تاریخ انتشار: ۱۶ آبان ۱۴۰۳ - ۰۹:۴۴

تقریبا در اکثریت روزهای مهر ماه امسال شاهد خروج نقدینگی از بازار سرمایه بودیم؛

تقریبا در اکثریت روزهای مهر ماه امسال شاهد خروج نقدینگی از بازار سرمایه بودیم؛ مثل سه ماهه تابستان و همچون خرداد ماه یعنی ما بعد از اتفاقی که برای هلیکوپتر رئیس جمهور سابق داشتیم، می‌توانیم بگوییم بازار تقریباً حتی سه روز معاملاتی پشت سر هم روز مثبت نداشت و این روند ادامه دار بود.
حتی این روند با دولت جدید هم تداوم داشت و بعد از آن در مهر ماه هم که بحث جنگ ایران و اسرائیل و پاسخ‌های متقابل این دو کشور به یکدیگر مطرح شد، می‌توان گفت بی اعتمادی مطلق نسبت به بازار سرمایه را در بازار شاهد هستیم. بی‌اعتمادی که تقریبا ۴ سال است، نسبت به بورس شاهد آن هستیم اما در ماه‌ها و هفته‌های اخیر بسیار شدید شده و حتی می‌توانیم بگوییم شرکت‌هایی که گزارش‌های خوبی هم داشتند از این بی اعتمادی مصون نبودند و شاهد خروج مطلق و سراسری از اکثریت بالاتفاق نمادهای بازار هستیم. این در حالی است که ما در بازارهای موازی یعنی بازارهای طلا و ارز و حتی صندوق‌های طلایی بورسی شاهد رکوردشکنی‌های عجیب و غریبی در ورود پول هستیم. یعنی می‌توان گفت پول در داخل کشور وجود دارد و حتی داخل محیط بازار سرمایه هم وجود دارد اما اعتمادی نسبت به بازار سرمایه نیست و این بی اعتمادی خیلی در بازار شدید شده و همچنین به نظر می‌رسد که دچار یک بحرانی شدیم و نیاز است تا واقعاً قانون گذار و به اصطلاح مقام ناظر که دیگر از سازمان بورس خارج می‌شود یعنی به سمت وزارت و حتی دولت می‌رود، متوجه این بحران بشوند. این بحرانی که در حال حاضر دامن بازار سرمایه را گرفته است، اگر ادامه دار باشد به سمت کارگزاری‌ها و صندوق‌ها می‌رود و هرگونه اتفاقی برای کارگزاری‌ها و صندوق‌ها بیفتد، مطمئنا اثرات آن به بازار پولی ما هم باز می‌گردد. درواقع صندوق‌های سهامی که مشخص هستند یعنی وقتی که ابطال در آنها زیاد باشد، آنها هم شروع به فروش می‌کنند. وقتی هم نتوانند پول مردم را بدهند به طبع اعتراضات هم بالا می‌رود.
در کنار آن مشتریان اعتباری کارگزاری‌ها به شدت دچار بحران شدند و اکثر آنها در حال حاضر کال مارجین شدند بنابراین وقتی بازار قفل باشد، آنها نمی‌توانند دارایی‌های خود را به فروش برسانند و در نتیجه کارگزاری‌ها هم نمی‌توانند تسهیلاتی که از بانک‌ها گرفتند را تسویه کنند.
در صورتی که این اتفاق بیفتد؛ بحرانی را شاهد هستیم و خواهیم بود که دیگر به اصطلاح با ۴ صف خرید قابل جمع کردن نیست. به همین دلیل هم به نظر می‌رسد این زنگ خطر را باید دولت درنظر بگیرد و به فکر رفع این بحران باشد. به نظر می‌رسد تنها راه حل برون رفت از این بحران هم اختصاص خط اعتباری به بازار سرمایه است، یعنی این خط اعتباری می‌تواند به صورت تزریق مستقیم به پول یا اعطای این خط اعتباری به کارگزاری‌ها یا صندوق‌های حمایتی باشد. در این مورد کارگزاری‌ها زیاد مهم نیستند و صندوق‌های حمایتی بازار یه خط اعتباری شاید حدود نیم تا یک میلیارد دلار احتیاج است تا این شناوری عجیب و غریب بازار را جمع کند. البته فکر نکنند بازار سرمایه یک جزیره جدا از اقتصاد کشور است که اگر زمین بخورد هیچ اتفاقی برای بقیه بازارها نمی‌افتد بلکه اگر خدایی نکرده اتفاقی بیفتد؛ صندوق‌های اهرمی، صندوق‌های سهامی، صندوق‌های درآمد ثابت تا حدودی حتی کارگزاری‌ها به صورت دومینووار اتفاق می‌افتد و به اصطلاح اوضاع را خراب می‌کند. اگر بخواهیم وضعیت بازار سرمایه را پیش بینی کنیم، در صورتی که اگر واقعا چاره‌ای اندیشیده نشود و این اعتباری که ذکر تخصیص داده نشود، این روند بازار ادامه دار خواهد بود. یعنی روند منفی می‌ماند و شاید اوضاع بدتر از این هم بشود اما اگر دوستان به فکر باشند، شاید بتوانند این نقاط را به عنوان یک نقاط ارزنده سر و سامان بدهند و بازار را دوباره احیا کنند.

  • محمد خبری زاد- کارشناس بازار سرمایه

  • شماره ۵۶۳ هفته نامه اطلاعات بورس