برای رسیدن به بورس ۴۰۰ میلیاردی باید یکسری مفروضات را درنظر گرفت و اینکه مسئولان فقط تصمیم بگیرند و بگویند بورس باید به چنین رقمی برسد فقط حرف است و اقتصاد حرف را متئوجه نمیشود بلکه علم است.
بورس الان را نمیشود با سال ۹۹ مقایسه کرد چون درآن سال بورس حالت عقلانی نداشت یعنی شاید بیشتر به واسطه دستکاری بازار و توهماتی که از ارزش داراییها وجود داشت به این عدد رسیده بود. وقتی مثلاً P/E بازار ۱۱-۱۰ میشد P/D به ۲۰ میرسید و P/S بالا میرفت یعنی قطعاً منطقی پشت آن بازار به ویژه با نرخ بهره ۲۵-۲۴ درصد نبود.
بحث اصلی این است که مسئولان هیچ برنامهای به جز حرف زدن برای اصلاح وضع فعلی ندارند. اگر بخواهند نرخ بهره را پایین بیاورند پس چطور دولت در ۳-۲ هفته گذشته چگونه دوباره ۱۲۰ هزار میلیارد تومان اوراق ۳۰ درصدی منتشر کرده است؟ امروز نرخ اوراق اخزا ۳۵-۳۴ است. در دی ماه سپرده بانکی که پارسال اتفاق افتاد و مردم یک سال سرمایه گذاری ۳۰ درصدی کردند یعنی پولی که داشتند با ضریب ۱.۳ برابر دوباره به جامعه تزریق میشود. و این در دلار، سکه و ... یا با توجه به شرایط ریسکهای سیاسی و برومرزی که داریم دوباره بانکها مجبورند برای اینکه پول خارج نشود همان ۳۰ درصد را دوباره تمدید کنند. وقتی مفروضات و نرخ تورم گویای این مسائل است چگونه میخواهند نرخ بهره را کاهش دهند و اوراق قرضیای که دادهاند را بازخرید کنند.
مادامی که نرخ بهره ۳۳-۳۲ درصد را داریم و نرخ اخزا تا ۳۶ درصد هم بعضا میشود و ۴۰ تا ۵۰ درصد هزینه تامین مالی است چه برنامه اقتصادی دارند؟
با وضعیت نرخ تورم، دلار و نرخ بهره نیز تابع تورم است وقتی هیچ کدام به هم نمیخورد بازار بورس هم با بحثهای موجود همچون مساله رژیم اشغالگر قدس و بحثهای موشکی و سایه جنگ که الان اضافه شده است چطور میخواهند بورس را بالا ببرند که میگویند باید به این عدد برسد. مسئولان هیچ برنامهای ارائه نمیکنند.
اگر نرخ دلار شرکتها باید نرخ آزاد شود و قیمت گذاری دستوری حذف شود، رانت انرژی را نیز از بین ببرند؛ شرکتها میتوانند رشد کنند اما وقتی هیچ کدام از این کارها را انجام ندادند و نمیتوانند انجام بدهند چطور انتظار رشد دارند. به همین دلیل وضع بازارمان به این شکل است و هیچ اعتمادی نیست.
در حال حاضر نیز بعد از ۵۰ درصد ریزشی که نسبت به اردیبهشت داریم میبینیم خیلی سهمها باز هم صف فروش می شوند و بدون خریدار، این واقعیت اقتصاد ماست نه آنچه مسئولان میگویند.
راهکارهای رسیدن بازار به رشد این است که اولاً بازار به آرامش برسد، جنگ و این اتفاقات در وهله اول بر بورس اثر منفی میگذارد و دلار و طلا رشد میکنند تا مادامی که شرایط این باشد تصمیم گیری اقتصادی در حوزه ناشران عملاً بی فایده است یعنی هرکاری انجام شود بازهم این ترس باعث میشود که پول هرجایی به جز بازار سرمایه برود. اگر این ریسک را کنار بگذاریم در بلند مدت دلار باید تک نرخی شود یعنی دلار بازار آزاد. شرکتها هم تولید و فروش و بهای تمام شدهشان بر همین مبناست و باید قیمت گذاری دستوری حذف شود و یارانه انرژی هم برداشته شود.
قرار نیست چیز جدیدی ابداع کنیم بلکه کل اقتصادهای پیشرفته، نیمه پیشرفته، نیمه توسعه یافته، توسعه یافته و ... در دنیا همین کار را کرده اند. یعنی نمیتوانید پلتفرمی جدیدی پیدا کنید که مثلاً کشوری کار دیگری کرده بلکه راهی که همه کشورها رفتند را باید برویم اما در این میان به دلیل سوء استفادهای که از تفاوت نرخ ارز نیما و آزاد نسیب عدهای میشود با این یکی شدن قیمتها مخالفند.
-
سعید ذوالفقاری - کارشناس بازار سرمایه
-
شماره ۵۶۱ هفته نامه اطلاعات بورس