به گزارش صدای بورس، انتخابات یکی از عوامل سیاسی اثرگذاری بوده که بازار سرمایه را در کوتاهمدت دستخوش تغییر میکند. همواره بازار سرمایه قبل و بعد از انتخابات، باتوجه به نامزدهای انتخاباتی، شعارها و وعدههای آنها روند متفاوتی را تجربه کرده است. با نگاهی به روند بازدهی شاخص کل بازار سرمایه در پنج دوره انتخابات ریاست جمهوری متوجه میشویم که در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۴ شاخص کل ۳۰ روزه کاری قبل از انتخابات بازدهی -۲ درصدی داشت و ۳۰ روزه کاری بعد از انتخابات این عدد به -۸ درصد کاهش پیدا کرد.
در سال ۱۳۸۸ هم شاخص کل ۳۰ روزه کاری قبل از انتخابات ۵ درصد بازدهی را ثبت کرد و این بازدهی ۳۰ روزه کاری بعد از انتخابات صفر شد.
در سال ۱۳۹۲ اما عملکرد شاخص کل بورس قبل و بعد از انتخابات ریاست جمهوری کاملا متفاوت بود، بهطوری که در ۳۰ روزه کاری قبل از انتخابات بازدهی شاخصکل ۳ درصد بود ولی ۳۰ روزه کاری بعد از انتخابات و با شکلگیری انتظارات مثبت نسبت به رفع تحریم و بهبود شرایط اقتصادی این عدد به ۲۳ درصد رسید. انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۶ در شرایطی برگزار شد که بازدهی شاخص کل بورس ۳۰ روزه کاری قبل از انتخابات و ۳۰ روزه کاری بعد از انتخابات به ترتیب ۴ درصد و -۳ درصد بود. ریزشهای سنگین بازارسرمایه که از مرداد سال ۹۹ شروع شده بود، در ابتدای سال ۱۴۰۰ تاحدودی متوقف شد و با نزدیک شدن به انتخابات، ارزپاشی دولت به امید تحویل دلار با نرخ پایینتر به دولت بعدی شدت گرفت و اثرات مهمی بر بازار سرمایه بر جای گذاشت.
در ۳۰ روز کاری قبل انتخابات ۱۴۰۰ بازدهی شاخص کل بورس -۲ درصد بود که همین موضوع باعث مطرح شدن دغدغههای بورسی از سوی کاندیداهای ریاست جمهوری شد و در تبلیغاتشان از شعارهایی مانند بورس قلک دولت نیست، بازارسرمایه اولویت اول دولت، حل مشکلات بازارسرمایه در سه روز و... به گوش رسید اما هیچکدام نتوانست مانع ریزشها شود. البته در ۳۰ روزه کاری بعد از انتخابات همان سال بازدهی شاخص کل عدد ۲۳ درصد را ثبت کرد. (نمودارهای مقابل)
وجه تشابهی که بین این دورهها وجود دارد به ۳۰ روزه معاملاتی قبل از روز انتخابات برمیگردد. بازار سرمایه در این دوران وابسته به شخصی که قرار بود روی کار بیاید اینکه ناشناخته بوده، سیاستهای مبهمی داشته و بلاتکلیفی سهامداران روند خنثی داشته و بازدهی عجیبی را تجربه نکرده است. اما در روزهای معاملاتی بعد از روز انتخابات باتوجه به شخصی که به عنوان رئیس جمهور انتخاب شده شاهد بازدهی بازار سرمایه بودهایم؛ حالا این بازدهی بسته به اظهاراتی که آن شخص قبل از روز انتخابات داشته، مثبت یا منفی بوده است.
برای این دوره انتخابات ریاست جمهوری هم انتظار میرود وابسته به شخصی که انتخاب میشود یک دوره هیجان کوتاه مدت داشته باشیم که این هیجان باتوجه به اظهارات آن شخص درمورد بازار سرمایه که آیا خوشبینانه بوده یا بدبینانه، مثبت یا منفی خواهد بود ولی متغیری که ادامه روند بازار سرمایه را مشخص میکند علاوه بر وابسته بودن به خود شخص به سیاستهای اقتصادی آن به ویژه درخصوص بازار سرمایه و همچنین تیمی که انتخاب میکند و افکار آن تیم بر میگردد.
بازار خنثی در مقابل شعارهای پوشالی
همانطور که گفته شد بازار سرمایه از سال ۱۴۰۰ به بعد اسم رمز شعارهای تبلیغاتی کاندیداهای ریاست جمهوری و مجلس بوده است. در شعارهای انتخاباتی هر ۶ کاندیدای چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری هم شعار حمایت از بورس دیده میشود اما هیچکدام از آنها، برنامه مشخص و روشنی برای عمل به وعده خود ارائه نکردند.
تاکنون تمامی نامزدهای انتخابات بر اصل حمایت از بازار سرمایه، بازگشت اعتماد به این بازار، دخالت نکردن دولت و عدم قیمتگذاری دستوری تأکید کردهاند و بررسی اظهارات نامزدهای تصدی این سمت حاکی از نبود برنامه مشخص در حوزه بازار سرمایه، عدم شناخت کافی از سازوکار این بازار، بیاطلاعی از پارامترها و فاکتورهای مؤثر بر بازار سرمایه است. در این میان کارشناسان بازار سرمایه هم بر نبود شناخت کافی از بازار سرمایه در نامزدهای انتخاباتی تأکید داشته و به عقیده آنها پوشالی بودن وعدههای آنها برای تحلیلگران و فعالان بازار واضح و روشن شده است.
اولین کاندیدایی که در میزگرد اقتصادی خود درخصوص بازار سرمایه صحبت کرد، محمد باقر قالیباف بود که اظهار کرد: «مهمترین هدف من برای رفع چالشهای اقتصادی پیشبینی پذیر کردن اقتصاد است. بورس حتما بهترین جای نظام تأمین مالی است و بعضی کارهای بانک در این بخش را باید وارد بورس کنیم. وقتی دولت در بورس مداخله نکند و قیمتگذاری دستوری نکند، بورس میتواند به کار خود ادامه دهد. دولت با سودهای بالای بانکها در حال منهدمکردن بورس است. بورس بهترین جا برای پیشبینی پذیر کردن اقتصاد است. بورس را مهمترین جا برای بهرهوری و رشد اقتصادی میدانم. بدون بازار ثانویه نمیتوان بازار اولیه را رونق داد، از سیاستهای قطعی ما اصلاحات ساختاری در نهاد بورس است. از تصمیمات خلقالساعه پرهیز میکنیم.» در این میان دشمنی خاص و مصاحبههای قبلی مشاوران اقتصادی و همراهان این کاندیدای ریاست جمهوری از چشم ریزبین و دقیق فعالان بازار سرمایه دور نمانده و به عقیده صاحبنظران، آن ۲۵ اقتصاددانی که نامه نوشتند و بورس را عامل تورم اعلام کردند، الآن مشاوران اقتصادی برخی از همین کاندیداها شدهاند.
سید امیرحسین قاضی زاده هاشمی، دیگر کاندیدای این دوره از انتخابات ریاست جمهوری که همه او را با این اظهار نظرش که «بورس را در ۳ روز درست میکنم» میشناسند، در برنامههای انتخاباتی خود گفته است: «اصلاً بورس در شرایط فعلی سختتر شده و نمیتوان با ۳ روز آن را اصلاح کرد اما میتوان در مدت زمان کوتاهی بورس را اصلاح کرد. کسی که با بورس آشنا باشد میداند که مردم در بورس آینده را میخرند، چه کسانی در دولت قبل مردم را به خاک سیاه نشاندند، اگر کار دست ما باشد سریع میتوانیم بورس را به آسایش برسانیم زیرا با چند تصمیم درست بورس وضعیت خوبی را تجربه کرده و با چند تصمیم غلط بورس به شدت هیجانی شده و ریزش میکند، نباید اعتماد عمومی مردم به بورس از بین برود.»
سایر کاندیداها هم درخصوص اقتصاد به ویژه بازار سرمایه در حد کلیگویی و جملات نامشخص صحبت کردند و گفتند بورس باید حمایت شود اما این کلیگوییها دیگر به درد بازار سرمایه نمیخورد. گوش بازار سرمایه از این شعارها پر است و عمق فاجعهای که در بازار سرمایه نسبت به سهامداران و تولید، رخ داده بسیار وحشتناکتر از آن است که این افراد بخواهند در چند ساعت درخصوص آن تصمیمگیری کنند. آنچه در مقطع کنونی و باتوجه به شرایط فعلی بازار سرمایه اهمیت دارد این است که کاندیداها به گونهای وعده بدهند که بعد از رسیدن به مسند ریاست جمهوری بتوانند به آن عمل کنند. باید اثر وعدهها در بازار سرمایه و بورس ما نمود پیدا کند و فعالان و سهامداران شاهد بهبود وضعیت بر روی حرکت قیمت و شاخص باشند. البته در این میان برخی صاحبنظران معتقدند شخصی که قرار است رئیس جمهور شود اگر کلیات و چالشهای مهم اقتصادی کشور را با تصمیمات عاقلانه درست کند، بازار سرمایه هم خودش درست میشود.
نامزدهای اصلی چه مواضعی خواهند داشت؟
در این میان نکته قابل توجه اینکه باتوجه به نظرسنجیهایی که تا روز انتخابات انجام شد، شانس آقایان سعید جلیلی، محمد باقر قالیباف و مسعود پزشکیان برای پیروزی در انتخابات بیشتر بوده است. باتوجه به میزگردهای اقتصادی که برگزار شد؛ به نظر میرسد تیم اقتصادی سعید جلیلی بیشتر بر بحثهای مالیاتی و افزایش درآمدهای دولت از طریق افزایش مالیات متمرکز است. همچنین آنطور که عنوان کرده به دنبال حاکمیت ریال و دلار زدایی از اقتصاد است. بر این اساس شاید رفع تحریمها از برنامههای اصلی آن نباشد و بر ارتباط بیشتر با همسایگان تمرکز بالایی داشته باشد.
باتوجه به تیم اقتصادی ستاد محمد باقر قالیباف، انتظار میرود تیم مدیریتی فعلی بانک مرکزی با کمترین تغییر به فعالیت خود ادامه دهد و سیاستهای پولی همانند سه سال گذشته ادامه پیدا کند. ضمن آنکه باتوجه به اینکه یکی از اعضای تیم اقتصادی این کاندیدای ریاست جمهوری حسین قربان زاده است، به نظر میرسد شاید مولدسازی و فروش داراییهای دولت از طریق بازار سرمایه یا سایر روشها یکی از منابع اصلی این دولت باشد. بر این اساس همین موضوع میتواند به کاهش کسری بودجه در دولت این نامزد انتخابات منجر شود.
تیم اقتصادی مسعود پزشکیان بر کنترل هزینههای دولت و کسری بودجه متمرکز است. تیم اقتصادی این کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری بر کنترل پایه پولی از طریق کاهش فشار بر بانکها و بانک مرکزی تأکید دارد، که از این طریق این موضوع به کاهش نقدینگی و رکود در بازارها برسند. همچنین این نامزد ریاست جمهوری علاقه دارد با کمک به واحدهای تولیدی به رشد اقتصادی کمک کنند. ضمن آنکه کاهش قیمتگذاری دستوری و توجه به بورس کالا از دیگر برنامههایی است که قرار است در دولت احتمالی مسعود پزشکیان به آن توجه شود.
گفتنی است؛ کاهش یارانههای انرژی ازجمله موضوعاتی است که در برنامه هر سه کاندیدای جدی انتخابات ریاست جمهوری مطرح شده است. البته این موضوع را تیم اقتصادی مسعود پزشکیان با جدیت بیشتری دنبال میکند و اگر این اتفاق رخ دهد شاهد کاهش کسری بودجه در دولت او خواهیم بود.
- همراز فیروزی - خبرنگار
- شماره ۵۴۶ هفته نامه اطلاعات بورس