نکته مهمی که باید به آن توجه کرد این است که ما در بازار سرمایه دو کانون داریم کانون نهادهای سرمایه گذاری و کانون کارگزاران که هر کدام در راستای اساسنامه خود مسئولیت‌هایی و وظایفی دارند...

نکته مهمی که باید به آن توجه کرد این است که ما در بازار سرمایه دو کانون داریم کانون نهادهای سرمایه گذاری و کانون کارگزاران که هر کدام در راستای اساسنامه خود مسئولیت‌هایی و وظایفی دارند و در تعامل با نهادهای خود انتظام بازار سرمایه مانند سازمان بورس و اوراق بهادر، بورس‌ها و سایر نهادهای مالی و در تعامل با قانون گذاران و مجلس و دولت هستند و یک سری پیگیری‌ها و برگزاری جلسات تخصصی و تدوین و ارایه گزارشاتی را در راستای مسئولیت‌های خودشان انجام می‌دهند.
کانون کارگزاران مشخصا اعضای کارگزاران بازار سرمایه هستند بعلاوه صندوق‌های بازارگردانی که در راستای تحقق اهداف اعضای خودش و همین طور صیانت از بازار اقداماتی را مقتضی مسئولیت‌ها و اختیاراتی که دارد انجام می‌دهد. در خصوص کانون نهادهای سرمایه گذاری، بخش بزرگتری از نهادهای فعال در بازار سرمایه را شامل می‌شود که این نهادها شامل شرکت‌های تامین سرمایه، مشاور سرمایه گذاری، سبد گردان‌ها، شرکت‌های تولیدی و خدماتی لیست شده در بازار سرمایه، هلدینگ‌ها و شرکت‌های سرمایه گذاری هستند.
کانون نهادهای سرمایه گذاری با توجه به متنوع بودن کسب و کار اعضایش درگیر بسیاری از مشکلات و دغدغه‌های بازیگران بازار است که لزوما این دغدغه‌ها برای همه اعضا یکسان نیست و گاهی می‌تواند تامین منافع یک سری برای یک سری دیگر از اعضای کانون نهادهای سرمایه گذاری منافع کمتری را به همراه نداشته باشد. آنچه که به عنوان سوال شما می‌توانم به آن جواب بدهم این است که کانون طبق اساسنامه خودش اختیارات اجرایی ندارد و در تعامل با سازمان بورس و بورس‌ها و سایر تشکل‌های خود انتظام بازار سرمایه و مجلس و دولت و سایر تصمیم سازان موثر بر بازار سرمایه جلساتی را برگزار می‌کند و پیگیری‌هایی را برای اصلاح کاستی‌ها یا بهبود تصمیمات انجام می‌دهد و گزارش‌هایی را تهیه و ارسال می‌کند و در راستای تحقق اهداف تشکیلاتی خودش اقداماتش را انجام می‌دهد. اینکه کانون چه برنامه‌های دارد این باید از کانون اخذ شود ولی آنچه که ما از کانون نهادهای سرمایه‌گذاری انتظار داریم این است که به صورت کاملا فعال برای احقاق حقوق اعضا و همچنین صیانت و حفاظت از کلیت و تمامیت بازار سرمایه بتواند از همه ظرفیت‌های قانونی و از اختیارات اساسنامه خود استفاده کند و از طریق ارتباطاتی که می‌تواند با نمایندگان مجلس و با اعضای هیات دولت شکل بدهد و استفاده از ظرفیت‌هایی که در دسترس هیأت مدیره و اعضای کانون نهادهای سرمایه گذاری است که عموما دسترسی به هلدینگ‌هایی است که متصل به دولت هستند و هیات مدیره آن‌ها را غالبا دولت یا سهام عدالت تعیین می‌کند.
ما انتظار داریم که کانون نهادهای سرمایه گذاری در خصوص برخی از مشکلات فعلی بازار سرمایه به صورت فعال وارد مذاکره و گفتمان شود با بانک مرکزی در خصوص گواهی سپرده ۳۰ درصدی که منتشر شد و نرخ بهره را افزایش داد که برای شرکت‌های پذیرفته در بازار که بزرگترین شرکت‌های کشور هستند و به رشد و توسعه اقتصادی کشور کمک کرده و نقش بزرگی در اشتغال دارند نرخ تامین مالی آنها را تا رقم ۴۲ و ۴۳ درصد رشد داد، متاسفانه همین رشد ناگهانی نرخ بهره می‌تواند صدمه زیادی به بازار بدهی کشور بزند و می‌بینیم که نرخ اسناد خزانه اسلامی به حدود ۳۳ و ۳۴ درصد رشد کرده است و اوراق دولتی علی رغم نرخ‌های جذابی که نسبت به ۶ ماه پیش داشت فاقد هرگونه خریدار است و این موضوع باعث شد که بازار سهام عکس العملی منفی نسبت به رشد نرخ بهره انجام بدهد چون انتظارات سرمایه گذاران را نرخ بهره بدون ریسک افزایش می‌دهد و در نتیجه بازار را با کاهش مواجه می‌کند.
نکته بعد در خصوص مذاکره با نمایندگان مجلس مخصوصا کمیسیون‌های تخصصی اقتصادی است که روی تصمیمات و مصوبات تاثیر گذار هستند و قوانین و دستور العمل‌هایی را تصویب و به دولت ابلاغ می‌کنند. یا حتی مذاکره با مرکز پژوهش‌های مجلس و گفتمان با هیات دولت و وزارتخانه‌های اقتصادی و صنایع و معادن برای اینکه بتوانند جلوی وضع یک سری از قوانین و مقررات را بگیرند که موثر هستند در کاهش سود آوری و کاهش جذابیت بازار سهام و به هر حال این‌ها انتظاراتی حداقلی است که از کانون نهادهای سرمایه گذاری می‌رود و امیدوارم این موضوعاتی که عرض کردم مورد توجه واقع شود.

  • احسان عسکری - کارشناس بازار سرمایه
  • شماره ۵۴۱ هفته نامه اطلاعات بورس