به گزارش صدای بورس، پیوستن ایران به باشگاه واردکنندگان بنزین در حالی است که براساس آمار گمرک، در سال ۱۳۹۹ حدود ۳ میلیارد دلار بنزین صادر کرده ایم. درواقع افت ۶ میلیارد دلاری درآمد ارزی بنزین، نیمی از افزایش درآمد دولت از صادرات نفت است. با تداوم روند فعلی، ایران در ۱۰ سال آینده نیازمند واردات سالانه ۲۵ میلیارد دلار بنزین خواهد بود که این عدد معادل نیمی از ظرفیت صادرات نفت کشور است.
نبود سیاستگذاری درست در حوزه انرژی برای تنوع بخشی سبد سوخت، ایجاد راهکارهایی برای کاهش قیمت، نبود مدیریت بهجا و منطقی و از همه مهمتر جولان خودروهای فرسوده و پرمصرف در کشور موجب شده تا با توده بزرگ از ناترازی سوخت در کشور مواجه شویم. موضوعی که حتی انتقاد مقام معظم رهبری را به دنبال داشت و ایشان در آخرین دیدار خود با تولیدکنندگان و فعالان اقتصادی صراحتا نسبت به موضوع ناترازی انرژی در کشور تذکر دادند و اعلام کردند که اکنون "در مسئلهی سوخت، به معنای واقعی کلمه مشکل داریم. ما کشور تولیدکنندهی نفت، با این همه منابع زیرزمینی نفتی، بنزین وارد کنیم؟ این معنی دارد؟ معنایش همین است که ما در یک مسئلهی کلان دچار مشکلیم".
این تذکرات توجهات را بیش از گذشته به موضوع ناترازی سوخت سوق داد، در همین راستا و به منظور موشکافی دلایل ناترازی سوخت در کشور و توجه ویژه به تاثیر خودروها در میزان ناترازی سوخت، ایسنا میزگردی را با حضور هاشم اورعی، کارشناس ارشد حوزه انرژی، عباس ملکی، استاد سیاستگذاری انرژی دانشگاه صنعتی شریف و مقیسه، کارشناس حوزه صنعت برگزار کرد که مشروح این گفتوگو به شرح زیر است:
- جناب اورعی لطفا در ابتدا در مورد وضعیت تولید و مصرف بنزین در کشور و میزان ناترازی این فراورده نفتی توضیح بفرمایید.
بنده در جلسهای که مقام معظم رهبری با فعالان اقتصادی داشتند، حضور داشتم و بسیار تعجب کردم که ایشان از وضعیت انرژی بهطور عام و بنزین بهطور خاص بهدرستی و با صراحت انتقاد کردند، بهطوری که فردای آن روز شایعه استعفای وزیر نفت مطرح شد و روز بعد رئیس جمهوری، وزارت نیرو و وزارت نفت را ملزم کرد که کارگروهی را تشکیل دهند و ظرف یکماه برنامه و راهکار حل مساله ناترازی انرژی را اعلام کنند.
سیاست انرژی وجود ندارد
نمیتوان در حوزه انرژی ۴۰ سال یک راه را اشتباه رفت و در طول یکماه برنامه اصلاحی آن را اعلام کرد، بزرگترین ایراد ما در کل حوزه انرژی این است که هیچ برنامهای نداریم، سیاست انرژی وجود ندارد و مواردی که گاهی نیز مطرح میشود تنها روی کاغذ است و عملی نبوده و تنها رفع تکلیف است. دومین مشکل این است همان افرادی که کار را به اینجا رساندهاند، مسوول تنظیم برنامه و ارائه راهکار هستند، در همین راستا اخیرا نامهای را برای وزاری نیرو و نفت ارسال کردم، هرچند که مطمئن بودم نتیجه نخواهد داشت اما این را انجام داده و اعلام کردم که تدوین برنامه کار درستی است اما نباید افراد قبلی برنامهنویسی کنند و باید از دیدگاه سایر کارشناسان در این حوزه استفاده کرد.
بنده اعلام آمادگی کردم که در این کارگروه حضور داشته باشم، لازم است افرادی که وابسته به آن سازمان نیستند در آن جلسه حضور داشته باشند که واقعیات مطرح شود. تا حدود یکماه پیش شرکت پالایش و پخش فراوردههای نفتی اعلام میکرد که متوسط مصرف بنزین در کشور روزانه ۱۱۶ میلیون لیتر است، بعد از آن اعلام شد که ۱۳ درصد افزایش مصرف داشتیم بهطوری که این عدد به ۱۳۲ میلیون لیتر رسیده است؛ سال گذشته در تعطیلات عید مصرف به ۱۱۴ میلیون لیتر هم رسید و امسال نیز انتظار میرود به ۱۴۰ میلیون لیتر در روز برسد.
واردات چهار میلیارد دلار بنزین و گازوئیل
ظرفیت تولید در بهترین حالت روزانه حدود ۱۰۵ تا ۱۱۵ میلیون لیتر است و پیشبینی نمیشود که در آینده نزدیک افزایش قابل توجهی در تولید داشته باشیم، شکاف بین مصرف و تولید روبه افزایش است و مشکل حال حاضر ناترازی فزاینده است. زمان به نفع ما نیست هر روز ما در حوزه انرژی مجبوریم بگوییم دریغ از دیروز، متاسفانه این مساله تنها منوط به بنزین نمیشود و در سایر حاملهای انرژی نیز چنین وضعیتی داریم.
در سال گذشته ۵.۵ میلیارد لیتر بنزین و گازوئیل به ارزش چهار میلیارد دلار وارد کردهایم و از آن بدتر فزاینده بودن شرایط پیشبینیها را به این سمت میبرد که در سال آینده نیاز کشور به واردات دو برابر این اعداد خواهد بود و میزان ارزی که مجبور هستیم برای واردات بنزین و گازوئیل در سال جاری اختصاص دهیم معادل دو ماه کل صادرات نفت است.
در سال گذشته ۵.۵ میلیارد لیتر بنزین و گازوئیل به ارزش چهار میلیارد دلار وارد کردهایم و از آن بدتر فزاینده بودن شرایط پیشبینیها را به این سمت میبرد که در سال آینده نیاز کشور به واردات دو برابر این اعداد خواهد بود و میزان ارزی که مجبوریم برای واردات بنزین و گازوئیل در سال جاری اختصاص دهیم، معادل دو ماه کل صادرات نفت است.
یکششم درآمد نفت را باید به واردات بنزین و گازوئیل اختصاص دهیم، خلاصه وضعیت بنزین و گازوئیل در این شعر خلاصه میشود " ناخدا دلخوش این آبی آرام مباش، وای ازآن روز که هنگامه طوفان بشود"! نگرانی من این است اما با تمام وجود امیدوارم این فکر اشتباه باشد، اما این روز قابل تصور است که هیچ بنزین و گازوئیلی برای خودروها و هیچ گازی برای برای منازل مسکونی وجود نداشته باشد.
تاکنون در زمستان با کمبود گاز و در تابستان با کمبود برق مواجهیم، کارخانهها و بخش فعال صنایع را در تابستان به دلیل کمبرقی و در زمستان بهدلیل کمگازی متوقف میکنیم اما نگرانی من این است که از بحث فصول خارج شویم و این موضوع در تمام فصول وجود داشته باشد.
- جناب ملکی لطفا شما در مورد پیامدهای واردات بنزین بفرمایید؟
ناترازی ریشه در مسائل اجتماعی و سیاسی ایران دارد و نمیتوان با راهحلهایی همچون افزایش قیمت و یا راهکارهای اقتصادی صرف دیگر آن را اصلاح کنیم، برخی مسائل در برخی از جوامع به صورت نشانه درمیآید، در ایران برای قیمت بنزین و نان چنین شرایطی وجود دارد. باید طوفان مغزی اتفاق بیفتد و به دنبال راهحلهایی باشیم، حتی اگر این راهحلها در ابتدای امر به ذهن خطور نکند. مصرف بنزین بسیار بالاست و در برخی مواقع میزان مصرف بنزین، گازوئیل و گاز طبیعی حتی از کل اروپا بیشتر است.
ناترازی سوخت بحران سیاسی و اجتماعی/قیمت سوخت باید آزاد شود
باید از بخش تولید شروع کنیم، ناترازی سوخت یک بحران سیاسی، اجتماعی است و نمیتوان بهراحتی گفت که بنزین یک کالای اقتصادی است که با افزایش قیمت این حامل انرژی می توان به تعادل عرضه و تقاضا رسید؛ این یک نگاه ساده به حاملهای انرژی است، نمیتوان قیمت حاملهای انرژی را به راحتی تغییر داد، بههمین دلیل باید به موضوع تولید توجه شود، البته این موضوع نیز به معنی این نیست که میزان تولید را با ساخت پالایشگاه افزایش دهیم، گرچه این انتقاد در زمان دولت روحانی وارد بود که به موضوع پالایشگاهسازی توجهی نشد.
باید از بخش تولید شروع کنیم، ناترازی سوخت یک بحران سیاسی، اجتماعی است و نمیتوان بهراحتی گفت که بنزین یک کالای اقتصادی است که با افزایش قیمت این حامل انرژی می توان به تعادل عرضه و تقاضا رسید.در بخش تولید اولین کاری که میتوانیم انجام دهیم این است که قیمت سوخت را آزاد کنیم، زمانی اگر در ایران گفته میشد که قیمت لبنیات آزاد شود بسیار دور از ذهن بود اما این اتفاق افتاد و اکنون نیز مشکل جدی اتفاق نیفتاده است و قیمت لبنیات رقابتی است، این بدین معنا نیست که بازار آزاد مشکلگشای همه چیز است اما با این کار میتوان شرایط را بهبود بخشید. بهطور مثال شخصی از جمهوری آذربایجان بنزین تهیه میکند و میخواهد در خراسان شمالی که انتقال فرآورده کمتر وجود دارد عرضه کند؛ دولت اعلام میکند که قیمت برای فروش این بنزین باید همان قیمت دولتی باشد. به نظر من لازم نیست دولت چند هزار همت به این موضوع تخصیص دهد فقط کافیست به بخش خصوصی اجازه دهد مطابق قیمت تمام شده و سود منطقی عرضه داشته باشد.
در حال حاضر با قیمت ۱۵ هزار تومان واردات صورت میگیرد و با قیمت ۱۵۰۰ و یا ۳۰۰۰ تومان عرضه میشود، در این بین افرادی در برخی مکانها همچون لواسان جدا از مبلغ ۳۰۰۰ تومان در هر لیتر ۹۰ هزار تومان برای پر کردن هر باک بنزین در کنار خیابان اضافهتر دریافت می کنند، میتوان در قسمتهای مختلف کشور با شرکتها صحبت و اعلام کرد بعد از واردات بنزین نرخگذاری منطقی صورت بگیرد، مابهالتفاوت ناترازی بنزین را میتوان اینگونه جبران کرد.
نیازی به وجود شرکت پالایش و پخش فراوردههای نفتی نیست
میتوان با ایجاد شرایط رقابتی و تفاوت کیفیت بنزین این مساله را برطرف کرد، دولت اگر اجازه بدهد که قیمت سوخت آزاد شود مشکل تا حدی حل خواهد شد، اصلا نیازی به دخالت و تصدی گری شرکتی به نام پالایش و پخش نیست، به جز یک پالایشگاه تمام پالایشگاهها خصوصی هستند، مگر فولاد توسط بخش خصوصی عرضه نمیشود چرا بخش خصوصی در حوزه صنعت پالایش نباید اختیار فروش داشته باشد؟
لزوم توجه به تنوعبخشی سبد سوخت
قیمتی که در حال حاضر حفظ شده به ضرر همه مردم است چرا که افرادی که سه یا چهار خودرو دارند، چهار برابر افرادی که هیچ خودرویی ندارند و با حمل و نقل عمومی رفت و آمد میکنند، یارانه میگیرند، سومین موردی که پیشنهاد میکنم این است که به موضوع تنوع بخشی سبد سوخت توجه شود. ورود گاز طبیعی به شکل سیانجی به سبد سوخت میتواند بسیاری از مشکلات حال حاضر را برطرف کند. ایران اولین کشور در توسعه گاز فشرده و امکانات زیرساخت آن است. با توجه به موفقیتهای به دست آمده در این حوزه لازم است فرهنگ جایگاههای گاز افزایش یابد.
مثلا همراه شخص برای سوختگیری ماشین گازسوز قبل از ورود به جایگاه باید پیاده شود و احترام زیادی به رانندگان در جایگاههای سوخت گذاشته نمیشود و نمیتوان در جایگاه از کارت استفاده کرد و در نهایت با اندازه مخزن گاز طبیعی خودروهای سواری تنها ۲۰۰ کیلومتر سوختگیری صورت میگیرد که میتوان با بزرگتر کردن مخزن سوخت این عدد را تا ۸۰۰ کیلومتر افزایش داد، موضوعی که در تمام دنیا نیز اتفاق افتاده است.
شرایط گازوئیل از بنزین بدتر است، علت آن این است که به ابتکارات جدید توجه نمیشود. ظرفیت کشور در توزیع گاز به صورت سی ان جی ۴۰ میلیون تن است و تنها ۲۰ میلیون تن استفاده میشود و مابقی بلااستفاده است.شرایط گازوئیل از بنزین بدتر است
شرایط گازوئیل از بنزین بدتر است، علت آن این است که به ابتکارات جدید توجه نمیشود. . ظرفیت کشور در توزیع گاز به صورت سی ان جی ۴۰ میلیون تن است و تنها ۲۰ میلیون تن استفاده میشود و مابقی بلااستفاده است. دولت از روشی استفاده نمیکند که از این ظرفیت بلااستفاده بهره ببرد. با توجه به اقداماتی که در طول سالهای گذشته صورت گرفته بنزین در اقصینقاط کشور عرضه میشود اما برای گاز طبیعی چنین موضوعی وجود ندارد، باید سیاستگذاری در این حوزه ایجاد شود و به بخش خصوصی اجازه ورود بدهند.
- جناب مقیسه لطفا در مورد جایگاه صنعت خودرو در ناترازی سوخت بفرمایید.
ابتدا باید میزان مصرف بنزین را بررسی کوتاهی داشته باشیم، سال ۱۴۰۱ میانگین مصرف ۱۰۴ میلیون لیتر ثبت شد که برای امسال هنوز عدد نهایی اعلام نشده است. اما به نظر میرسد که امسال نیز میانگین مصرف روزانه ۱۱۵ میلیون لیتر باشد. بیشترین میزان مصرف با توجه حجم ترافیک بسیار بالا قطعا توسط خودروهای در حال تردد در تهران اتفاق میافتد. میانگین مصرف بنزین در تهران در بیشترین حالت ۱۲ میلیون لیتر است که این میزان مصرف با ۳.۵ میلیون خودروی پلاک ثبتی در تهران به دست آمده البته در تهران خودروهای استانهای دیگر نیز تردد میکنند. یعنی اگر به ازای هر ۱۰۰ کیلومتر ۱۲ لیتر مصرف سوخت در نظر بگیریم، به طور میانگین ۲۸ کیلومتر پیمایش به ازای هر خودرو در روز محاسبه میشود.
تکلیف ۴۲ میلیون لیتر بنزین گمشده مشخص شود
با حدود ۱۹ الی ۲۰ میلیون خودروی پلاک ثبتی بنزین سوز داخل کشور، اگر پیمایش آنها را در روز ۴۰ کیلومتر در نظر بگیریم، یعنی بیشتر از شهر تهران و میانگین مصرف سوخت ۱۲ لیتر به ازاء هر ۱۰۰ کیلومتر حدودا در کل کشور بایستی حدود ۷۲ تا ۷۵ میلیون لیتر در کل کشور مصرف بنزین داشته باشیم. فاصله ۷۵ میلیون لیتر محاسبه شده که عرض کردم با ۱۱۵ میلیون لیتر عدد بالایی است و باید بررسی کرد که این مابهالتفاوت مصرف بنزین کجا مصرف میشود، حداقل با حساب کتاب عنوان شده نمی تواند در خودروهای در حال تردد این مصرف اتفاق بیفتد.
اختلاف ۴۰ میلیون لیترمحاسبه شده عدد بسیار بالایی است و باید دید تفاوت اعداد حقیقی که مطرح میشود کجاست و باید برای این موضوع جواب درستی به دست آوریم، نباید ناترازی مصرف بنزین در خودروهای در حال تردد دیده شود چرا که در اعداد اعلامی ابهاماتی وجود دارد که باید مورد بررسی قرار گیرد.
با حدود ۱۹ الی ۲۰ میلیون خودروی پلاک ثبتی بنزین سوز در کشور، اگر پیمایش آنها را در روز ۴۰ کیلومتر در نظر بگیریم و میانگین مصرف سوخت ۱۲ لیتر به ازاء هر ۱۰۰ کیلومتر، حدودا در کل کشور باید حدود ۷۲ تا ۷۵ میلیون لیتر مصرف بنزین داشته باشیم، فاصله ۷۵ میلیون لیتر محاسبه شده با ۱۱۵ میلیون لیتر عدد بالایی است و باید دید که این مابهالتفاوت مصرف بنزین کجا مصرف میشود.سیاستگذار باید تفاوت اعداد حقیقی و اعداد اعلامی مصرف سوخت را پیدا کند و براساس آن تصمیمگیری صورت گیرد، شاید مقداری قاچاق بنزین توسط نیسان وانت که در کلیپها میبینیم صورت بگیرد اما اعداد و ارقام اعلام شده فراتر از این کلیپها است. این حجم تفاوت یعنی ۴۰ میلیون لیتر نمی تواند با تعداد وانت اتفاق بیفتد لذا باید بررسی دقیقی صورت بگیرد.
مطلب دیگر در خصوص پالایشگاههاست، در سال ۱۳۹۶ معادل ۵۵ میلیون لیتر تولید بنزین پالایشگاهها در کشور بود که طی حدود ۱۵ ماه با افتتاح پالایشگاه ستاره خلیج فارس با پالایش حدودا ۳۵ میلیون لیتر بنزین و همینطور بهینه سازی دیگر پالایشگاهها از اواخر سال ۱۳۹۷ توانستیم، عدد پالایش بنزین را به ۱۱۰ میلیون لیتر برسانیم.
با تعداد خودروی موجود نیازی به احداث پالایشگاه نداریم، البته تنوعبخشی سبد سوخت موضوع مهمی است که باید مورد توجه قرار گیرد. صحبتهایی در رابطه با این موضوع میشود که ایران را با ترکیه مقایسه میکنند. به طور مثال گفته میشود که در ترکیه ۲۵ میلیون لیتر مصرف بنزین صورت میگیرد اما در کشور ما این عدد بسیار بالاتر است، مثلا چهار برابر بالاتر مصرف بنزین داریم، اما باید توجه داشت که ۳۸ درصد خودروها در ترکیه الپیجی سوز ۳۶ درصد گازوئیلسوز، ۲۵ درصد بنزینسوز و مابقی نیز که تعداد زیادی را در بر نمیگیرد خودروهای برقی است.
مصرف سوخت خودروهای ایرانی هشت لیتر در هر ۱۰۰ کیلومتر است
میانگین مصرف سوخت خودروهای تولیدی کشور با توجه به آنچه که در کل دنیا تولید میشود بسیار بالاتر است، مصرف سوخت خودروهایی که اکنون تولید میشود حدود هشت لیتر در هر ۱۰۰ کیلومتر است که این عدد در دنیا با حجم موتورهای تولیدی داخل بین ۵ تا ۵.۵ لیتر است، یعنی ما حدود سه لیتر تفاوت داریم. باید در این حوزه سرمایه گذاری اتفاق بیفتد، برای یک موتور سه سیلندر با تیراژ تولید روزانه ۱۰۰۰ دستگاه که بخواهد مصرف پنج لیتر داشته باشد نیاز به ۲۰۰ میلیون دلار سرمایه گذاری است.
اگر این سرمایه گذاری اتفاق بیفتد و با فروش بنزین حاصل ازکاهش مصرف در فوب خلیج فارس به ازاء هر لیتر ۴۰ سنت دلار بعد از چهار سال یک میلیارد دلار سود خواهیم برد، توجه داشته باشیم در حال حاضر قیمت فروش بنزین در داخل حدود ۵ سنت است، اما مشکل این است که با سیاستهای قیمت دستوری شرایطی برای خودروساز ایجاد شده که توان ۲۰۰ میلیون دلار سرمایهگذاری را ندارد. آیا بهتر نیست در این زمینه پالایش پخش کمک حال خودروساز باشد؟
- متهم اصلی ناترازی بنزین خودروها هستند؟
اورعی: متهم ردیف اول ناترازی بنزین خودروها نیستند بلکه خودروسازها هستند و آن بخشی از حکمرانی تمام قد از صنعت خودروسازی حمایت بیمورد میکنند. چاهی وجود دارد که هر روز مقدار زیادی بنزین وارد آن میشود و آمار دقیقی از میزان آن وجود ندارد، براساس ارزیابیهایی که صورت گرفته بنزین مفقوده در کشور زیاد است؛ آماری گرفته شد که براساس روغن موتور و لاستیک میزان مصرف بنزین برآورد شود. از روغن موتور ۳۱۵ میلیارد کیلومتر در سال خودروهای بنزینسوز حرکت میکنند و از لاستیک ۳۱۶ میلیارد کیلومتر به دست آمده است. برای هر ۱۰۰ کیلومتر ۹ لیتر در نظر گرفته شده و میزان مصرف بنزین ۷۷ میلیون لیتر برآورد شده است.
سود قاچاق سوخت ساعتی ۲ میلیارد تومان است
اعلام شده که روزانه ۱۰ تا ۲۰ میلیون لیتر قاچاق بنزین صورت میگیرد. اگر همین رقم را در نظر بگیریم، با قیمت آن طرف مرز روزی ۵۰۰ میلیارد تومان یعنی ساعتی دو میلیارد تومان قاچاق بنزین سود دارد. زمانی که صحبت ۲۰ میلیون لیتر بنزین را میکنیم یعنی ۲۰۰۰ تریلی در روز و این اعداد را نمیتوان با پشت نیسان جابهجا کرد. اگر ۲۰۰۰ تریلی را در سر مرزهای کشور داشتیم، بیشتر از ۲۴ ساعت طول میکشد که از مرز خارج شوند و این سوال مطرح است که چه طور این اتفاق در کشور میافتد، تقریبا در تمام دنیا به غیر از ایران و تعدادی محدودی دیگر از کشورها خودرو ارزان و سوخت گران است.
روزانه ۱۰ تا ۲۰ میلیون لیتر قاچاق بنزین صورت میگیرد. اگر همین رقم را در نظر بگیریم با قیمت آن طرف مرز روزی ۵۰۰ میلیارد تومان یعنی ساعتی دو میلیارد تومان قاچاق بنزین سود دارد.خودرو در ایران گران و سوخت ارزان است و تنها چیزی که باقی میماند، فساد بوده و اعداد و ارقام نیز بسیار سنگین و گویای همین موضوع است. دو زاویه فساد میتوان برای این موضوع در نظر گرفت خودرو گران است یعنی مافیای صنعت خودرو با استفاده از زور سیاسی دور کشور را دیوار کشیده و اجازه ورود ماشین خارجی را نمیدهد، حمایت تمام قد از این موضوع صورت میگیرد و خودروی داخلی در کشور نیز بسیار گران عرضه میشود.
جولان مافیای خودروسازی در کشور
هم صنعت خودرو به عمر خود ادامه میدهد و هم مافیای خودرو با حمایتهای جانبی کار خود را پیش میبرد. از آن طرف مافیای قاچاق سوخت در کشور جولان میدهد اگر قیمت بنزین آزاد شود اختلاف قیمت بنزین ایرانی و آن طرف مرز موجب قاچاق میشود. اگر قیمت بنزین افزایش یابد شرایط لازم برای قاچاق از بین میرود، اگر بخواهیم واقعبینانه نگاه کنیم همه میدانیم که چه اقدامی انجام دهیم اما با توجه به اینکه سود هنگفتی وجود دارد این اتفاق نمیافتد.
- جناب ملکی به نظر شما از کجا باید به دنبال راهکار ناترازی بنزین باشیم؟
مساله بنزین در ایران یک مساله اقتصادی نیست و به همین دلیل نباید توقع داشت که با اعداد، ارقام هزینه و فایده و بالا بردن قیمت راهکار در نظر گرفت. در شرایط حال حاضر این موضوعات پاسخگو نیست چرا که در ذهن مردم این است که بنزین آخرین حق از مجموعه حقوقی است که هنوز از ما گرفته نشده و باید آن را حفظ کرد.
اگر به شخصی بگوییم که چرا در سرپایینی ماشین را در حالت دنده سنگین میگذارد، قطعا پاسخ میدهد قیمت لنت از قیمت بنزین بیشتر است، بنابراین اگر بنزین یک موضوع اجتماعی است باید از روشهای اجتماعی این مساله را حل کنیم. تعداد کسانی که منتفع میشوند باید افزایش یابد و تعداد کسانی که از سیاست شما آسیب میبینند کاهش یابد. این یک اصل در سیاستگذاری اجتماعی است برای اینکه این کار انجام شود، نباید در ابتدا به سمت افزایش قیمت رفت. به اعتقاد من باید به سراغ آزاد سازی برویم. اگر قیمت بنزین افزایش یابد ممکن است در توان همه افراد نباشد اما برای افرادی که قیمت اهمیتی ندارد میتوان بنزین را با قیمت بالاتری عرضه کرد.
کنار بنزین دولتی، بنزین آزاد عرضه شود
خودرو به عنوان یک کالای سرمایهای در ایران شناخته میشود، پیشنهاد من این است به جای اینکه محدودیت ایجاد کنیم، شرایطی را ایجاد کنیم که دولت تصدیگری خود را کاهش دهد و بخش خصوصی بنزین را با قیمت منطقی عرضه کند. پیشنهاد من این است که بنزین را در یک مسیر منطقی عرضه کنیم و کنار بنزینی که دولت عرضه میکند، بنزین دیگری نیز عرضه شود. متاسفانه وزارت نفت نسبت به این موضوع مقاومت میکند، ممکن است شخصی تمایل داشته باشد قیمت بالاتری بپردازد اما در صفهای طولانی نماند.
خودرو به عنوان یک کالای سرمایهای در ایران شناخته میشود، پیشنهاد این است به جای ایجاد محدودیت شرایطی را ایجاد کنیم که دولت تصدیگری خود را کاهش دهد و بخش خصوصی بنزین را با قیمت منطقی عرضه کند.
کاری که اکنون وزارت نفت انجام میدهد پیامد جهانی دارد باید؛ به گونهای با مردم صحبت شود که افراد احساس نکنند که دایره آنها تنگتر شده است و مزیتهای دیگری را اضافه کنند تا افرادی که میتوانند از آن استفاده کنند. این موضوع قطعا ارتباطی با وزارت نفت نخواهد داشت و نباید اینگونه تصور شود.
وزارت صنعت، معدن و تجارت و شهرداری تهران در شرایط نابهسامان خودروهای ایران یادشان افتاده که خودروهای برقی را تبلیغ کنند هر خودروی برقی علاوه بر باتری که برای روشن کردن و راه رفتن نیاز دارد برای ذخیره نیز میبایست یک باتری دیگر داشته باشد. عمر این باتریها تنها پنج سال است و برای تعویض آنها باید ۵۰۰ میلیون تومان هزینه کند.
اگر بخواهیم در رابطه با خودروسازها صحبت کنیم، باید بگویم که تقاضای خودرو یک موضوع طبیعی است و هر سال میزان تقاضا برای خودرو افزایش مییابد و نمیتوان این موضوع را متوقف کرد، نباید به مردم فشار بیاوریم که خودروی کمتری بخرند. اکنون زیر فشار افکار عمومی واردات خودروی خارجی امکانپذیر شده است لذا راهحل اساسی این است که خرید خودرو را در اختیار مردم قرار دهیم و سیاستگذاری برای این موضوع را اصلاح کنیم.
سیاست درست این است که اگر خودرویی بیش از کربن در نظر گرفته شده و مقدار تولیدی گازهای آلوده کننده تولید میکند نمیتواند وارد بازار شود، در همه کشورها نیز چنین سیاستی اجرا میشود و نتیجه مثبتی نیز داشته است، گران و ارزان بودن در ایران یک موضوع نسبی است خودرویی که اکنون یک میلیارد تومان خریده میشود، چند ماه آینده قیمت بالاتری دارد در واقع خودرو یک کالای سرمایهای در کشور است.
- چرا در طول سالهای اخیر ناوگان حمل و نقل عمومی ارتقاء پیدا نکرده که مردم به جای خرید خودرو از ناوگان عمومی استفاده کنند؟
مقیسه: نمیتوان گفت خودرویی که توسط خودروساز تولید میشود گران است چون سیاست قیمت گذاری دستوری بر خودرو ساز حاکم است ولی خودرویی که به دست مردم و مصرف کننده واقعی میرسد قطعا قیمت بالایی دارد یعنی مصرف کننده واقعی خودروی گران میخرد اما آنچه که با توجه به سیاستگذاریهای دستوری وجود دارد باید بگوییم که در همه بخشها دچار سیاستگذاری نادرست دستوری هستیم و علت اصلی ناترازی همین مساله است.
ضرر ۱۳۰ میلیون تومانی برای خودروساز
رانت مافیای سوخت، گاز، برق و آب در کشور وجود دارد، در سال ۱۳۹۹ میانگین قیمت فروش ایران خودرو به دلار آزاد حدود ۳۸۰۰ دلار و سایپا ۲۸۰۰ دلار بود که در هیچ کجای دنیا چنین قیمتی برای خودرو وجود ندارد. حتی در یکی دو سال اخیر این عدد به ۵۵۰۰ دلار به طور میانگین رسیده است که رقم بسیار پایینی به حساب میآید. در حال حاضر با توجه به استانداردهایی که وجود دارد خودروی اقتصادی ۶۵۰۰ دلاری مانند آنچه که زمانی رنو برای تولید لوگان حدود ۲۰ سال پیش سیاست گذاری کرد نمیتوان تولید کرد و اکنون این عدد برای خودرو سازان مطرح جهانی به ۹۵۰۰ دلار افزایش یافته اما از خودروساز انتظار داریم که با استانداردهای ۸۵گانه خودروی ارزانقیمت ۵ تا ۶ هزار دلاری تولید کند.
قیمتگذاری دستوری بحران در صنعت خودروسازی ایجاد کرده است، تولید خودرو با استانداردهای ۸۵گانه با قیمتهای فعلی به ازاء هر خودرو مثلا در خودرو پارس ۱۳۰ میلیون تومان ضرر برای خودروساز به همراه دارد، به دلیل قیمتگذاری دستوری خودروساز ضرر میکند و زیانی که حاصل میشود را باید به نحوی جبران کرد، اتفاقا خودروساز علاقهمند است که واردات خودرو نو انجام شود اگر این اتفاق بیفتد خودروساز داخلی شرایطی ایجاد می شود که هم با خودرو سازخارجی رقابت کند و هم سطح کیفی خودرو ها بالا رود و هم خودروسازی از انحصار خارج شود و سیاست قیمت دستوری از سر خودرو ساز برداشته شود.
ایران میتواند حتی با خودروساز چینی رقابت کند، اگر میانگین قیمت فروش فعلی از ۵۷۰۰ دلار به حدود ۸۵۰۰ دلار برسد البته در بازار در حال حاضر در بازار آزاد این قیمت بیش از ۱۰ هزار دلار است قطعا خودروساز سود میکند و سود حاصله میتواند به سمت افزایش راندمان و کیفیت خودرو تولیدی شود و میتوان با تولید موتورهای با مصرف پائین میزان مصرف بنزین را از این طریق تا ۳۸ درصد کاهش داد و از هشت لیتر به پنج لیتر رساند.با افزایش قیمت خودرو مصرف بنزین ۳۸ درصد کاهش مییابد
ایران میتواند حتی با خودروساز چینی رقابت کند، اگر میانگین قیمت فروش فعلی از ۵۷۰۰ دلار به حدود ۸۵۰۰ دلار برسد البته در بازار در حال حاضر در بازار آزاد این قیمت بیش از ۱۰ هزار دلار است قطعا خودروساز سود میکند و سود حاصله میتواند به سمت افزایش راندمان و کیفیت خودرو تولیدی شود و میتوان با تولید موتورهای با مصرف پائین میزان مصرف بنزین را از این طریق تا ۳۸ درصد کاهش داد و از هشت لیتر به پنج لیتر رساند.
زمانی که سرمایه نباشد نمیتوان در حوزه افزایش کیفیت و محصول گام برداشت قیمتهای دستوری شرایطی را رقم زده که ناترازی سوخت اتفاق افتاده و در حوزه خودروسازی نیز چالشهایی را به وجود آورده است لذا باید قیمتهای دستوری در تمام بخشها از جمله صنعت خودرو حذف شود و دولت اجازه دهد که اقتصاد در دست مردم و فعالین اقتصادی اداره شود.
سیاستگذاری باید در راستای درست صورت بگیرد، مردم دلشان خوش است که بنزین را ۱۵۰۰ تومان خریداری میکنند اما سیاستگذاری اشتباه کسری بودجه برای دولت ایجاد می کند و تورم بیش از ۴۰ تا ۵۰ درصدی را داریم. با شرایط فعلی اقتصاد قیمت واقعی بنزین بیش از یک دلار برای قشر متوسط و آسیب پذیر جامعه در میآید و این رانت یارانه سوخت برای برای دهکهای پر درآمد منافع بسیار دارد.
- در شرایط فعلی باید چه اقدامی انجام داد؟
اورعی: تعداد خودرو و مصرف بنزین زیاد است اما باید برای آن جایگزین مناسب پیدا شود، اینکه طبق معمول بگوییم تقصیر مردم است، آسانترین توجیه غیرواقعی است. باید اقتصاد رفتاری مورد بررسی قرار بگیرد و به دنبال آن سیاستگذاری درست ایجاد شود. هیچچیزی تقصیر مردم نیست و اگر مردم اشتباهی انجام میدهند تقصیر سیاستگذاران است، وزارت نفت و نیرو تنها کاری که انجام میدهند بنگاهداری و تنها کاری که انجام نمیدهند سیاستگذاری است، در حالی که تنها کاری که باید انجام شود سیاستگذاری است.
نظام دیوانسالاری که بر اساس رابطه ارباب و رعیت تنظیم شده همانچیزی است که در زمان فتحلیشاه تدوین شده است یعنی طرف صرف نظر از اینکه چه میزان علم و تجربه دارد، همینقدر که پشت یک میز دولتی بنشیند، ارباب میشود و هر آدمی که ۱۰۰ برابر او ارزش داشته باشد به آن شخص مراجعه کند رعیت میشود؛ موضوعی که اکنون در ادارات دولتی قابل مشاهده است.
وزارت نفت و نیرو تنها اسم سیاستگذار را یدک میکشند
اگر وزارت نفت و نیرو کاری میکنند تنها بنگاهداری است و تنها اسم سیاستگذاری را یدک میکشند، حکمرانی نمیکنند، متاسفانه کالایی مانند برق، بنزین و غیره کالای اقتصادی دیده نمیشود بلکه حکومت انرژی را ابزار سیاسی میبیند، انرژی تلفیقی از هر دو است اگر دولت اینگونه نگاه میکرد، برخی پمپ بنزینها بنزین نرخ آزاد عرضه میکردند، عدهای هستند که حاضرند خدمات بهتری را دریافت کنند.
اینکه طبق معمول بگوییم تقصیر مردم است، آسانترین توجیه غیرواقعی است باید اقتصاد رفتاری مورد بررسی قرار بگیرد و به دنبال آن سیاستگذاری درست ایجاد شود. هیچچیزی تقصیر مردم نیست و اگر مردم اشتباهی انجام میدهند تقصیر سیاستگذاران است.
ما بیشتر از آنچه که باید به سمت تولید رفتهایم، تولید به پول نیاز دارد اما مصرف عقل میخواهد و ما چون همیشه پولدار بودیم، پول خرج کردن برای افزایش تولید آسانتر بوده است. اگر فساد را کنار بگذاریم میتوان مصرف را کاهش دهیم. تمرکز ما بیش از آنچه که باید روی مصرف درست باشد روی تولید بیشتر متمرکز شده است، معلوم بود که به این نقطه میرسیم که لاکپشتوار باتوجه به پولی که داریم ظرفیت تولید را افزایش دهیم و خرگوشوار مصرف را افزایش میدهیم، این مسابقه به جایی نمیرسد و باید به دنبال سیاستگذاری برویم.
با روش فعلی نمیتوانیم اوضاع را بهبود ببخشیم
با روش فعلی نمیتوانیم اوضاع را بهبود ببخشیم، سیستم انرژی با وصله و پینه درست نمیشود، باید یک اتاق فکر خارج از افرادی که درگیر امور روزمره هستند داشته باشیم، پیششرط تحقق سیاستگذاری درست صداقت و شجاعت است، در سیستم سیاستگذاری انرژی این دو پیدا نمیشود باید به این موضوع توجه شود و یک سیاست انرژی واقعبینانه همراه با اصلاح رفتار مردم داشته باشیم.
دهک دهم ۱۷.۵ برابر دهک اول از یارانه انرژی بهره میبرد
قیمت تنها گزینه برای اصلاح ناترازی سوخت نیست اما حتما باید یکی از اجرا باشد، موضوع مهم عدالت اجتماعی است، آمار رسمی کشور میگوید دهک دهم ۱۷.۵ برابر دهک اول از یارانه انرژی بهره میبرد. اگر این آمار برعکس بود افزایش قیمت انرژی بیعدالتی بود اما در شرایطی که پولدارها از بودجه فقیرها استفاده میکنند لازم است به این موضوع توجه شود، گفت: شرایط حاضر عین بیعدالتی اجتماعی است.
دهک دهم ۱۷.۵ برابر دهک اول از یارانه انرژی بهره میبرد. اگر این آمار برعکس بود افزایش قیمت انرژی بیعدالتی بود اما در شرایطی که پولدارها از بودجه فقیرها استفاده میکنند لازم است به این موضوع توجه شود، گفت: شرایط حاضر عین بیعدالتی اجتماعی است.
-آیا کمکاری نهاد دانشگاهی در شرایط حال حاضر موثر بوده است؟
ملکی: طرحهای زیادی در دانشگاه درحال مطالعه و بررسی قرار دارد، طرح تخصیص سوخت بههر فرد بر اساس کدملی که مجلس و وزارت اقتصاد در حال بررسی آن هستند، اصلاح قیمت و توزیع یارانه، افزایش تدریجی نرخ کارت جایگاه، راهحلهای فنی مدیریت مصرف سوخت، قیمتهای پلکانی، اخذ عوارض آلایندگی و یکسانسازی قیمت بنزین نیز از جمله مواردی است که مورد توجه قرار گرفته است.
موضوع بنزین از بحث اقتصادی خارج و وارد بحث سیاسی و اجتماعی شده است به همین دلیل نباید وارد بحث قیمت شد، جامعه وارد مرحلهای شده که اعتمادی به دولت ندارد، دولت ابتدا باید اعتمادسازی کند، در بخشهایی که در درازمدت برای آن منفعت ندارد در کوتاه مدت مطابق میل مردم عمل کند. آزادسازی قیمت بنزین میتواند در این راستا گام بردارد، همچنین با تنوع بخشی سبد سوخت و توسعه سیانجی میتوان شرایط را بهبود بخشید، شهرداری تهران مکانهایی را برای شارژ خودرو برقی درنظر گرفته است درحالی که با توسعه سیانجی و افزایش تعداد جایگاه میتوان موفق تر بود.
برقیکردن خودروها راهحل ایران نیست
گاز نسبت به نفت قیمت کمتری دارد و ما از این نعمت برخوردار هستیم اما بنا به دلایلی از آن استقبال نمیشود، برای گذر از بحران انرژی باید روی گاز طبیعی متمرکز شویم. زمانی که کل دنیا به دنبال گاز طبیعی بهعنوان یک پیش نیاز جهت گام بعدی یا برقی کردن هستند چرا ما باید به سمت برقی سازی به صورت ناگهانی و بدون ایجاد زمینه های لازم برویم. برقیکردن خودروها راهحل ایران نیست، ایران با ظرفیت بالا درحال فعالیت است باید وضعیت عمومی ارتقا یابد، سیستم حمل و نقل را توسعه دهیم و به دنبال راهکارهایی باشیم که در کشور ما جواب میدهد. سیاستگذاری درست باید انجام شود و دیگر چارهای نداریم.
- جناب مقیسه بهنظر شما خودروهای برقی میتواند راهگشای شرایط حال حاضر باشد؟
شهرداری بحث خودروهای برقی را عنوان کرده و میگوید بحث آلودگی محیط زیست و ذرات آلاینده باید حل شود، براساس گزارشات منتشر شده در سایت کدال در نیروگاه رجایی قزوین ۴۰ درصد مصرف نیروگاه رجایی مازوت است. احتمالا همین شرایط برای نیروگاه منتظرالقائم هم هست، مصرف مازوت ذرات آلاینده زیادی تولید میکند که عمده آلودگی شهر تهران در فصول سرد می تواند از این موضوع نشات بگیرد، به ازاء ۳۶۰۰مگاوات برق تولیدی ۲۹ میلیون لیتر روزانه مازوت در این نیروگاه ها مصرف میشود که عدد بالایی است، مصرف روزانه گاز طبیعی در تهران در فصول سرد ۸۰ میلیون مترمکعب است اگر با بهینه سازی مصرف گاز ۳۰ میلیون متر مکعب به نیروگاه داده شود آیا مشکل آلایندگی حل نخواهد شد؟
تمرکز شهرداری تهران باید روی کاهش مصرف گاز در ساختمانها و استفاده آنها در نیروگاهها باشد، علاوه بر این با توجه به قانون ۲۰/۸۰، ۲۰ درصد مصرف سوخت در تهران توسط تاکسیها صورت میگیرد اگر قرار است خودروها برقی شوند بهتر است تمرکز روی تاکسیها باشد. البته خودرو برقی با کیفیت توسط ارگان صاحب تخصص در این حوزه وارد کنیم و به بخش تاکسی تخصیص یابد. از این طریق با توجه به اینکه تاکسی در روز ۲۰۰ کیلومتر پیمایش دارد و به ازا ۱۰۰ هزار تاکسی ۲ میلیون و ۴۰۰ هزار لیتر مصرف سوخت بنزین فقط درتهران کاهش پیدا می کند که معادل ۲۰ درصد مصرف سوخت شهر تهران است، خودرو برقی راهحل اقتصادی کشور ما بصورت خاص نیست ولی راهحل اقتصادی کشور چین هست و در این کشور میتوا ند کارآمدتر باشد. لیکن صنعت خودرو و صنعت حمل نقل ما باید به این حوزه ورود کند.
باید عرض کنم ما سیاستگذار نابلد بیدانشی داریم که گاها انسانهای فاسد و خائن نیز در سیستم وجود دارد که سایستگذاری انرژی و اقتصاد، را به بیراهه می برند، مملکت دارای منابع ارزشمندی است که باید با سیاستگذاری درست بهینه از آن استفاده شود.
-در حال حاضر و در شرایط بحرانی سیاستگذار باید چه اقداماتی انجام دهد؟
اورعی: ما زمان را از دست دادهایم و نباید به دنبال سیاست کوتاه مدت باشیم، این یک مساله حکمرانی و فراتر از دولت است، ارزش انرژی مصرفی کشور بیش از ۴۲ درصد جیدیپی کشور است و این یک رکوردی است که نمیتوانیم ادامه دهیم. در حوزه انرژی به یک کوچه بن بست رسیدهایم و باید واقعیات را به مردم بگوییم، عدهای باید بنشینند و برنامه را به مرحله اجرا برسانند.
ملکی: اول قیمتها آزاد شود و دولت اصراری به نگاهداشتن قیمت واحد سوخت های فسیلی ندشته باشد و مردم را تحت فشار قرار ندهد دوم به مردم اجازه دهد از خودروهای ساخته شده در کشورهای دیگر به صورت فردی و یا جمعی استفاده کنند. دولت می تواند عوارض گمرکی خودش را بگیرد. سوم، همچنان گاز طبیعی در بخش حمل و نقل حرفهای جدیدی برای گفتن دارد. چهارم برقی کردن ناگهانی حمل و نقل سواری چیزی جز اضافه کردن هزینه برای مردم ندارد.
منبع:ایسنا