مدیرعامل بیمه ما به مولفه های مختلف در صنعت بیمه اشاره کرد و روش EPS را در انتخاب شرکت ها مناسب دانست.

به گزارش صدای‌بورس، برای اینکه متوجه شویم که چرا با وجود شرایط نزولی در بازار، معدود شرکت‌هایی توانستند ارزش خود را ارتقا دهند و در چشم اهالی بازار سرمایه دیده شوند به سراغ یکی از مدیران قدیمی و با سابقه در صنعت بیمه رفتیم که سابقه حضور در شرکت‌های بیمه‌ای بزرگ را داشت؛ در ادامه گفت‌وگوی را با ابراهیم کاردگر؛ مدیرعامل حال حاضر بیمه ما را می‌خوانید.


علت رشد بالای بعضی از شرکت‌های بیمه در چند سال اخیر چیست؟
اول از همه باید به این نکته توجه کنیم که برای اطلاق کلمه رشد به شرکت‌های بیمه‌ای باید به مولفه‌های مختلفی توجه کنیم، همانطور که در سایر صنایع باید این موضوع را مدنظر قراردهیم. بسیاری از شرکت‌ها ادعا می‌کنند در سال‌های اخیر رشد بسیار بالایی داشتند؛ اما باید دید این را بر چه مبنایی می‌گویند و چه کاری کردند که تقاضا برای خرید سهم آنها بالا رفته است. بسیاری ازاین‌ها توانستند با داده‌هایی دروغین سهامداران را به خرید خود جذب کنند.


کدام ادعاها؟
برای مثال یکی از کارهایی که می‌کنند این است که می‌گویند قراردادی در حال امضا و یا انجام است و آن را بر روی کدال قرار می‌دهند اما زمانی که دقیق آنها را بررسی می‌کنید به این نتیجه می‌رسید هنوز قراردادی در کار نیست و اگر هم هست چندسال دیگر به نتیجه می‌رسد و هیچ چیزی در آن مشخص نیست.


به‌نظر منصفانه نیست!
ببینید کار در ذات خود غیرقانونی نیست اما هرکسی نمی‌تواند آنقدر ریز شود تا به این نتیجه برسد. ضمن اینکه در حال حاضر اکثریت خریداران این مدل سهام ‌افراد آماتور و غیر متخصصی هستند که به کلیات اکتفا می‌کنند و به رشد سهم نگاه می‌کنند و دکمه خرید را می‌زنند.


همه قراردادها به این صورت هستند؟
اینطور هم نیست که همه اجرا نشوند؛ بلکه ذاتا قرارداد ارزشمندی نیستند. یک مدل آنها هم قراردادهای درمانی است که می‌تواند مخاطب را فریب دهد؛ شرکت در کدال اعلام می‌کند که یک رقم بزرگی قرارداد را به ثبت رسانده و افراد نابلد برای خرید آن هجوم می‌برند اما نمی‌دانند که قرارداد درمانی از نوع پرریسک است و اگر الان هم شرکت بتواند سودی را کسب کند در سال‌های بعد دچار خسارت زیادی می‌شود.


روش‌های دیگری هم دارند؟
یکی دیگر از روش‌های این شرکت‌ها مقایسه سود کل یا خالص خود با سایر رقباست درصورتی که این مدل از حساب کردن از بنیان دچار مشکل است چرا که در اقتصاد ایران اصلا سود خالص معنایی ندارد و باید ملاک اصلی را سود نسبی قرار داد.


از چه راهی بفهمیم کدام شرکت بهتر است؟
همانطور که قبل‌تر گفتم باید به همه چیز نسبی نگاه کرد و در نهایت به این نتیجه رسید که کدام عملکرد بهتری داشتند. شرکت‌هایی برنده این رقابت هستند که نسبت به ارزش دارایی‌های خود بتوانند سود مطلوبی را ایجاد کنند و در تولید ‌EPS موفق بوده باشند به این معنا که اگر خواستیم ۲ شرکت را با هم مقایسه کنیم که یکی از آنها ۱۰ همت سرمایه دارد و دیگری ۵ همت و نماد ۱۰ همتی، ۶۰۰ میلیارد سود برده و دیگری ۵۰۰ میلیارد، نگوییم که شرکت اول در این رقابت برنده است چراکه نمی‌توان عملکرد شرکت‌ها را بر اساس سود خالص محاسبه کرد. مسلما شرکتی که سرمایه‌اش ۲ برابر دیگری است کسب سود بیشتر برای آن راحت‌تر، است؛ اتفاقا شرکتی بهتر است که با سرمایه کمتر سود بیشتری کسب کرده است.


بنابراین بهترین راه مقایسه از طریق EPS است؟
البته که درمورد EPS نیز باید بررسی شود و دید که چگونه به این میزان رسیده است. در زمانی داریم به این سوال جواب می‌دهیم که نزدیک به ۱۰ سال است که در شرایط تحریمی هستیم و کشتیرانی‌ها، هواپیمایی‌ها و ... که قبل‌تر توسط شرکت‌های خارج از ایران بیمه می‌شدند با ایجاد تحریم‌های شدید دیگر چنین اتفاقی میسر نبود و دولت مجبور شد به بیمه‌های داخلی برای این امر ارز تخصیص دهد و بسیاری از این شرکت‌ها توانستند با سود کلانی که از جابه‌جایی آن می‌کردند سود مطلوبی به جیب بزنند و EPS خود را بالا ببرند. این نوع از درآمدزایی هم عایدی برای صنعت بیمه ندارد و توسعه‌ای هم برای آن به ارمغان نمی‌آورد؛ در نتیجه می‌توان گفت که ارزشی هم به آن بیمه اضافه نمی‌کند.

شماره ۵۶۶ هفته نامه اطلاعات بورس