مهدی جمشیدیان در گفتوگو با صدای بورس، گفت: ریشه تجدید ارزیابی در اقتصاد تورمی نهفته شده است و نقش مثبتی در بازار سرمایه میتواند ایفا کند. به عنوان مثال ترازنامه شرکتی که برای ۲۰ سال گذشته است، نمیتواند یک تحلیل مناسب به سرمایهگذار ارائه دهد و برخی از داراییها مانند زمین و تجهیزات مستهلک شده و ارزش دارایی این شرکتها مشخص نمیشود و با تجدید ارزیابی میتوان به ارزش ذاتی دارایی این شرکتها پی برد.
وی ادامه داد: در صنعت سیمان، اکثر شرکتها قدیمی هستند و داراییهای مستهلک زیادی دارند و یک ظرفیت اسمی بلااستفاده در این صنعت مشاهده میشود، مانند سیمان تهران که از ۷ واحد تولید آن صرفا ۴ عدد فعال و مابقی فرسوده شده است. بنابراین در صنعت سیمان یک ظرفیت اسمی و فرسوده در صنعت سیمان وجود دارد که یک زنگ خطر است.
کارشناس ارشد بازار سرمایه با اشاره به اینکه تجدید ارزیابی برای صنعت سیمان الزامی است، اظهارداشت: این فرسودگی منجر به کاهش تولید و کاهش عرضه میشود، اگر میزان تقاضا در همین میزان باقی بماند، با افزایش قیمت روبهرو خواهیم بود. بنابراین باید به فکر سرمایهگذاری و به روز کردن صنایع در کشور بود.
جمشیدیان ادامه داد: در حال حاضر دولت حاشیه سود شرکتها را بررسی میکند و درصورتی که یک سود قابل توجهی در یک شرکت را مشاهده کند، عوارض یا مالیاتی به شرکت تحمیل میکند تا از این محل برای خود تامین مالی کند. در صورتی که شرکتها از محل ماشینآلات، زمینها و... تجدید ارزیابی کنند، استهلاک از بهای تمام شده کم میشود و در نتیجه این حاشیه سود بشدت کاهش مییابد. در نتیجه این کاهش حاشیه سود به کاهش حساسیت دولت به گرفتن عوارض و مالیات منجر میشود.
وی در ادامه تشریح کرد: از طرف دیگر، زمانی که سرمایهگذار یک ترازنامه شفاف را بررسی میکند، باید داراییها کاملا مشخص باشند، به عنوان مثال برخی از شرکتها در نقاطی قرار دارند که به علت آلودگی باید به مناطق دیگر منتقل شوند و املاک این شرکتها بسیار ارزشمند است و این املاک جزو داراییهای سهامدار هم هستند. ارزش برخی از این داراییها برای سهامداران مشخص نشده و سهامداران از آن آگاه نیستند و باید مطلع شوند چرا که حتی اگر یک سهم هم داشته باشند، به همان میزان مالک شرکت محسوب میشوند و شفافیت ترازنامه و آگاهی از آن جزو حقوق این سهامداران است.
جمشیدیان مطرح کرد: بزرگترین هلدینگ سیمانی کشور در اختیار تامین اجتماعی است و با شروع تجدید ارزیابی توسط این مجموعه، این امر تبدیل به یک روال عادی در میان شرکتهای بازار سرمایه میشود. در نتیجه بازدهی این شرکتهایی که زودتر به تجدید ارزیابی روی آوردهاند نسبت به سایرین وضعیت بهتری دارند. بنابراین موج تجدید ارزیابی میتواند به باقی بازارها نیز تسری پیدا کند.
متغیرهای تهدیدکننده صنعت سیمان
کارشناس ارشد بازار سرمایه با اشاره به قطعی گاز در صنایع سیمانی گفت: قطعی گاز و برق یک اتفاق نامیمونی است که چند سالی مهمان صنعت سیمان است که علت آن وجود ناترازی انرژی است همچنین کمبود عرضه ریشه در قیمتگذاری دستوری دارد. تابستانها صنعت سیمان با قطعی برق روبهروست که مشکل چندان جدیای نیست و در زمستان نیز قطعی گاز وجود دارد که باید منطقه به منطقه بررسی کرد چرا که شرکتهای سیمانی از نظر مکان جغرافیایی متنوع هستند.
جمشیدیان در انتها تاکید داشت: بنابراین شرکتهایی که مناطق سردسیر هستند، با مشکل کمبود گاز و مجموعههایی که در مناطق گرمسیر قرار دارند از کمبود برق متاثر میشوند. البته شرکتهای سیمانی به روز شده و در مقاطعی که با کمبود مواجه نیستند کلینکر تولید میکنند. کلینکر در یک مرحله پیش از تولید سیمان قرار دارد که کلینکر قابلیت انبارش دارد چرا که سیمان، قابلیت انبار شدن ندارد و سریعا میتواند خاصیت خود را از دست بدهد. بنابراین با ذخیره کلینکر، شرکتها میتوانند در بازههایی که با کمبود روبهرو هستند، مشکل کمبود برق و گاز را در تابستان و زمستان پشت سر بگذارند.