عرضه اولیه نیاز بازار سرمایه است و از سمت دیگر به این بازار شادابی و نشاط می‌بخشد. ‌به خصوص در شرایطی که شرکت‌ها زمان زیادی را صرف آمادگی برای پذیرش طی می‌کنند تا به این مرحله برسند معطل کردن آنها و توقف عرضه اولیه تصمیم درستی نیست.

عرضه اولیه نیاز بازار سرمایه است و از سمت دیگر به این بازار شادابی و نشاط می‌بخشد. ‌به خصوص در شرایطی که شرکت‌ها زمان زیادی را صرف آمادگی برای پذیرش طی می‌کنند تا به این مرحله برسند معطل کردن آنها و توقف عرضه اولیه تصمیم درستی نیست. اما اینکه ناظر بازار سرمایه در شرایط متفاوت تصمیم می‌گیرد به صورت مقطعی در حد چند روز عرضه اولیه را متوقف کند با توجه به اینکه ناظر بازار به کل وضعیت بازار سرمایه اشراف دارد می‌تواند به صورت موقت و تعداد محدود در زمان‌هایی از سال تصمیم بگیرد و برخی از عرضه‌های اولیه را با تاخیر انجام دهد؛ به شرطی که این تاخیر به موجب سایر مقررات سبب منقضی شدن مهلت عرضه توسط ناشر نشده و وی را مجبور به طی کردن مجدد مراحل طولانی پذیرش نکند. زیرا طبق قانون شرکت‌ها از تاریخ پذیرش حداکثر ۶ ماه مهلت برای عرضه سهام دارند و متاسفانه در مقررات به محدودیت‌های ایجاد شده توسط بورس‌ها برای شرکت‌ها و یا توقف موقت عرضه اولیه نشده است.
در شرایط نوسان منفی و رکودی بازار سرمایه که به واسطه نوسان در بازار دلار اتفاق می‌افتد سرمایه بخشی از مردم به سمت این بازار سوق داده می‌شود، به همین علت توقف عرضه اولیه تاثیر چندانی بر اهداف این افراد نداشته و فروش سهام همچنان انجام می‌شود. می‌توان گفت در مقطعی از زمان شاید توقف عرضه اولیه تصمیم درستی باشد، اما به طور یقین بهترین تصمیم نیست زیرا دیدگاه همه جانبه‌ای درنظر گرفته نمی‌شود. توقف عرضه اولیه برای بهبود شرایط کوتاه مدت، تصمیم درستی نیست. به خاطر شرایط خاص بازار سرمایه یا منافع برخی افراد نباید دست به توقف عرضه اولیه زد و زحمات پیموده شده یک شرکت در مسیر طولانی را نادیده گرفت.
باتوجه به مکانیزم فعلی بازار سرمایه که عرضه اولیه عمدتا به صورت خرد و میان تعداد بسیاری از افراد با مبالغ ناچیز عرضه می‌شود اصولا خروج پولی از بازار سرمایه نخواهیم داشت که سیاست‌گذار از این بابت دچار نگرانی شده و تصمیم به توقف عرضه اولیه بگیرد. چرا که در عرضه اولیه و با خرید افراد معمولا پول جدید و آن هم به صورت خرد وارد بازار می‌شود و معمولا این پول از محل فروش سایر سهام تامین نمی شود.
شاخص بورس و قیمت‌ها آینه وضعیت کلی اقتصاد است. اگر بخش خاصی از اقتصاد یا پارامترهای کلان آن مثل تورم، نرخ ارز، نرخ بیکاری و وضعیت رکودی اقتصاد دستخوش تغییر مثبت شوند، طبیعی است که آثار آن در شاخص بورس نمود پیدا کند. این تاثیر می‌تواند مثبت بوده و شاخص را افزایش دهد. همچنین شاخص‌های کلان یا بخشی از صنعت به واسطه تصمیمات مجلس، وزارتخانه‌ها یا دستگاه‌های مختلف باعث زیان و خسران اقتصاد خواهد شد و قیمت‌های سهام و شاخص‌ها نیز کاهش پیدا می‌کند. از همین جهت با توجه و اعتقاد به این مجموعه گزاره‌ها، تصمیمات کوتاه مدت اعم از محدود کردن بازارگردان‌ها برای فروش، توقف عرضه‌های اولیه، ‌ محدود کردن اشخاص حقوقی برای فروش سهام، تاثیرات بسیار کوتاه مدتی دارند و به نوعی مصداق ضرب المثل ایرانی است که: از این ستون به اون ستون فرجه!

  • علیرضا توکلی کاشی - کارشناس بازار سرمایه
  • شماره ۵۳۴ هفته نامه اطلاعات بورس