به گزارش صدایبورس، کرادفاندینگ بهعنوان یکی از مسیرهای نوین سرمایهگذاری، فرصتی برای تأمین مالی شرکتهای کوچک و متوسط فراهم میکند و میتواند نقش مهمی در شکوفایی اقتصادی ایفا کند. این روش به سرمایهگذاران امکان بازگشت اصل سرمایه و کسب سود مناسب را میدهد، اما سود نسبتاً پایین (بهویژه در اقتصادهای تورمی) و نبود یک پلتفرم جامع مانند سامانه بورس از چالشهای اصلی آن محسوب میشوند. با وجود این موانع، پیشبینی میشود کرادفاندینگ طی یک دهه آینده جایگاه خود را در میان بهترین گزینههای سرمایهگذاری تثبیت کند. در این مقاله، به بررسی این چالشها پرداخته و به این پرسش خواهیم پرداخت که آیا این حوزه میتواند بر محدودیتهای خود غلبه کند یا خیر.
سود با تضمین بازگشت سرمایه
کرادفاندینگ با تضمین بازگشت اصل سرمایه، اطمینان خاطر سرمایهگذاران را جلب میکند، زیرا شرکتهای سرمایهپذیر با تعهدات معتبر مکلف به بازپرداخت سرمایه هستند. اما سود این روش که وابسته به عملکرد شرکت و شرایط اقتصاد کلان است، در ایران معمولاً بین ۴۰ تا ۴۵ درصد بوده و جذابیت چندانی نسبت به بازارهای مالی دیگر ندارد. همچنین تضمینی برای پرداخت سود تعیینشده وجود ندارد و ممکن است شرکتها در تحقق سود پیشبینیشده ناکام بمانند، که این موضوع یکی از چالشهای اساسی کرادفاندینگ به شمار میرود.
عدم وجود پلتفرم جامع در کرادفاندینگ
چالش دوم و مهم کرادفاندینگ این است که در این بازار پلتفرم جامع و مشخصی به صورت کلی وجود ندارد. یعنی سامانه ای مانند بازار بورس (کرادفاندینگ از طریق خرید سهام) در نظر گرفته نشده است که سرمایه گذاران و شرکت های سرمایه پذیر در آن نقطه جمع شده و نسبت به دریافت و اعطای وام اقدام کنند.
مهم ترین آثار این مسئله را می توان در عدم اطمینان سرمایه گذاران از آینده کرادفاندینگ دانست. در کلام ساده تر شاید امروز پلتفرم های مختلف جزیره ای و خصوصی برای کرادفاندینگ ایجاد شده باشد که هر کدام بر اساس اعتبار و قدرتی که دارد می تواند درصدی از این بازار را به سمت خود جذب کند، اما آیا می توان مطمئن بود که طی چند سال آینده کدام یک از این جزیره ها باقی مانده و کدام یک از بین رفته اند؟ آیا می توان مطمئن بود که همچنان کرادفاندینگی وجود خواهد داشت؟
این مسئله دومین و شاید مهم ترین چالشی است که برای کرادفاندینگ می توانیم در نظر بگیریم. حال بر اساس شرایط و ویژگی های گفته شده این مسئله مطرح می شود که آینده کرادفاندینگ بر اساس این چالش ها به چه شکلی خواهد بود؟
سودآوری مناسب برای هر سبد سرمایه گذاری
رقابتی نبودن سود کرادفاندینگ چالشی مهم است، اما سرمایهگذاران حرفهای همواره به دنبال سود بالا نیستند. هدف اصلی آنها مدیریت ریسک و حفظ تعادل در سبد سرمایهگذاری است. این گروه ترجیح میدهند با کاهش ریسک، سرمایهگذاری مطمئنی داشته باشند، حتی اگر سود آن نسبت به سایر بازارها کمتر باشد.
از این رو این گروه از سرمایه گذاران به تشکیل سبد های سرمایه گذاری و استفاده از موقعیت های کم ریسک در کنار موقعیت های پر ریسک سعی می کنند مجموع ریسک سرمایه گذاری را در وضعیت معقولی قرار دهند. نکته ای که باید بدانید این است که در دنیای سرمایه گذاری غالب بازارها و موقعیت های سرمایه گذاری پر ریسک محسوب شده و عملا پیدا کردن موقعیتی که بتواند ریسک کم با سود منطقی داشته باشد را کمتر می توان پیدا کرد.
سپرده های بانکی از جمله این موقعیت ها محسوب می شود که عملا ریسک کاهش سرمایه ای ندارد اما آیا محاسبه سود سپرده بانکی را انجام دادهاید؟ آیا سود مناسب و منطقی (به خصوص بر اساس درصد تورم داخلی) دارد؟ سود سالانه ۲۰ الی ۲۵ درصد مسلما نمی تواند درصد تورم سالانه را خنثی کند. اما کرادفاندینگ با ارائه سود حداکثر ۴۰ تا ۴۵ درصد این توانایی را دارد که علاوه بر تضمین بازگشت اصل سرمایه، ارزش آن را نیز حفظ کند
دونگی و حل مشکل پلتفرم جامع
چالش مهم دیگری که در خصوص کرادفاندینگ وجود دارد این است که در غالب کشورها پلتفرم و سامانه ای چندان جامعی برای استفاده از کرادفاندینگ وجود ندارد. در غالب این کشور ها تامین مالی جمعی به صورت جزیره ای شکل گرفته و بعد از مدتی نیز نابود می شود.
در ایران این مسئله توسط سامانه و پلتفرم دونگی تا حدود قابل توجهی برطرف شده است. این سامانه گرچه زیر مجموعه بخش خصوصی محسوب شده اما زیر نظر سازمان های ناظر از جمله سازمان فرابورس فعالیت خود را انجام می دهد.
از طرف دیگر با توجه با این که در این سامانه امکان سرمایه گذاری با حداقل یک میلیون تومان و بدون نیاز به پرداخت کارمزد و مالیات امکان پذیر است، عملا تعداد سرمایه گذار خوبی در این اتمسفر حضور دارد. همچنین ارائه اعتبارسنجی های مالی مختلف و ارائه برخی طرح ها با امکان تضمین سود تعیین شده نیز از جمله مواردی است که توانسته دونگی را به عنوان یک پلتفرم کامل و جامع در حوزه کرادفاندینگ معرفی کند.
نکته مهم دیگر این است که دونگی امکانات خاصی نیز برای شرکت های سرمایه پذیر در نظر گرفته است که از جمله آن ها می توان به امکان حضور ساده در مسیر جذب سرمایه، امکان ارائه ضمانت نامه های معتبر گوناگون و ده ها مورد دیگر باعث شده است شرکت ها و کسب و کارهای مختلف، به خصوص کسب و کارهای کوچک یا متوسط جذب این سامانه شوند. بنابراین به نظر می رسد این چالش کرادفاندینگ حداقل در ایران تا حدود قابل توجهی برطرف شده است.
کرادفاندینگ و یک چالش مهم برای شرکت های سرمایه پذیر
به طور کلی کرادفاندینگ می تواند موجب رشد شرکت های تجاری گوناگونی شود و عملا مسیر تامین مالی آن ها را بسیار ساده می کند. اما مسئله ای که وجود دارد این است که پرداخت سود تعیین شده بر اساس تحقق اهداف تعیین شده برای یک شرکت نوپا یا متوسط کار چندان ساده ای نیست.
از طرف دیگر همانند سایر مسیرهای تامین مالی، ارائه ضمانت نامه هایی معتبر و برابر با تمام سرمایه دریافت شده کار چندان ساده ای نیست و می تواند برای هر شرکت سرمایه پذیری چالش برانگیز باشد. البته این ها مسائلی است که شرکت های سرمایه پذیر تقریبا در تمامی مسیرهای تامین مالی با آن ها رو به رو هستند.
حداقل می توان گفت که در مسیر کرادفاندینگ امکان تامین سریع و ساده نیاز مالی ایجاد شده و این چالش ها را کمرنگ تر کرده است.