تاریخ انتشار: ۵ شهریور ۱۴۰۳ - ۰۹:۴۱

سود تقسیمی مقدار سودی است که به ازای هر سهم به سهامداران تعلق می‌گیرد. در واقع سود تقسیمی (DPS)، سود خالصی است که شرکت‌های پذیرفته شده در بازار سرمایه ایران، بر اساس EPS یعنی درآمد به ازای هر سهم بین سهامداران خود تقسیم می‌کنند.

به گزارش صدای بورس، سود تقسیمی مقدار سودی است که به ازای هر سهم به سهامداران تعلق می‌گیرد. در واقع سود تقسیمی (DPS)، سود خالصی است که شرکت‌های پذیرفته شده در بازار سرمایه ایران، بر اساس EPS یعنی درآمد به ازای هر سهم بین سهامداران خود تقسیم می‌کنند.

لزوما تمام سودی که شرکت در پایان سال به دست آورده، بین سهامداران تقسیم نمی‌شود؛ بخشی از آن برای انجام پروژه‌های جدید، پرداخت کردن بدهی‌های شرکت و مواردی که باعث رشد شرکت می‌شود، در قالب سود انباشته در شرکت نگهداری می‌شود. بررسی‌ها نشان می‌دهد شرکت‌های بورسی در سال گذشته در مجموع ۵,۶۰۵,۳۵۵ میلیارد ریال سود بین سهامداران خود تقسیم کرده‌اند که در مقایسه با مدت مشابه سال قبل ۱۰ درصد کاهش را نشان می‌دهد. همچنین میزان کل سود شرکت‌ها برابر با ۹,۶۹۴,۸۵۵ میلیارد ریال بوده است، این درحالی است که نرخ ارز در این یک سال افزایش داشته و سایر بازارها از رشد بسیار خوبی بهره‌مند و بازدهی بالایی را نصیب سرمایه گذاران خود کرده‌اند. سال ۱۴۰۱ نزدیک به ۶۸ درصد تقسیم سود بین سهامداران صورت گرفت در حالی که در سال ۱۴۰۲ کمتر از ۵۸ درصد تقسیم سود در مجموع انجام شد.

لزوم سیاستگذاری درست تقسیم در سود شرکت‌ها
علی اسلامی بیدگلی، عضو هیات مدیره گروه آرمان آتی در باره تقسیم سود شرکت‌ها گفت: الزاما اگر شرکت‌ها سیاست تقسیم سود خود را به گونه‌ای تغییر دهند که نسبت‌های تقسیم سود کاهش پیدا کند اتفاق بدی برای شرکت‌ها نیست، مشروط بر این که اولاً باید دید شرکت در چه جایگاهی قرار دارد و بعد اینکه در دسته شرکت‌های رشدی یا ارزشی طبقه بندی می‌شود یا نه. طبیعتا وقتی شرکتی در دسته شرکت‌های رشدی طبقه بندی می‌شوند به این معنی است که طرح‌های توسعه‌ای پیش رو دارد که قبلا مطالعات دقیق درباره طرح‌های توسعه‌ای آن شده و می‌دانند که در صورت تقسیم سود کمتر و سرمایه گذاری مجدد منابع به دست آمده در طرح‌های توسعه‌ای در آینده می‌توانند منافع بیشتری را برای سهامداران خود تامین کنند.
علی اسلامی بیدگلی افزود:‌ متقابلاً شرکت‌هایی که در دسته شرکت‌های ارزشی طبقه بندی می‌شوند به اصطلاح به عنوان شرکت‌های گاو شیرده محسوب شده و این دسته از شرکت‌ها معمولاً سیاست‌های تقسیم سود بالاتری دارند. در حال حاضر سیاست تقسیم سود شرکت‌ها بر اساس چنین استراتژی‌هایی انجام می‌شود که یک مثال از این سیاست استراتژی مطرح شد و موضوعات دیگری نیز وجود دارد. چنین استراتژی‌های سیاست‌های تقسیم سود خود را تنظیم نمی‌کنند. در حال حاضر عمده تصمیم گیری در مورد سیاست‌های تقسیم سود بر اساس محدودیت‌های مالی شرکت، توانگری‌های مالی شرکت، و سیاست‌های سرمایه‌گذاران بالادستی است.
برای مثال دسته‌ای از شرکت‌ها که معمولاً صندوق‌های بازنشستگی، تامین اجتماعی و ... سهامدارشان هستند به دلیل مشکلات جریان نقدی که در گذشته برای بازپرداخت تعهداتشان وجود داشته فشار زیادی به شرکت‌ها برای سود بالاتر از توانگری شرکت‌ها وارد کرده و بعضاً شاهد تقسیم سودهای بالای ۱۰۰ درصد در شرکت‌ها هم بوده‌ایم و بخشی از مسئله این روزها که شاهد هستیم، اجرای این استراتژی غلط در گذشته توسط سهامداران عمده بود که منجر شده فشار مضاعفی به شرکت‌ها در سال جاری وارد شود و آنها موفق نشوند تقسیم سود بالاتر یا مطلوب‌تری انجام دهند.
وی در رابطه با نظارت بر سودهای تقسیم نشده گفت: شرکت‌های بورسی سهامی عام هستند و طبیعتاً نماینده سازمان بورس و کارشناس مربوطه در امور ناشران در بورس‌ها در نحوه تقسیم سود آنها علاوه بر اینکه حسابرس و بازرس قانونی شرکت گزارش‌های لازم را تهیه می‌کنند نظارت نسبی را دارند اما طبیعتا بر اساس قانون تجارت سیاست تقسیم سود بر اساس مصوبات مجمع است و طبیعتا سهامداران عمده بیشترین حق رای و اعمال نفوذ را دارند در نتیجه بعضاً مواردی پیش آمده که مثلاً در شرکت زیر مجموعه تامین اجتماعی، شرکت مخابرات و ... با وجود اینکه سازمان بورس معتقد بود شرکت توانایی پرداخت نقدی سودهای تقسیم شده را در زمان‌های مقرر ندارد، مجامع شرکت‌ها سود بالاتری را تقسیم کردند و طبیعتا به شرکت فشار وارد کردند. اسلامی بیدگلی ادامه داد: امسال شرکت‌ها نسبت‌های تقسیم سود پایین تری را نسبت به میانگین سال‌های گذشته تقسیم می‌کنند. این مساله دو دلیل عمده دارد یک دلیل عمده این که محدودیت‌های منابع مالی در سال گذشته بسیار شدت گرفته و شرکت‌ها با مشکل نقدینگی و چالش تطبیق دریافت‌های نقدی مواجه بودند و در نهایت به این نتیجه رسیدند که اگر در سال جاری سودهای بالاتری تقسیم کنند، قطعا توانایی پرداخت آن را نخواهند داشت. عضو هیات مدیره گروه آرمان آتی افزود:‌ محدودیت‌های تامین مالی برای اجرای طرح‌های توسعه و نیمه‌ کاره شرکت‌ها به شدت افزایش پیدا کرده و در نتیجه باز هم به این نتیجه رسیدند که اگر سودهای بالاتری تقسیم کنند سرمایه اندکی که برای تزریق منابع مالی به پروژه‌ها و طرح‌ها دارند نیز با محدودیت مواجه خواهد شد. به نظر می‌رسد عارضه اصلی علاوه بر این موضوع تقسیم سودهای بسیار بیشتر از توانایی مالی شرکت‌ها در سال گذشته بوده است. اسلامی بیدگلی در رابطه با روش تقسیم سود در ایران و جهان گفت: سیاست‌های تقسیم سود بر اساس معیارها و متدهای مختلف است و قابلیت طبقه بندی از موضوعات مختلف را دارد مثلاً در خیلی از کشورهای دنیا سیاست‌های تقسیم سود دوره‌ای داریم به صورت ماهانه، سه ماهانه و یا به صورت سالانه تقسیم می‌شود. در برخی کشورها به ویژه ایران در سالیان درازی این روش وجود داشته و قانون تجارت‌ هم به آن به طور واضح اشاره کرده است. شرکت‌ها طبق قانون تجارت ۸ ماه فرصت داشتند بعد از برگزاری مجمع سود را تقسیم کنند.
وی افزود: سازمان بورس و اوراق بهادار شرکت‌ها را الزام کرده است برنامه تقسیم سود را از قبل اعلام کرده و تفکیک پرداخت سود را به دو دسته حقیقی و حقوقی انجام دهند و بر اساس آن قبل از ۸ ماه این کار را انجام دهند. اخیرا نیز شرکت‌ها موظف شدند به صورت دوره‌ای هم سودهای خود را اعلام و تقسیم کنند. امیدوارم برای سال‌های آتی شرکت‌ها از قبل سیاست‌های تقسیم سود خود را بر اساس معیارها و توانمندی‌های خود به درستی اعلام کنند تا سهامداران و شرکت‌ها با چالش مواجه نشوند.


تامین مالی مانع اصلی تقسیم سود
محمد خبری‌زاد، کارشناس بازار سرمایه در رابطه با تقسیم سود شرکت‌ها گفت: در بحث تقسیم سود اصولاً دو نظریه در ادبیات مالی و فاینانس دنیا مطرح است. یک مسئله بحث تقسیم سود اندک است و افرادی که به آن معتقد هستند و نظریه پردازانی که آن را بیان می‌کنند می‌گویند هر چقدر سود کمتری تقسیم شود به تبع آن پول کمتری از شرکت خارج می‌شود و آن سودی که تقسیم نشده داخل شرکت می‌ماند و می‌تواند در قالب افزایش سرمایه از محل سود انباشته به شرکت تزریق شود و یک مدل تامین مالی برای شرکت محسوب می‌شود، این می‌تواند در راه توسعه شرکت قدم مهمی باشد یعنی شرکت‌های رو به رشد و توسعه معمولا در تمام دنیا سود کمی تقسیم می‌کنند تا از محل عدم تقسیم سود و سودی که تقسیم نشده بتوانند افزایش سرمایه دهند و از طریق آن افزایش سرمایه، طرح‌های توسعه خود را اجرا کنند. خبری‌زاد افزود: دسته دوم معتقد به تقسیم سود حداکثری از شرکت‌ها هستند زیرا سهامداران و سرمایه‌گذاران می‌خواهند پول خود را جای دیگری سرمایه گذاری کنند به ویژه درباره شرکت‌هایی که تقریباً برنامه رشد آنچنانی ندارند و رو به توسعه نیستند، سرمایه‌گذاران در این مدل شرکت‌ها ترجیح می‌دهند سود تقسیمی حداکثری باشد.
این کارشناس بازار سرمایه ادامه داد: حال اتفاقی که در ایران افتاده این است که اولاً کلاً سود شرکت‌ها از سال ۱۳۹۹ به بعد به دلیل سیاست‌های اتخاذی توسط دولت کاهش پیدا کرده است یعنی مطابق آمارها سود شرکت‌های بورسی افت کرده و به تبع آن سود قابل تقسیم شرکت‌ها نیر کاهش پیدا کرده است. دوماً با توجه به اینکه هزینه تامین مالی در کشور بسیار بالا رفته است نرخ بهره تسهیلات بسیار رشد کرده و از طرف دیگر تسهیلات هم به اندازه کافی و به اصطلاح به میزانی که شرکت‌ها لازم دارند، با توجه به سیاست‌های انقباضی توسط بانک‌ها داده نمی‌شود، شرکت‌ها به مشکل گردش وجه نقد و هم به مشکل تامین مالی برای اجرای طرح توسعه‌هایشان برخوردند، پس با توجه به این موارد دست به دامان روش‌های دیگر برای تامین مالی می‌شوند که در دسترس‌ترین روش می‌تواند همین روش عدم تقسیم سود و افزایش سرمایه از محل آن سود تقسیم نشده که به اصطلاح سود انباشته است باشد و شرکت‌ها تامین مالی خود را در این قالب انجام می‌دهند، به همین دلیل است که به ویژه در سال جاری درصد سود تقسیمی نسبت به سال‌های گذشته بسیار کمتر شده است. نکته دیگر هم اینکه حتی خیلی از شرکت‌ها سود تقسیمی را به دلیل مشکل نقدینگی در مهلت قانونی پرداخت نکردند.
وی در ادامه گفت: در ایران قانون تجارت فقط یک استاندارد دارد، شرکت‌هایی که سود قابل تقسیم دارند حداقل باید ۱۰ درصد سود خود را تقسیم کنند؛ حداکثری وجود ندارد و می‌توانند کاملاً تمام سود را تقسیم کنند که این بستگی به سیاست و برگزارکننده مجمع و سهامداران دارد و دیگر هیچ استانداردی وجود ندارد اما در کل مشکلی که در یکی دو سال اخیر با آن مواجهیم مشکل تامین مالی است که در کل کشور شرکت‌های سهامی با آن مواجهند و به همین دلیل سود بالایی تقسیم نمی‌کنند.

  • محمدرضا شاهوردیلو - خبرنگار

  • شماره ۵۵۳ هفته نامه اطلاعات بورس