در بسیاری از مواقع فرازوفرودهای بازار به عنوان حباب معرفی میشود، اما اینگونه نیست؛ به لحاظ علمی زمانی به بازار حباب گونه گفته میشود که پایههای بنیادی برای رشد وجود نداشته باشد و بعد حتما سرعت سقوط از سرعت رشد بیشتر باشد. وقتی حباب اتفاق میافتد حتما سقوط بزرگی را درپی دارد، نه فقط کاهشهایی که در ذات بازارهای مالی است.
نشانههای دیگر حباب، ورود افراد حقیقی و ناآشنا به بازار و افزایش کدهای حقیقی و سبدگردانی افراد تازه وارد به بازار باید دیده شود تا گفته شود حباب در بازار وجود دارد، وگرنه افزایش و کاهش قیمتها و حتی شاخص در ذات بازارهاست. این افزایش و کاهش دلایل بنیادی هم دارد. مثلا پیش بینی یکسری اتفاقات خوب و عدم رخداد آنها میتواند در بازارها باعث کاهش یا افزایش قیمت شود و چون دلایل بنیادی دارد به عنوان حباب شناسایی نمیشوند.
امروز، فرازوفرود سال ۹۹- ۹۸ را به عنوان حباب بازار میشناسیم، دلیلش هم این است که وقتی متغیرهای بنیادی را بررسی میکنیم مثل P/E، بالاتر از همه رکوردهای تاریخی خود بوده و حجم سرمایهگذاران حقیقی که وارد بازار شدند بسیار زیاد بود و سقوط بعد از آن هم بسیار شدید و البته دامنه دار در بازار بود، بنابراین میتوان مشخصات حباب را در آن تطبیق داد.
اما الان در رسانهها متداول شده حباب چند درصد، که اصطلاح مجله ای است وگرنه چند درصد افزایش قیمت را که نمی توان حباب شناسایی کرد. در ذات افزایش قیمتهایی که حتی حباب گونه است ممکن است گاها برخی دلایل بنیادی هم دیده شود.
معمولا تشخیص حباب پیش از تشکیل کار دشواری است اما با نشانه شناسی باید گفت آیا بازار به سمت قیمتهایی میرود که توجیه بنیادی ندارند؟ البته آغاز حرکتها میتواند دلایل بنیادی هم داشته باشد.
در روند اخیر بازار به نظرم اینگونه است که همچنان میشود بسیاری از قیمتهایی که در بازار است را با عوامل بنیادی توضیح داد، اما هیجانات هم در بازار دیده میشود و حجم ورود پول به بازار حقیقی و رشد برخی از شاخصهای بنیادی میتواند نشانههایی باشد برای اینکه سیاستگذار و البته سرمایهگذاران به این فکر کنند که بازار با رشدهای زیادی مواجه شده که باید تدبیری اندیشیده شود برای اینکه سرمایههایی که دیرتر وارد بازار میشوند که افراد غیرحرفه ای تر هم هستند دچار زیان نشوند و دستشان نسوزد.
نکته کلیدی این است که بازار ایران مشخصههایی دارد که به تشکیل حباب کمک میکند. حجم معامله سرمایهگذاران حقیقی بالاست. ولی باوجود سیاستهای چند سال گذشته ما موفق نشدیم سرمایهگذاریهای غیر مستقیم را خیلی توسعه دهیم. همچنین نوع بازار و نبود ابزارهای دو طرفه و هم ریزساختار بازار سرمایه و بخصوص ریزساختار خط نوسان باعث میشود که بازار ایران زود دچار تشکیل حباب میشود. با یافتههای علمی نمیگویم در بازار حباب است، اما بازار ایران ظرفیت تشکیل حباب را دارد، زیرا آنچه تا امروز افزایش قیمت داشته ایم، بخشی از آن قابل توضیح بنیادی دارد.
-
سعید اسلامی بیدگلی - عضو هئیت مدیره کانون نهادهای سرمایهگذاری ایران
- شماره ۵۷۴ هفته نامه اطلاعات بورس