بازارسرمایه در دنیا نقش بسیار مهمی در رشد و توسعه اقتصادی و تولید دارد اما در کنترل تورم نقش چندانی ندارد. در ایران علاوه بر اینکه در کنترل تورم نقش نداشته در رشد و تولید نیز نقشی ندارد زیرا در بازار سرمایه امکانات و زیرساختهایی که بازارهای سهام دنیا دارند را نداریم. در دنیا بازارهای سرمایه از طریق تشکیل و تشکل سرمایههای خرد و کلان و تخصیص آنها به فعالیتهای تولیدی و بخش واقعی اقتصاد باعث میشود که امکان سرمایهگذاری وجود داشته باشد.
سرمایهگذاری در بخش واقعی اقتصاد هم از طریق عرضه و هم از طریق ایجاد تقاضای صنعتی و لایههای پایینتر زنجیره ارزش باعث توسعه تولید و افزایش اشتغال و در نهایت منجربه رشد شده و درآمدهایی ایجاد میکند که در نوبت بعدی خود یا مصرف میشوند که با افزایش تقاضا و رشد تولید در آن کشورها منجر میشود و یا مجددا پسانداز و سرمایهگذاری میشود که در دوره بعدی بازهم به رشد منجر میشود.
مکانیزم اصلی که در کشورهای دیگر وجود دارد و در ایران مفقود است این است که در آن کشورها افزایش سرمایهها و پذیره نویسیها چه اولیه و چه ثانویه یا انتشار سهام و مشتقات مختلف منجربه این میشود که منابع از بازار به درون شرکتها هدایت میشود. در کشورمان به دلایل مختلف از جمله قانون تجارت استانداردهای حسابداری و ... اگر افزایش سرمایهای صورت گیرد، انتفاع اصلی به سهامدار تعلق میگیرد و صرفا قیمت اسمی وارد شرکتها میشود و میدانیم در شرایطی که دههها تورم داشتیم چقدر قیمتهای بازار از قیمتهای اسمی فاصله گرفتهاند. در چند سال گذشته تلاش شد که بازار به این سمت برود از جمله این که افزایش سرمایه با سلب حق تقدم که به دلیل پیچیدگی کار و نوع ثبت حسابداری بیشتر شبیه به افزایش سرمایه معمولی با یک عملیات حسابداری متفاوت بود ولی هدف اصلی که انتقال منابع به شرکتها بود محقق نشد.
از سوی دیگر اساسا ابزار پسانداز در کشور نداریم مگر اینکه مردم امکان خرید دارایی را داشته باشند. وقتی بازارسرمایه چنین امکانی را به راحتی فراهم نمیکند مردم به سایر بازارهای موازی توجه کرده و کالاهایی همچون سکه، طلا، دلار و زمین و ... میخرند و احتکار میکنند. نه تنها بازارسرمایه بلکه هیچ بازار دیگری نمیتواند نقشی در کنترل تورم و نقدینگی داشته باشد و کنترل آنها در انحصار بانک مرکزی است. نقدینگی زمانی کنترل میشود که یکسر معامله بانک مرکزی باشد. بانکهای مرکزی ازطریق خرید، بازخرید و فروش یا ورود در معاملات مشتقات اوراق خزانه این کار را انجام میدهند. از طریق اوپن مارکت اوپریشن و تغییر نرخهای بهره بین بانکی یا سپردههای قانونی و ... عملیات پولی خود را با هدف هدایت تورم به سوی دالان هدف انجام میدهند.
بازار سرمایه در شرایط فعلی نه در رشد و تولید نقش موثری دارد و نه در کنترل تورم. کنترل تورم اساسا باید از طریق دولت و اصلاح ساختار بانکها انجام شود. اما بازارسرمایه با توسعه ابزارهای مناسب چه در بخش اوراق بهادارهای مختلف و چه بخش کالایی میتواند در رشد و تولید نقش داشته باشد.
- رضا علایی - کارشناس بازار سرمایه
- شماره ۵۲۸ هفته نامه اطلاعات بورس