صنعت معدن در دنیای امروز با چالشهای جدی روبهرو است. دنیای امروز به مراتب پیچیدهتر و رقابتیتر از دهههای گذشته است. یکی از ویژگیهای مهم این دنیای جدید، عدم پایداری و پیچیدگی محیطهای اقتصادی و زیستمحیطی است. این پیچیدگیها بهویژه در بخش معدن محسوستر است. ورود تکنولوژیهای جدید، ظهور کاربردهای نوین مواد معدنی، محدودیتهای انرژی و تأثیرات ناشی از بازارهای مالی جدید نظیر رمزارزها، صنعت معدن را به فضایی نامشخص و مبهم تبدیل کرده است. بنابراین، در چنین شرایطی باید از تصمیمگیریهای دستوری و تکبعدی فاصله بگیریم و به سمت تصمیمگیریهای مشارکتی و مبتنی بر تحقیقات میدانی حرکت کنیم.
یکی از مشکلات اصلی در ایران، عدم شفافیت در ساختارهای مدیریتی و اجرایی صنعت معدن است. هنوز جایگاههای دقیق مسئولان در بخش معدن و نحوه تصمیمگیریها مشخص نیست. این ابهامات در نظام مدیریتی باعث ایجاد مشکلاتی در فرایند تصمیمگیری و همچنین در تحقق اهداف بلندمدت صنعت معدن شده است. در کشور ما ذینفعان مختلف از جمله کارگران، کارفرمایان، پیمانکاران و معدنداران، در فرایند تدوین استراتژیهای کلان صنعت معدن بهطور مؤثر مشارکت ندارند.
در شرایط پیچیدهای که اقتصاد جهان و ایران با آن روبهرو است، تصمیمات مدیریتی و استراتژیک باید به صورت جمعی و مشارکتی اتخاذ شود تا از ظرفیتهای تمامی ذینفعان به طور بهینه استفاده شود. علاوه بر این در بسیاری از مواقع، سیاستهای دولت نیز بهطور غیر مستقیم به بخش معدن آسیب میزنند. بهعنوان مثال، تصمیمات دستوری در مورد قیمتگذاری مواد معدنی و قطعیهای مکرر برق و گاز، باعث شده است که هزینههای تولید معادن افزایش یابد و این امر بر سودآوری آنها تأثیر منفی بگذارد.
سیاستهای دولت در بخش معدن، بهویژه در حوزه قیمتگذاری و تأمین انرژی، مشکلات زیادی برای این صنعت ایجاد کرده است. اعمال قیمتگذاری دستوری که با هزینههای تولید همخوانی ندارد، باعث شده که بسیاری از معادن نتوانند به درستی فعالیت کنند و بهرهوری مناسبی داشته باشند. به علاوه قطعیهای برق و گاز نیز بر تولید معادن تأثیرگذار بوده و هزینههای اضافی بهدنبال دارد. این مسائل ریسکهای سرمایهگذاری را افزایش داده و باعث شده است که بخش معدن نتواند به درستی از ظرفیتهای خود استفاده کند.
در شرایط فعلی، برای حل این مشکلات و بهبود وضعیت صنعت معدن، باید رویکرد تصمیم گیری مشارکتی و مبتنی بر مشورت با تمامی ذینفعان و کارشناسان این حوزه اتخاذ شود. در واقع، تصمیمات باید بر اساس دادهها و تحلیلهای علمی و میدانی باشد تا بهترین استراتژیها برای رشد و توسعه صنعت معدن کشور تدوین شود.
در سطح جهانی، صنعت معدن در حال تجربه تحولات گستردهای است. کشورهای مختلف و بهویژه در خاورمیانه سرمایهگذاریهای کلانی در بخش معدن انجام دادهاند. برای مثال عربستان سعودی در چند سال اخیر بیش از ۵۵۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری در بخش معدن انجام داده است. همچنین کشورهای توسعهیافته نظیر کانادا و استرالیا نیز در زمینه اکتشاف معادن سرمایهگذاریهای فراوانی کردهاند. این در حالی است که ایران با وجود داشتن منابع معدنی غنی، نتوانسته است به اندازه کافی در این حوزه سرمایهگذاری کند و فعالیتهای اکتشافی در کشور نسبت به بسیاری از کشورهای دیگر بسیار کند است. بهعنوان نمونه، ایران در سالهای اخیر حدود ۵۰ میلیارد دلار در بخش معدن سرمایهگذاری کرده است، در حالی که کشورهایی مانند کانادا و استرالیا در سالهای اخیر میلیاردها دلار در این بخش سرمایهگذاری کردهاند و در نتیجه، سطح فعالیتهای اکتشافی و حفاریهای آنها بسیار بیشتر از ایران است.
این اختلاف در میزان سرمایهگذاری و میزان حفاری در ایران و کشورهای توسعهیافته نشاندهنده این است که ایران در بخش معدن نسبت به رقبای جهانی خود عقب مانده است. برای جبران این عقبماندگی و بهمنظور همراستا شدن با روند جهانی، ایران نیازمند تدوین استراتژیهای دقیق و مشارکتی است. این استراتژیها باید بر اساس واقعیتهای موجود و با توجه به شرایط جهانی صنعت معدن طراحی شوند. بهویژه با توجه به افزایش قیمت فلزات گرانبهایی همچون طلا و مس، ضروری است که ایران بهطور جدیتر به حوزه اکتشاف و استخراج معادن توجه کند.
برای حل چالشهای صنعت معدن در ایران و بهمنظور افزایش بهرهوری و توان رقابتی کشور در این صنعت باید بهطور جدی به تدوین استراتژیهای بلندمدت و کوتاه مدت پرداخت. این استراتژیها باید بهگونهای طراحی شوند که بتوانند تمامی جنبههای صنعت معدن از جمله اکتشاف، استخراج، فرآوری و صادرات مواد معدنی را پوشش دهند. برای این منظور، ضروری است که تصمیمات مبتنی بر مشورت و همکاری با تمامی ذینفعان اتخاذ شود و از ظرفیتهای آنها برای رسیدن به اهداف بلندمدت استفاده شود.
علاوه بر این، برای موفقیت در صنعت معدن ایران نیازمند یک رویکرد اقتصادی و مدیریتی یکپارچه است که قادر باشد از ظرفیتهای موجود بهطور بهینه استفاده کند و به طور هم زمان چالشها را بهدرستی مدیریت کند. در این راستا، باید تمام اقدامات بر اساس اولویتها و اهداف مشخص شده در یک نقشهراه استراتژیک صورت گیرد.
در نهایت، صنعت معدن در ایران نیازمند یک تحول جدی است. با توجه به تحولات جهانی در صنعت معدن و نیاز به استراتژیهای بلندمدت و کوتاهمدت، ایران باید از رویکردی مشارکتی و مبتنی بر شفافیت برای تصمیمگیریهای کلان استفاده کند. این رویکرد میتواند به طور مؤثر به حل مشکلات ساختاری و اقتصادی بخش معدن کمک کند و صنعت معدن کشور را در سطح جهانی رقابتیتر کند. همچنین، لازم است که برای جذب سرمایهگذاریهای خارجی و داخلی، از سیاستهای حمایتی مناسب بهرهبرداری شود و تمامی ذینفعان در فرایند تصمیم گیریهای کلیدی مشارکت داشته باشند.
-
سید سهراب حسینی - نایب رییس اتحادیه حفاران غیرنفتی
-
شماره ۵۶۸ هفته نامه اطلاعات بورس