یکی از مهمترین شیوههای تأمین مالی، عرضه شرکتها در بورس بوده و بخش عمدهای از بورس نیز مدیون ورود شرکتهاست. در واقع این موضوع میتواند شرایط برد-بردی را برای شرکتها و همچنین بازار سرمایه رقم بزند. اکوسیستم بازار سرمایه و کارکردهای آن بهنوعی تعریفشده که هم خریداران از مشارکت منتفع میشوند و هم عرضهکنندگان شرکت با رسیدن به مقصود خود از فواید بازار بهرهمند خواهند شد.
در سه، چهار سال گذشته در صنایع و حوزههای مختلفی پذیرهنویسی انجامشده که هر یک از آنها با قیمتگذاریهای مختلفی به سرانجام رسیده است؛ متأسفانه برخی موارد به سطوح قیمتی کمتر از زمان عرضه رسیدهاند و انتقاداتی نیز به آنها وارد است اما این موضوع در مورد تمامی عرضهها صدق نمیکند و برخی از موارد از جذابیت سرمایهگذاری بهرهمند بودند؛ افرادی که با تحلیل اقدام به خریداری و سرمایهگذاری کردند، به فراخور بازدهی معقولی را کسب کردند. بهبیاندیگر در سه چهار سال اخیر میزان پذیرهنویسیها و عرضههای اولیه افزایش یافت که برای هر یک از آنها سرنوشت متفاوتی رقم خورد اما بهطورکلی نیمی از عرضههای صورت گرفته با موفقیت همراه بوده است؛ همچنین پذیرهنویسیهایی که در ماههای اخیر انجامشده بهطور معمول با قیمتگذاری منصفانه و جذابی همراه بودند که خوشبختانه منجر به بهبود عملکرد آنها و انتفاع سهامداران خردی که شرایط سختی در بازار سرمایه پشت سر گذاشتهاند، شده است.
هرچند که پذیرهنویسی شرکتها و عرضه اولیه آنها برای بازار سرمایه موضوعی ضروری تلقی میشود اما نهاد ناظر باید شرایط کلی بازار نیز در نظر داشته باشد. در بازه زمآنهای مشخصی تأخیر در عرضهها میتوانست به جوّ و شرایط کلی بازار کمک کند. فارغ از تأثیرگذاری آنها بر جو و شرایط کلی بازار، اقدام به عرضه اولیه در چنین شرایطی (هرچند که قیمتگذاری جذاب باشد) باعث عدم موفقیت آنها و افت قیمتی به سطوح کمتر از زمان عرضه میشود. زمانی که بازار سرمایه با اصلاحات قیمتی پیدرپی مواجه است، جلوگیری از عرضه اولیه اقدام خردمندانهای محسوب میشود. بهطور نمونه بازار سرمایه پس از ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳ با ریزش نفسگیری مواجه شد که میتوان گفت پس از ریزش سال ۱۳۹۹، روزهای دشواری را برای سهامداران رقم زد درنتیجه عرضه اولیه در ماههای ابتدای سال اقدامی صحیحی نبود.
در حقیقت انجام پذیرهنویسیها و عرضه اولیه برای بازار سهام امری ضروریست اما باید شرایط مقطعی بازار را در نظر گرفت. پس از ریزش سال ۱۳۹۹ شرایط بازار با تغییرات جدی زیادی همراه بود که از مشهودترین آنها میتوان به خروج خیل عظیمی از سهامداران از بازار و مواجهشدن سهامداران باقیمانده با ترس و بیاعتمادی اشاره کرد، درنتیجه لازم بوده نهاد ناظر بااحتیاط بیشتری تصمیمگیری کرده و با تدبیر و تأمل بیشتری اقدام کند.
هرچند از منظر تحلیل تکنیکالی بازار سرمایه در شرایط نوسانی قرار دارد اما دورههای ریزشی طولانیمدت در جهت و رفتار بازار سرمایه تأثیرگذار است. سیاستگذاران میتوانند مکانیزمی برای ارزیابی شرایط مساعد پذیرهنویسی و عرضه اولیه در نظر بگیرند؛ مهمترین معیار و سنجههایی که وجود دارد در رتبه نخست روند کلی بازار حائز اهمیت بوده و در رتبه دوم ارزش معاملات و رتبه سوم میزان ورود و خروج نقدینگی از بازار است.
لحاظ سیاست صحیح در این امر منجر به تنوعبخشی سبد دارایی سهامداران و همچنین جذب منابع و نقدینگی میشود. سازمان بورس میتواند ضمن فرموله کردن ارزیابی زمان مساعد عرضه گامهای توسعهای در جهت استفاده از ظرفیت بازار کریپتوکارنسی نیز بهرهمند بشود.
سیاستگذاری صحیح میتواند تهدیدهای بالقوه را به فرصتهای بالفعل تبدیل کند؛ منابع زیادی جذب بازار رمزارزها میشود و سیاستگذاران میتوانند با تسهیل ایجاد ETF با رمزارزهای معتبر جذب نقدینگی را از این طریق افزایش دهند؛ این موضوع در بورسهای دنیا تجربهشده و تجربههای موفقی همچون عرضه بیت کوین در بورس آمریکا وجود دارد.
- نیما میرزایی - کارشناس بازار سرمایه
- شماره ۵۵۰ هفته نامه اطلاعات بورس