به گزارش صدای بورس، از ابتدای رالی اخیر بازار که شروع آن آبان۱۴۰۳بود، شاخص کل بورس با رشد بیش از ۴۰درصد و شاخص هموزن با رشد بیش از ۳۰درصد همراه بود. برخلاف دورههای قبل که در روندهای افزایشی سبدهای اهالی بازار نیز به رونق میرسیدند، در این رالی، شاخصسازان به طرز عجیبی پولهای سرگردان بازار را به خود جذب کردند.
این درحالی است که صندوقهای سهامی و اهرمی بسیار بیشتر از خود بازار سهام مورد توجه بودند. برخی، تداوم این موضوع را به کاهش اعتماد عمومی در بازار گره میزدند.
بررسیها نشان میدهد، در میان ۷۳۹نماد بورسی، حدود ۱۳۸نماد یعنی۱۹درصد از کل نمادهای بازار بازدهی بهتر از شاخص کل را به ارمغان آوردند؛ این درحالی است که ۲۰۳نماد یا ۲۷درصد از نمادها، بازدهی بین شاخص کل و شاخص هموزن را ثبت کردهاند. اما حدود ۵۴درصد نمادها بازدهی کمتر از دو نماگر اصلی و ثانویه بازار داشتند.
دلایل برد شاخصسازها
شاخصسازان بورسی درحالی رالی اخیر بازار را به جولانگاه خود تبدیل کردند که هنوز برخی از نمادهای بازار، از دیدهها مغفول ماندند. این درحالی است که نمادهای مذکور، به لحاظ بنیادی، از ارزندگی نسبی بالایی برخوردارند. نسبت P/E برخی از این نماد بسیار پایینتر از میانگین تاریخی خود و میانگین تاریخی صنعت قرار دارد، اما در این مدت از نوسانات بازار جاماندهاند.
هرچند در بلندمدت بالاخره این نمادها به روزهای اوج بازمیگردند، اما به نظر میرسد، هرچقدر کمتوجهی به نمادهای کوچک و متوسط بازار افزایش یابد، سبدهای اهالی بازار نیز در رقابت با این شاخصها عقب میمانند. در یک رقابت غیرمنصفانه کلیت بازار حتی موفق نشده است از تورم جلو بزند و حتی برخی از پرتفوهای فعال، به بازدهی شاخص هموزن نیز نرسیدهاند.
هرچند افزایش نرخ دلار و تاثیر ناهمگون آن بر برخی از صنایع، نمادهای پرپتانسیل را از سایر نمادها مجزا میسازد، اما برای جلب اعتماد عمومی باید بخشی از تقاضای شاخصسازان وارد نمادهای کوچکتر و بنیادیتر شود. اتفاقی که در دورههای رونق سنوات گذشته افتاد، سقفشکنی سهام کوچکتر بازار و نماینده آنها یعنی شاخص هموزن بود. اما امسال، عکس این اتفاق به وقوع پیوسته است.