اسامی ارزهای رمزنگاری شده یا به اصطلاح کریپتوکورنسیها در سالهای اخیر به وفور شنیده شده است. این ارزها از سال 2011 در نظام اقتصادی دنیا شکل گرفت. بیتکوین، اتریوم، ریپل و لایتکوین نمونههای رایج این ارزها هستند. شاید اولین مشخصه آنها، نوسانات شدید قیمتشان باشد به طوری که قیمت بیتکوین در سال اخیر از حدود 730 دلار به بیش از 19 هزار دلار رسید و در حال حاضر در محدوده 13 هزار دلار با ارزش بازار 225 میلیارد دلاری معامله میشود. ارزش کل بازار ارزهای رمزنگاری شده نیز به بیش از 300 میلیارد دلار رسیده است. از دلایل پرنوسان بودن ارزهای رمزنگاری شده میتوان به فعالیت سفتهبازان در این بازار و حجم نقدینگی پایین آن اشاره داشت. حجم قابل توجهی از این ارزها در اختیار افراد معدودی است که به راحتی میتوانند قیمت را تغییر دهند. شور و شوقی که نسبت به بیتکوین و سایر ارزهای رمزنگاری شده وجود دارد هم نتیجه و هم عامل افزایش قیمت آن است.
ریسک مهم این ارزها، ریسک سیستماتیک فراوان آن است. نبود کنترل قوی، نبود مقررات، عدم نظارت بر آن و حتی نامعلوم بودن خالق آن قطعا مشکلات فراوانی را ایجاد کرده و خواهد کرد. به طوری که این خلأها سبب شد تا در سال 2014، MT GOX به عنوان مرکزی که 60 درصد مبادلات بیتکوین را مدیریت میکرد، در یک هک کل پسانداز مشتریان را که حدود 850 هزار بیتکوین بود، از دست بدهد. هک، سرقت یا اشکال در پایگاه داده که منجر به از دست دادن بیتکوین مالکان میشود، هنوز هم در ارزهای رمزنگاری شده اتفاق میافتد؛ در نتیجه این ارزها، ابزار پرریسک و غیرقابل کنترل هستند که سابقه دستکاری و تقلب دارند از طرف دیگر با توجه به ویژگی ناشناس بودن، به راحتی میتواند به عنوان ابزاری برای مبادلات مجرمانه استفاده شود. در حال حاضر به دلیل کماهمیت بودن مبالغ مبادلات کالاها از طریق بیتکوین، بسیاری از دولتها آن را به رسمیت نشناختهاند و موضعگیری نکردهاند ولی پیشبینی میشود در صورتی که مبادلات در مبالغ بالا و غیرقابل پیگیری باشد، قطعا دولتها و نهادهای بینالمللی ورود خواهند کرد.
با وجود این بررسیها هنوز هم ماهیت ارزهای دیجیتال مشخص نیست و دلیل ارزشمند بودن آن جای تردید جدی دارد. ارزهای واقعی به پشتوانه اقتصاد هر کشوری ارزش مییابد یا داراییهای فیزیکی مانند طلا به دلایلی مانند کمیاب بودن ارزشمند هستند. هرچند مقدار محدودی از بیتکوین وجود دارد اما به هیچ وجه ارز رمزنگاری شده کمیاب نیست زیرا خود بیتکوین انشعابات تازهای را تحت عنوان بیتکوینکَش و بیتکوینگُلد ایجاد کرده است یا رشد سرسامآور انواع ارزهای رمزنگاری شده مانند اتریوم و لاینکوین و... نشان میدهد که ایجاد چنین بسترهایی ساده است. بنابراین با قطعیت میتوان گفت که ماهیت ارز رمزنگاری شده ویژگی کمیاب بودن را ندارد.
واکنشهای گاه متفاوتی از اقتصاددانان بزرگ و سرمایهگذاران حرفهای نسبت به بیتکوین شده است. نوریل روبینی، وارن بافت، جیمی دیمون، اعتقاد دارند که اصلا نمیتوان بیتکوین را ارزشگذاری کرد چون که بیتکوین هیچ دارایی ارزشمحوری نیست و آن را به عنوان یک حباب واقعی تعریف میکنند. با این وجود ما نسبت به حباب یا واقعی بودن ارزش آن صحبتی نمیکنیم ولی اگر قرار باشد ارزش بیتکوین به واسطه ابزار مبادلاتی آن تعریف شود، باید نرخ و قیمت ثابتی داشته باشد و از فضای سوداگرانه فاصله گیرد، مورد پذیرش دولتها باشد، قابل نظارت و کنترل باشد، خلأهای سیستمی که منجر به هک میشود پوشیده شود و مهمتر از همه اینکه به عنوان ابزار پرداخت و نه ابزار سرمایهگذاری پرریسک، مورد پذیرش عموم مردم قرار گیرد. تنها در صورتی میتوان اعلام کرد که بیتکوین و سایر ارزهای رمزنگاری شده به موفقیت رسیدهاند که بتوانند وسیله پرداخت باشند و در غیر این صورت، افزایش قیمت آن حتی به رقمهای 200 هزار دلار نیز به منزله موفقیت این ارز نخواهد بود.
به نظر میرسد چیزی که از ارزهای رمزنگاری شده باقی بماند و گسترش یابد، فناوری پشتیبان آن یعنی همان بلاکچین باشد. پیشبینی میشود تکنولوژی بلاکچین به طور فزایندهای توسط بانکها برای پردازش پرداختها و سایر معاملات استفاده خواهد شد و ارزهای معمولی غالب خواهند بود. با این وجود هنوز مسائل زیادی در این فضا وجود دارد مانند پردازش حجم و چارچوب نظارتی که در آن معاملات انجام میشود که به ناچار مستلزم صرف زمان خواهد بود به طوری که فناوریهایی که بر پایه بلاکچین شکل خواهند گرفت در چند سال آینده تاثیر بزرگی نخواهند داشت.
- شماره ۲۳۱ هفته نامه اطلاعات بورس - صفحه ۴
نظر شما