در ﻣﻨﺎﻇﺮه ی پیش رو که ﺑﻪ ﻫﻤﺖ آﻛﺎدمی داﻧﺎﯾﺎن ﺑﺮگزار ﺷﺪ، ﺑﻪ ﺑﺮرسی اﯾﻦ ﺳﻮاﻻت و اراﺋﻪ ی راهکارهای ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺑﺮای ﺑﺮون رﻓﺖ از ﺑﺤﺮان ﻧﺎﺗﺮازی ﺑﺮق پرداخت.

به گزارش صدای بورس، ﺻﻨﻌﺖ ﺑﺮق اﯾﺮان ﺑﻪ ﻋﻨﻮان یکی از ارکان ﻧﻘﺶ آﻓﺮﯾﻦ در ﺗﻮﺳﻌﻪ ی اﻗﺘﺼﺎدی و رﻓﺎه ﺟﺎﻣﻌﻪ، ﺳﺎل ﻫﺎﺳﺖ ﺑﺎ چالش های ﻧﺎﺗﺮازی ﺗﻮﻟﯿﺪ و ﻣﺼﺮف دﺳﺖ ﺑﻪ گریبان اﺳﺖ. ﻧﺎﺗﺮازی ﻫﺎ ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﻪ قطعی ﻫﺎی گسترده در شبکه ی ﺗﻮزﯾﻊ خانگی ﺑﺮق در ﻓﺼﻮل اوج ﻣﺼﺮف ﻣﻨﺠﺮ ﺷﺪه اﺳﺖ، بلکه آﺛﺎر منفی چشمگیری ﺑﺮ ﺻﻨﺎﯾﻊ واﺑﺴﺘﻪ ﺑﻪ اﻧﺮژی و ﺗﻮﻟﯿﺪ ﻧﺎﺧﺎﻟﺺ داخلی کشورداﺷﺘﻪ اﺳﺖ.

اﻣﺎ در شرایطی که اﯾﻦ روزﻫﺎ ﺗﻤﺮکز اصلی ﻣﺴﺌﻮلان ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺑﺮ ﻋﺒﻮر ﻣﻮﻗﺖ و کوتاه ﻣﺪت از ﺑﺤﺮانﻫﺎ متمرکز اﺳﺖ، اﯾﻦ ﺳﻮال ﻣﻄﺮح می ﺷﻮد کﻪ آﯾﺎ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﻫﺎی ﺑﻠﻨﺪﻣﺪت ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ی ﻫﻔﺘﻢ ﺗﻮﺳﻌﻪ، اﺳﺎﺳﺎ ً ﻗﺎﺑﻠﯿﺖ اﺟﺮایی ﺷﺪن دارﻧﺪ؟یکی دﯾگر از ﻣﺒﺎﺣﺚ ﻣﻬﻢ، ﺗﺄﻣﯿﻦ مالی و ﺟﺬب ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ گﺬاری ﺑﺮای ﺣﻞ ﺑﺤﺮان ﻧﺎﺗﺮازی ﺑﺮق اﺳﺖ. ﻣﻌﻤﻮﻻ ً پیشنهاد ﺳﺎﺧﺖ نیروگاه های ﺟﺪﯾﺪ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان راهکاری ﺑﺮای ﺣﻞ اﯾﻦ مشکلﻣﻄﺮح میﺷﻮد، اﻣﺎ آﯾﺎ ﺑﻬﯿﻨﻪ ﺳﺎزی ﻧﯿﺮوگاه ﻫﺎی ﻣﻮﺟﻮد ﻧﯿﺰ ﻣﻮرد ﺗﻮﺟﻪ ﻗﺮار گرفته اﺳﺖ؟ آﯾﺎ اوﻟﻮﯾﺖ ﺑﺎ ﺳﺎﺧﺖ ﻧﯿﺮوگاه های ﺟﺪﯾﺪ اﺳﺖ ﯾﺎ ﺑﻬﯿﻨﻪ ﺳﺎزی ﻧﯿﺮوگا هﻫﺎی فعلی اﻫﻤﯿﺖ ﺑﯿﺸﺘﺮی دارد؟ﺳﻮال دیگری که ﺑﺎﯾﺪ ﻣﻮرد بررسی ﻗﺮار گیرد، اﯾﻦ اﺳﺖ که آﯾﺎ اﺻﻼح ﻗﯿﻤﺖ ﻫﺎ می ﺗﻮاﻧﺪ ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ ﺗﻐﯿﯿﺮ الگوی ﻣﺼﺮف وکاهش ﻓﺸﺎر ﺑﺮ شبکه ی ﺑﺮق ﺷﻮد، ﯾﺎ اﯾﻦ اﻗﺪام پیامدهای اﻗﺘﺼﺎدی و اﺟﺘﻤﺎعی گسترده ﺑﻪ دﻧﺒﺎل ﺧﻮاﻫﺪ داﺷﺖ؟

در ﻣﻨﺎﻇﺮه ی پیش رو که ﺑﻪ ﻫﻤﺖ آﻛﺎدمی داﻧﺎﯾﺎن ﺑﺮگزار ﺷﺪ، ﺑﻪ ﺑﺮرسی اﯾﻦ ﺳﻮاﻻت و اراﺋﻪ ی راهکارهای ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺑﺮای ﺑﺮون رﻓﺖ از ﺑﺤﺮان ﻧﺎﺗﺮازی ﺑﺮق پرداخت.
هاشم اورعی، استادتمام دانشکده‌ برق دانشگاه صنعتی‌شریف در این میزگرد گفت: مهم‌ترین مساله همدلی و صداقتی است که ما باید در جامعه آن را ایجاد کنیم. متاسفانه مسوولان برق کشور به دلیل بی‌صداقتی که مردم دیده‌اند، اعتبار و اعتماد سابق مردمی را از دست داده‌اند. سال‌هاست از انرژی‌های تجدیدپذیر حرف می‌زنند، اما پیشرفتی حاصل نشده است.
وی افزود: مهندس رجبی مدیرعامل توانیر می‌گوید ۲۲‌هزار مگاوات از ظرفیت جدید را در دست اجرا داریم که ۱۱‌هزار مگاوات آن تجدیدپذیر است؛ جهت اطلاع باید بگویم که در این ۲۰ الی ۳۰ سالی که درباره تجدیدپذیرها بحث بود، کل ظرفیت منصوب شده در کشور ۱۳۰۰مگاوات بوده است. معلوم است که این ۱۱هزارمگاوات می‌شود کاغذ بازی! رسیدن به این اعداد از نظر فنی ممکن است منتها نه تا زمانی که دست دولت باشد. اصلا چه معنی دارد برق از یک کالای تجاری به یک ابزار سیاسی تبدیل شود. بنابراین خصوصی‌سازی باید حتما صورت گیرد که حتما هم بدون درد نخواهد بود. بعد فرهنگی آن بسیار مهم‌تر از بعد اجرایی آن است. باید اجازه دهیم مردم کار را در دست گیرند. به نظر من در همین شرایط معیشت باید قیمت‌ها درست شوند اینکه برق ارزان است عدالت نیست، بلکه انتهای بی‌عدالتی است

اورعی افزود: متاسفانه درشرایط فعلی تمام برق تولیدی کشور دولتی است و هیچ گونه خلاقیتی بر نحوه مدیریت و افزایش میزان تولید آن وجود ندارد،دولت و وزارت نیرو مانند ماشین های امضا هستند و دغدغه آن کارهای سطحی ای از جمله تعویض و تعمیر بخاری و کولر است.

وی ادامه داد: مسئولین حوزه برق متهمان ردیف اول در ماجرای بحران انرژی هستند؛چرا که نسبت به تحولات جهانی در صحنه انرژی در بی اطلاعی و بی اعتمادی به سر می برند ، چگونه با وجود این ناترازی انرژی در این حوزه می توان انتظار داشت که رشد ۸.۵ درصدی در صنایع کشور صورت پذیرد. تحقق این عدد رویایی بیش نخواهد بود ؛چرا که زیرساخت ها و تفکرات لازم برای تحقق آن انجام نشده است.

اورعی افزود: این موضوعی که مسئولان اسم آن را مدیریت مصرف گذاشتند یک نامدیریتی و خاموشی است ؛چرا که قطعی برق صنایع بر اساس تایم های اعلام شده نیست و زمان های قطعی نابهنگام است.

دولت به تعهدات خود عمل نمی کند

کریم افشار مدیرعامل شرکت تولید نیروی پرتو شمس تابان هم در این میزگرد گفت: در شرایط فعلی امیدی به اصلاح قیمت ندارم. اگر تولیدی نباشد هرچقدر هم اصلاح قیمت صورت بگیرد باز اتفاقی نخواهد افتاد. ما راه دیگری به غیر ‌از تجدیدپذیر نداریم.

وی افزود:اقتصاد برق با مداخله مجلس و نبود اجرای قانون هدفمندی مواجه است که تمامی این ها سیگنالی مبنی بر مناسب نبودن وزارت نیروی به عنوان مکانی برای سرمایه گذاری را بر سرمایه گذار تحمیل می کند؛در شرایط فعلی به خاطر عمل نکردن دولت به تعهدات خود ، بدهی سنگین شرکت توانیربه بخش خصوصی منتقل شده که به همین علت بخش خصوصی به دلیل تصمیمات یک شبه و غیرشفاف تمایلی به سرمایه گذاری در این حوزه ندارد.

وی ادامه داد: وزارت نیرو از سال ۹۳ نرخ آمادگی که نصر صریح قانون است و یکی از مولفه های قیمتی خرید برق محسوب می شود را تغییر نداده؛که اگر عوض شود میزان ناترازی انرژی عمیق تر خواهد شد. حتی بسیاری از نیروگاه ها شکایاتی در این خصوص داشتند ؛اما با شکست و نبود افزایش نرخ آمادگی برق مواجه شد.

فروپاشی صنعت برق در راه است

کیومرث حیدری، رییس گروه پژوهشی اقتصاد برق و انرژی پژوهشکده‌ نیرو هم در این میزگرد با بیان اینکه برای تولید یک کالا ایجاد بازار و زنجیره‌ای تولید مهم‌ترین ارکان است، اظهار داشت: در زنجیره تولید ممکن است اتفاقاتی بیفتد که شاید دیده نشده است. مثل تحریم یا مقرراتی که برای صادرات وجود دارد. وقتی صحبت FATF می‌شود و برای آن ممانعت پیش می‌آید، حتما باید منتظر آثار آن بر کل زنجیره تولید بود. اینها مسائلی بوده که امروز به بسیاری از صنایع تحمیل شده است و میزان اهمیت آنها قابل کتمان نیست، اما آنچه اتفاقا در بخش تولید برق می‌گذرد ضمن اینکه متاثر از شرایط مسائل سیاست خارجی مثل تحریم‌ها و FATF است، ناکارآمدی دولتی هم باید به مسائل این صنعت اضافه کرد. اساسا دولت و اقتصاد دولتی در شرایط ناترازی کنونی نقش مهمی داشته است.
حیدری با تاکید بر اینکه در طول حداقل نیم‌قرن گذشته اقتصاد برق در کشور دولتی‌تر شده، گفت: در یک‌دهه گذشته باوجودی که اقتصاد ما دولتی‌تر بوده اما به این شدتی که امروز احساس می‌شود، نبوده است. مساله دیگر قیمت است؛ وقتی از یک کالای اقتصادی قیمت‌گذاری از آن گرفته می‌شود، در واقع بدان معناست که همه چیز از آن کالا گرفته شده است.
رییس گروه پژوهشی اقتصاد برق و انرژی پژوهشکده نیرو با بیان اینکه قیمت‌گذاری برق در شرایط کنونی تبدیل به مساله کلیدی شده است، گفت: وقتی از یک کالای اقتصادی راه افزایش قیمت گرفته می‌شود، یعنی آن صنعت به عقب برمی‌گردد. از سال۸۴ که طرح تثبیت قیمت‌ها در مجلس تصویب و به فاصله ۲۰سال ناترازی تشدید شد.
حیدری گفت: قانون تثبیت قیمت‌ها دو تاثیر در داخل صنعت برق گذاشت؛ بخش عرضه و عواملی که در سمت عرضه تاثیرگذارند. این دو عامل باعث شده‌اند که توان عرضه روزبه‌روز تضعیف شده و توان تقاضا یا تمایل به تقاضا تشدید شود. رشد تقاضا به‌طور طبیعی با رشد اقتصادی، رشد بخش مسکن و تقاضای رفاهی همراه بوده است. معمولا تقاضای بلندمدت صنعت برق از این زاویه محاسبه می‌شده و بر مبنای آن هم تجدید سرمایه‌گذاری صورت گرفته است.
وی اضافه کرد: در طول ۸سال گذشته، دست‌کم سه‌سال متوالی یا سه‌سال غیرمتوالی گذشته رشد اقتصادی منفی یا صفر در اقتصاد ایران اتفاق افتاده است؛ یعنی آن عاملی که به‌طور سنتی فکر می‌کردیم باید تقاضای برق را بالا ببرد، اتفاق نیفتاده است اما باید اذعان کنیم که افزایش تقاضا از این محل اتفاق افتاده، نیفتاده است.
حیدری با بیان اینکه تقاضا برای برق سال آینده به احتمال زیاد افزایش می‌یابد که می‌تواند به فروپاشی صنعت برق منجر شود، گفت: در گذشته هر یک انشعاب خانگی حدود یک‌کیلووات تقاضای موثر داشته است، به این دلیل که یک‌سری وسایل برقی یا سرمایشی داشته‌اند که مصرف‌شان محدود بوده است. اما به تدریج هریک وسیله سرمایشی جدیدی که اضافه می‌شود، تقریبا ۲کیلووات به مصرف برق اضافه می‌کند. ما حدودا ۳۰‌میلیون مشترک خانگی داریم که با فرض تقاضای قدیم، حدود ۳۰‌هزار مگاوات برق برایش کفایت می‌کرده است. در واقع یک چیزی حدود یک‌سوم ظرفیت موجود برای تامین بخش خانگی نیاز داشتیم، اما در سال‌های اخیر از یک طرف گرمایش زمین به مصرف مردم دامن زده که در نتیجه تمایل مردم به وسایل خنک‌کننده افزایش یافته است.
رییس گروه پژوهشی اقتصاد برق و انرژی پژوهشکده نیرو گفت: اگر آن ۳۰‌میلیون مشترک هرکدام یک کولر گازی داشته باشند، ۹۰‌هزار مگاوات برق لازم داریم. این ۹۰هزارمگاوات یعنی پدیده خروج ناشی از ازدحام اتفاق می‌افتد و دولت ناچار می‌شود بخش‌های دیگر را برای تامین برق خانگی کنار بگذارد.

گوش شنوایی برای درد های وزرات نیرو نیست

رضا ریاحی، مدیرعامل اسبق توانیر گفت: ناترازی امروزه فیزیکی برق محصول سال‌ها ناترازی مالی در صنعت برق است.

به گفته وی، وزارت نیرو همچون همه بخش‌های دولتی دنیا ناکارآمدی‌های خاص خودش را دارد ولی واقعیت امر این است که مملکت گوش شنوایی برای شنیدن دردهای وزارت نیرو نداشته است.
ریاحی گفت: سال‌ها وزارت نیرو تلاش کرد تا قیمت‌ها واقعی شوند ولی هیچ‌وقت همکاری لازم از سمت دولت و مجلس صورت نگرفت. زمانی هم چندین مصوبه صادر شد که دیگر خیلی دیر بود.
مدیرعامل اسبق توانیر افزود: متاسفانه همیشه اجازه می‌دهیم مسائل به بحران تبدیل شود تا جایی که نشود آن را جمع کرد بعد تازه ‌کاری که باید ۱۰سال قبل‌تر می‌کردیم را انجام می‌دهیم.