هر سال هشدارهای قطعی برق از ۱۵ خرداد ماه اعلام و در تیر و مرداد ماه قطعیها با شدت بیشتری اعمال میشود اما امسال این محدودیتها از ۷ و ۸ خردادماه آغاز شد.
با توجه به مصوبات دولت برای جلوگیری از اعمال محدودیت در برق خانوارها، صنایع باید متحمل این قطعیها شوند که در رأس آنها صنعت فولاد است. این مساله اجحاف در حق صنعت فولاد است زیرا در فصول سرد، گاز و در فصول گرم نیز برق قطع میشود و این در حالی است که صنعت فولاد فقط ۷ درصد از برق کشور را مصرف میکند اما به دلیل اینکه نمیتوانند محدودیتها را به سایر صنایع سوق دهند، سیمان و فولاد بیشتر متحمل این محدودیتها میشوند. به دلیل محدودیتهای انرژی در سال ۱۴۰۱ حدود ۳ میلیارد دلار خسارت مربوط به عدمالنفع تولید داشتیم. البته مدیریت محدودیتهای برق در سال ۱۴۰۱ بهتر از سال ۱۴۰۰ بود. در سال ۱۴۰۰ با توجه به اینکه مصوبه شورای عالی امنیت ملی بود که ۱۰ درصد دیماند مصرف کنند، در ۳ ماهه دوم نسبت به ۳ ماهه اول ۴۰ درصد کاهش تولید داشتیم اما در ۱۴۰۱ اوضاع بهتر شد و برنامهای مورد توافق وزارت صمت و نیرو قرار گرفت که اوضاع را مدیریت کرد. بر همین اساس اگرچه تابستان پارسال شاهد کاهش تولید بودیم اما این کاهش تولید (نسبت به فصل بهار ۱۴۰۱) فقط ۶ درصد بود.
اگر مدیریت محدودیتهای برق امسال هم مثل پارسال با تعاملات بیشتری صورت گیرد اوضاع قابل مدیریت بهتری خواهد بود هر چند که هر میزان محدودیت، تأثیرگذار است و میتواند تولید فولاد را کاهش دهد و تبعات در بازار قابل مشاهده خواهد بود. قطعاً خسارت هم به صنایع وارد میشود اما اینکه خسارت چقدر باشد، بستگی به میزان محدودیتها دارد. عرضه برق با ۱۰ هزار مگاوات نیروگاهی که در حال احداث است، افزایش خواهد یافت اما تقاضا به خصوص در بخش خانوار هم در حال افزایش است که باید مدیریت شود.
در تفکیک آمار مصرفی برق، مصرف بخش تجاری و خانگی به صورت مجزا اعلام نمیشود و این در حالی است که مراکز خرید، مالها و… در کشور برق زیادی را مصرف میکنند اما محدودیتی ندارند. بنابراین مصرف برق در این بخش هم باید محدود شود.
وقتی محدودیت برق فقط مختص صنایع میشود، در واقع با این کار در حال از بین بردن ارزش افزوده صنعت هستیم که همین مساله به تولید ناخالص ملی ضربه میزند. راهکارهای کلان دیگری برای مدیریت تقاضا وجود دارد. مضاف بر اینکه باید فرآیند ساخت نیروگاهها و رفع موانع مربوط به بهرهبردای نیز تسهیل شود زیرا در حال حاضر شرکتها در تأمین گاز با مشکل مواجه هستند در صورتی که اگر این مشکل حل شود روند ساخت نیروگاهها تسریع خواهد شد. همین مساله باعث میشود که سرمایهگذاری با کندی جلو رود. همچنین در نیروگاههای تجدیدپذیر مسائل مقرراتی و اداری وجود دارد که باید تسهیل شود تا بتوانیم طرف عرضه را تقویت کنیم.
شرکتهایی که نیروگاه برق زدهاند، تضمینی ندارند که برق تولیدی در بخش فولادی استفاده شود. به طور مثال چادرملو نیروگاه برق احداث کرده است اما برق تولیدی در بخش تولید فولاد استفاده نمیشود و قطعی برق دارد. با توجه به اینکه تولید برق نیروگاه با گاز است و نرخ گازی که برای نیروگاه اعلام میشود با نرخ گاز صنعت فولاد متفاوت است، اگر قرار باشد که نرخ گاز فولادی برای تولید برق گرفته شود به صرف فولادیها نیست و این راه نه تنها به سود فولادیها نیست بلکه ضرر هم خواهد داشت. بخشنامهها اگر تغییر نکند تعطیلی صنایع فولادی را شاهد خواهیم بود.
- وحید یعقوبی - عضو انجمن فولاد
- شماره ۵۴۶ هفته نامه اطلاعات بورس