تاریخ انتشار: ۳۱ مرداد ۱۴۰۳ - ۰۹:۳۲

حقوق بازنشستگی بر اساس میانگین حقوق ۲ سال آخر پیش از بازنشستگی محاسبه می‌شود.

به گزارش صدای بورس، اگر در این ۲ سال از بیمه بیکاری استفاده شود، مقرری ناچیز بیکاری در محاسبه حقوق بازنشستگی نقش خواهد داشت و بنابراین مستمری دریافتی زمان بازنشستگی به میزان قابل توجهی کاهش می‌یابد. بر این اساس، کارشناسان روابط کار می‌گویند افرادی که ۲ سال با بازنشستگی فاصله دارند و حقوق آن‌ها بالاتر از حقوق بیمه بیکاری و حداقل دستمزد است نباید از بیمه بیکاری استفاده کنند؛ اما این «نباید» برای کارفرمایان معنایی ندارد، هر زمان که بخواهند و هر طور که میل‌شان بکشد، کارگران را به بهانه نیروی مازاد و تعدیل، اخراج می‌کنند و نه برای آن‌ها و نه برای ادارات کار مهم نیست که این اخراج ناگهانی چه بلایی بر سر آینده کارگر نازل می‌کند.

قانونگذار میزان مقرری بیمه بیکاری را ۵۵ درصد متوسط حقوق و دستمزد بیمه شده در نظر گرفته است که برای افراد تحت تکفل به ازای هر فرد ۱۰ درصد و حداکثر برای ۴ فرد قابل افزایش است. این رقم وقتی مبنای محاسبه حقوق بازنشستگی کارگران قرار می‌گیرد، مستمری بازنشستگی را تا سطح حداقل یا زیر حداقل پایین می‌کشاند و این حقوق ناچیز بازنشستگی برای یک کارگر متخصص که عمری حقوق بالا گرفته، شبیه یک مصیبت تمام عیار و تمام نشدنی‌ست.

کارگران به امید بازنشستگی سال‌ها کار سخت را تحمل می‌کنند، سعی می‌کنند خود را پله به پله از نردبان شکسته‌ی پیشرفت بالا بکشند، اما فقدان تشکل‌های مستقل و قدرتمند، رواج قراردادهای موقت و همه کاره بودن کارفرما در محیط کارگاه، کار را خراب می‌کند و امیدها را ناامید می‌سازد؛ غول اخراج همیشه در کمین است، حتی وقتی کمتر از یک سال تا بازنشستگی فاصله داری.

کارفرمایان همیشه و همواره به دنبال نیروی کار تازه نفس و ارزان هستند و هر طور که بتوانند از شر نیروهای قدیمی خلاص می‌شوند؛ آن وقت کارگری که در ساختار بی‌حقوقی و بی‌تشکلی، باید فقط «بله چشم‌گو» باشد و قدرت تعیین سرنوشت خود را ندارد، در چاهِ تعدیل می‌افتد و تا پایان عمر طناب نجاتی برای رهایی از این چاه ویل نمی‌یابد؛ مریم تا پایان عمر حقوقش کمتر از حداقل است، چندرغاز مستمری که به آن «آب باریکه» هم نمی‌شود گفت؛ این زنِ رانده از همه جا می‌گوید: چرا سزای سی سال کارگری، آخر کار این شد؟!

"کارگری که ۲۸ سال متوالی در شغل خود فعالیت داشته و درآمد مناسبی داشته است، ممکن است با اخراج ناگهانی کارفرما مواجه شود. اخراج، که در زبان سرمایه‌داران به عنوان "تعدیل" شناخته می‌شود، می‌تواند در دو سال آخر اشتغال کارگر سرنوشت او را تغییر دهد و به جایی نامطمئن بکشد."

کارگری که با خود حساب کرده مستمری بازنشستگی‌ اش قرار است معدل حقوق دو سال آخر کارش باشد، ناگهان همه حساب‌هایش را درهم ریخته می‌بیند؛ یک روز صبح، صبحی که با روزهای قبل در ظاهر هیچ فرقی ندارد، از خوب برمی‌خیزد و به امید کمتر از دو سال دیگر که قرار است بازنشست شود، سر کار می‌رود؛ اما کارفرما به ناگاه مثل اجل معلق ظاهر می‌شود، بالای سرش می‌ایستد و می‌گوید شرمنده ما نیروی مازاد داشتیم و شما را هم تعدیل کردیم! هیچ توضیحی هم نمی‌دهد که چرا کارگری که قرار است یک سال یا شش ماه دیگر بازنشست شود، اخراج شده است! مگر نمی‌داند اخراج در دو سال آخر کار، همه‌ی معادلات زندگی کارگر و خانواده‌ی او را به هم می‌ریزد و به آنی زندگی یک خانواده زحمتکش زیرو رو می‌شود؟

«هرچه رشته بودیم پنبه شد»؛ این را محمد می‌گوید؛ کارگری که از خاطرات خود در مجتمع فولاد قروه روایت می‌کند؛ وقتی که در سال‌های پایانی دهه ۹۰ این مجتمع فولادی با تصمیم ناگهانی سهامداران اصلی تعطیل شد، محمد کمی بیشتر از یک سال تا بازنشستگی راه داشت؛ کارگر متخصص کوره‌های ذوب که آن زمان بیشتر از دو برابر حداقل دستمزد ، حقوق می‌گرفت، مجبور شد به بیمه بیکاری پناه ببرد و قطعاً هیچ مصیبتی بالاتر از بازنشستگی با طعم تلخ بیمه‌ی بیکاری نیست....

منبع:گسترش نیوز