اگرچه در دهههای گذشته صنعت رتبهبندی اعتباری به طور قابل توجهی رشد کرده است اما تعداد شرکتهای موجود در این صنعت به علت وجود برخی موانع ورود به بازار، نسبتاً کم است. به گونهای که در سال ۲۰۲۳ بیش از ۹۰ درصد از سهم بازار این صنعت، متعلق به سه شرکت اس اند پی، مودیز و فیچ بوده است.
تحلیل فرآیندهای موجود در خدمات رتبهبندی نشان میدهد که مانع اصلی ورود به بازار، مسئله صرفه به مقیاس در بازار است؛ به عبارتی دیگر، فرآیند رتبهبندی جدید برای یک مشتری موجود معمولا هزینه کمتری نسبت به ارزیابی یک مشتری جدید دارد. در این شرایط یک شرکت جدید در زمینه خدمات رتبه بندی نمیتواند در رقابت قیمتی با شرکتهای رتبهبندی موجود شرکت کند تا سهم بازار خود را افزایش دهد چرا که با فرض ثابت بودن سایر عوامل، حاشیه سود برای شرکتهای جدید نسبت به شرکتهای موجود کمتر خواهد بود. حال با فرض عدم تاثیرگذاری عامل صرفه به مقیاس در این مسئله، موانع دیگری نیز وجود دارد که عرصه ورود شرکتهای جدید در این صنعت را تنگتر میکند.
مهمترین ابزار مورد استفاده برای افزایش سهم در بازار در صنعت رتبهبندی اعتباری، کیفیت محصول است؛ چراکه رتبهبندی یک خدمت غیرمادی است که ارزش آن بستگی به اعتبار رتبه دهنده و مفید بودن قضاوت رتبه بندی برای کاربران بالقوه دارد. یک شرکت جدید معمولا شهرت لازم برای رقابت در بازار با رتبهدهندگان موجود را ندارد و نیاز به زمان زیادی دارد که به عنوان یک شرکت مطرح در زمینه ارائه اطلاعات معتبر و قابل اعتماد توسط بازار شناخته شود. همچنین شرکتها معمولا برای افزایش سهم خود از بازار به تغییر قیمت یا کیفیت محصولات خود میپردازند اما در صنعت رتبهبندی اعتباری هر کدام از این موارد ریسک خاص خود را به همراه دارد. شرکتی که در زمینه کیفیت خدمات ارائه شده، فرآیند ارزیابی کمتر و سریعتری دارد با وجود آنکه ممکن است رضایت مشتری را در کوتاهمدت به همراه داشته باشد، در بلندمدت، ریسک شهرت موجود شرکت را خطر میاندازد و ممکن است که منجر به خارج شدن شرکت از بازار شود. همچنین انتخاب تغییر قیمت نیز ممکن است خطرناک باشد زیرا بهعلت وجود هزینههای ثابت در فرآیند ارزیابی، هرگونه کاهش قیمتی که با افزایش تقاضا همراه نباشد، میتواند تاثیر منفی بر حاشیه سود و سپس بقای شرکت داشته باشد.
- محمد عرفان رایگان - کارشناس ارزیابی ریسک اعتباری پایا
- شماره ۵۵۰ هفته نامه اطلاعات بورس