با اینکه حدود ۷۰ سال از ایجاد حسابرسی حرفهای در ایران میگذرد، اما میتوان گفت که هنوز به بلوغ کافی نرسیده و نتوانسته نقش و کارکرد مطلوب خود را در جامعه ایفا کند این امر ناشی از چالشهایی است که پیش روی این حرفه قرار دارد. این چالشها را میتوان در شش بخش طبقهبندی کرد.
۱. چالشهای قانونی و نظارتی
ضعف قوانین حمایتی: قوانین موجود برای حمایت از استقلال حسابرسان کافی نیست و در بسیاری از موارد ضمانت اجرایی قوی ندارند.
تعارض منافع: چارچوبهای مشخص برای جلوگیری از تعارض منافع میان حسابرسان و مدیران شرکتها وجود ندارد. همچنین ضعف در نظارت موثر و نبود استانداردهای ملی حسابرسی یکپارچه هم وجود دارد.
۲. چالشهای اقتصادی
تورم بالا: تغییرات مداوم ارزش پول باعث میشود ارزیابی داراییها و بدهیها با عدم قطعیت مواجه شود.
حقالزحمه بسیار پایین حسابرسی: متاسفانه حقالزحمه حسابرسی حتی در مقایسه با کشورهای همسایه بسیار پایین است.
عدم تخصیص بودجه کافی برای حسابرسی و مشکلات وصول حقالزحمه حسابرسی هم نباید از قلم بیفتد.
۳. مشکلات حرفهای و اخلاقی
فشار از سوی مدیران شرکتها: در مواردی مدیران شرکتها به حسابرسان فشار میآورند تا نتایج حسابرسی را به نفع آنها تغییر دهند. این مسئله استقلال حسابرس را به خطر میاندازد.
نبود استقلال مالی: وابستگی مالی حسابرسان به یک یا چند مشتری خاص، منجر میشود که آنها نتوانند تصمیمات حرفهای و بیطرفانه اتخاذ کنند. فساد و کمبود نیروی انسانی متخصص هم دیگر این مشکلات است.
۴. چالشهای فنی و تکنولوژیکی
استفاده محدود از فناوری اطلاعات: بسیاری از حسابرسان هنوز از روشهای سنتی برای جمعآوری و تحلیل دادهها استفاده میکنند که کارایی حسابرسی را کاهش میدهد.
دسترسی محدود به دادههای دقیق: در بسیاری از شرکتها، سیستمهای اطلاعاتی مالی ناکارآمد هستند و دادههای کافی برای تحلیل در اختیار حسابرسان قرار نمیدهند. نبود شفافیت مالی و گزارشگری دقیق نیز به این مشکل دامن میزند.
نیاز به دانش بهروز در تکنیکهای تحلیل داده: استفاده از ابزارهای پیشرفته مانند دادهکاوی و هوش مصنوعی هنوز بهطور گسترده در این حوزه رایج نشده است.
۵. چالشهای فرهنگی و اجتماعی
نبود فرهنگ شفافیت مالی: بسیاری از شرکتها و سازمانها تمایل به پنهانکاری دارند و از همکاری کامل با حسابرسان خودداری میکنند و همچنین مقاومت در برابر حسابرسی مستقل هم دیده میشود.
۶. چالشهای ساختاری در حرفه
کوچک بودن موسسات حسابرسی: در ایران تعداد بسیاری موسسات حسابرسی کوچک با نیروهای اندک و خدمات محدود وجود دارد و جای موسسات حسابرسی بزرگ که دارای توزیع جغرافیایی بالا، تخصصها و خدمات متنوع باشند خالی است. این موضوع باعث عدم توسعه حرفه حسابرسی میشود. همچنین ضعف در آموزش و توسعه حرفهای و نبود سیستم ارزیابی کیفی مؤثر هم قابل مشاهده است.
اگر این چالشها رفع نشوند، نمیتوان آینده خوبی را برای حرفه متصور بود و باید شاهد کاهش اعتماد بر حرفه حسابرسی و افزایش ریسک مالی باشیم. رفع این مشکلات نیازمند حل و فصل مشکلات ساختاری حاکمیت، همکاری دولت، نهادهای نظارتی و جامعه حرفهای حسابرسی است.
-
عباس وفادار - مدیر عامل موسسه حسابرسی آزمونپرداز
-
شماره ۵۷۰ هفته نامه اطلاعات بورس