نظرتان درباره وضعیت این روزهای بازار سرمایه چیست؟
ما در حال حاضر با وضعیت خاصی در بازار روبهرو هستیم. همانظور که مشاهده میکنید حجم و ارزش معاملات بالا رفته و ما شرایطی را تجربه میکنیم که تا به حال در اقتصاد ایران و بازار سرمایه سایقه نداشته است.
عمدهترین دلیل اتفاقی که شاهد آن هستیم، تغییر ریلگذاری اقتصاد کلان در کشور و رویکردی است که حاکمیت برای تقویت بازار سرمایه در پیش گرفته است و یک چیزی فراتر از این هست که صرفا به خاطر استقبال مردم یا ورود نقدینگی باشد.
همانطور که میدانید در اقتصاد ایران سهم بخش بانکی از تامین مالی اقتصاد 85 درصد و سهم بورس 11 درصد است که این رقم بسیار پایینی است. در این بین احساس میشود به خواست حاکمیت سیاسی کشور یا از روی ناچاری به دلیل نبودن پول نفت، ما به این سمت میرویم. بنابراین بازار سرمایه از این پس در اقتصاد ما نقش پررنگی را ایفا خواهد کرد.
دلیل این هجومی که در بازار به وجود آمده، در کنار مباحث مالی ازقبیل نقدینگی کشور و قفل بودن سایر بازارهای موازی، درکی است که کم کم در بین فعالان اقتصادی ایجاد میشود که به بازار سرمایه به طور جدیتری نگاه کنند.
چه مقدار حباب در بازار سرمایه وجود دارد؟
بازارهای مالی در سراسر دنیا همواره با واژهای به اسم حباب روبهرو هستند. حباب یک واژه کیفی است و در واقع در تک تک لحظات بازار عدهای هستند که بازار را زیر ارزش ذاتی برآورد میکنند و قائلند که بازار حباب منفی دارد و خریدار هستند. همچنین عدهای قائل به حباب مثبت هستند و فروشندهاند. در واقع همین نوع تفسیر حباب و ارزش داراییها است که موجب میشود بازار مارکت شکل بگیرد و عرضه و تقاضا به وجود بیاید.
حباب از سه منظر قابل بررسی است:
اولین منظر، نگاه مالی/کلاسیک است که همان متدهای ارزشگذاری بر اساس جریان نقدینگی (بر اساس فروش و سود شرکتها) است. از این منظر بازار ما کاملا حباب دارد و کلیه شرکتهای بازار هم حباب دارند.
دومین منظر، بحث اقتصادی است که از دید اقتصادی بازار ما در اغلب بخشهای خود حباب ندارد. دید اقتصادی این است که ارزش جایگزینی بنگاه ما چیست و اینکه با رشد نقدینگی 30 درصدی، بازار ما به کدام سمت در آینده خواهد رفت.
سومین منظر، بحث مالی/رفتاری است که در آن از دنیای تحلیل فاصله میگیریم. در این حوزه آنچنان اهمیتی ندارد که بازار دارای حباب است یا خیر، چون در این مورد تحلیل روند بازار، تحلیل جریان نقدینگی و تحلیل رفتار فعالان بازار مهم است و از این منظر هم شاهد این هستیم که جریان نقدینگی در بازار به طور جدی برقرار است و کماکان احتمال این میرود که اگر حبابی در بازار وجود داشته باشد، این حباب ادامه پیدا کند و بزرگتر شود و روند بازار مثبت ارزیابی شود و شاهد روند پایدار بازار هستیم.
کسی که با قاطعیت در مورد حباب در بازار مالی صحبت میکند شناختی از دانش مالی و بازار مالی ندارد، چون حباب یک بحث کیفی است و به هیچ عنوان نمیتوان با قطعیت در مورد وجود حباب در بازار صحبت کرد. قاعدتا برای اکثر فعالان بازار کسب سود مهم است که بیشتر همان تحلیل و جنبه مالی رفتاری بازار مورد نظر است.
تحلیل شما از افرادی که با فروختن داراییهای خود مثل ماشین، مسکن و طلا وارد بازار میشوند، چیست؟
در اوایل سال 98 ما روزانه حدود 70 تا 100 مشتری در کارگزاری پذیرش میکردیم که این تعداد ده برابر شده و به 1000 نفر در روز رسیده است. این هجوم واقعا نگرانکننده است چون افرادی که به این شکل وارد بورس میشوند حتی ادبیات ابتدایی این بازار را نمیدانند و فقط به این شکل به بازار سرمایه نگاه میکنند که قطعا جایی است که در هفته 25 درصد سود میدهد.
بورس محلی برای سرمایهگذاری و پسانداز بلندمدت است و نباید به این شکل به آن نگاه کرد که با فروختن دارایی در انتهای ماه صاحب دارایی دو برابر میشویم. این افراد علاوه بر تمام توصیههایی که سازمان و کارشناسان خبره بازار میکنند به صندوقها مراجعه نکرده و میخواهند به طور مستقیم خرید و فروش کنند که در نهایت برنده از بازار خارج نمیشوند.
اگر قصد ورود به بورس را دارند حتما باید دید بلندمدت داشته باشند و ظرفیت این را داشته باشند که اگر 50 درصد ارزش دارایی آنها سقوط کرد لطمهای به زندگی آنها وارد نشود. افرادی که آموزش کافی در هنگام ورود به بورس ندیدند باید از مسیر صندوقهای سرمایهگذاری و سبدگردانها وارد بازار شوند و مستقیما خرید و فروش نکنند.
آیا ریسک صندوقهای سرمایهگذاری با موسسات مالی اعتباری که منحل شدند، یکی است؟
مقایسه بین صندوقها و موسسات اعتباری کاملا اشتباه است چون پول سپرده در موسسات دارای تضمین است ولی در بورس تضمینی برای شما وجود ندارد و ماهیت این دو مقایسه اشتباه است. افرادی بودند که در موسسات فاقد مجوز سپرده گذاشتند و موسسه در نهایت ورشکست شد اما قطعا این اتفاق در مورد صندوقهای سرمایهگذاری رخ نخواهد داد. صندوقها زیر نظر سازمان بورس هستند و گزارشات دورهای منظم ارائه میدهند و از این جهت این نگرانی وجود ندارد که صندوقها منحل شوند و به مشکل بخورند.
قطعا فردی که میخواهد در صندوقها سرمایهگذاری کند باید صندوقهایی را انتخاب کند که بازارگردان دارند و وابسته به نهادهای مالی معتبر هستند. خیلی از افراد بر این باورند که صندوقها ریسک ندارند، در صورتی که اینطور نیست و صندوقهای در سهام دارای ریسک هستند. توصیه این است در صندوقهایی سرمایهگذاری کنند که دارای ریسک پایینتری هستند که در صورت سقوط ضرر کمتری متحمل شوند.
نظرتان در موردETF دولتی چیست؟
این ETF ها با توجه به اینکه 20 تا 30 درصد پایینتر از قیمتهای تابلو عرضه میشود و واحدهای سرمایهگذاری آن با ارزش کم و حدود 2 میلیون تومان است و شرکتهایی که در ترکیب پرتفوی این ETF ها قرار گرفتند عمدتا شرکتهای خوبی هستند، توصیه میشود افرادی که که قصد ورود به بازار سرمایه را دارند و نمیخواهند ریسک متحمل شوند این ETF ها را خریداری کنند چون قطعا دولت از ارزش آن صیانت میکند و اگر در بازار ریزشی هم اتفاق بیفتد پرتفوی این شرکتها با افت کمتری مواجه میشوند. هرچند معتقدم اگر این شرکتها در قالب همان سهام عدالت یا واگذاری مستقیم انجام میشد ثمرات مثبتی در اقتصاد داشت و مردم هم واقعا سهامدار میشدند. به هرحال این حرکت گام مثبتی است و کمک میکند نفوذ بازار سرمایه در کشور بیشتر شود و افراد بیشتری با بازار سرمایه درگیر شوند و در نهایت بازار ما بزرگتر خواهد شد.
نظرتان در مورد سهام عدالت چیست؟
سهام عدالت گام بسیار بزرگ و قابل توجهی بود که در دولت قبل برای افراد متوسط جامعه اتفاق افتاد و در واقع دولت داراییهای با ارزش خود را به طور مستقیم به مردم واگذار کرد. در حال حاضر 49 میلیون نفر از مردم کشور دارای سهام عدالت هستند که ارزش این مقدار حدود 300 هزار میلیارد تومان است و قرار است این دارایی وارد بورس شود.
نکتهای که باید به آن توجه داشت، این است که بازار ما و همچنین هسته معاملات و کارگزاریها توان کشش و پاسخگویی این حجم از ورودی با نحوه احراز هویت فعلی را ندارد و قطعا باید دکتر دژپسند وزیر محترم اقتصاد و آقای قالیباف تمهیداتی را برای احراز هویت این 49 میلیون نفر بیاندیشند و یا همان احراز هویت بانکی را بپذیرند.
در خصوص این که با ورود این سهام در بازار افزایش فروش یا ریزش داشته باشیم، نگرانی نداریم چون با حجم معاملاتی که روزانه داریم به راحتی میتوانیم این حجم را جذب کنیم. بنابراین بحث زیرساختی احراز هویت و هسته معاملات لازمه ورود سهام عدالت در بورس است.
در خصوص مدیریت سهام عدالت باید گفت که اغلب افراد با ابزار سرمایه آشنایی ندارند و اگر قصد فروش آن را ندارند، بهترین گزینه واگذاری این مدیریت به دولت است. اما اگر قصد فروش سهام را دارند باید مدیریت آن را خود شخص برعهده بگیرد. ارزش این سهام طبق صحبتهای اخیر آقای جهانگیری 16 میلیون برآورد شده است.
صنایع پیشرو چه صنایعی هستند؟
تخمین من این است که صنعت بانکداری صنعت پیشرو در سال 99 خواهد بود و این وضعیت تا پایان سال ادامه خواهد داشت. در وضعیت فعلی گروه بانکداری گروه پرپتانسیل است و در کنار آن شرکتهای پالایشگاهی و پتروشیمی که زیر ارزش هستند و از بازار بازدهی جا ماندهاند، میتوانند سه گزینه مناسب سرمایهگذاری برای سرمایهگذاران باشند.
منظور از سهام بلندمدت چیست؟
سهام بلندمدت سهامی هستند که جریان نقدینگی مثبت مداوم و سودآوری مثبت مداوم دارند و به آنها میتوان به عنوان سرمایهگذاری بلندمدت نگاه کرد. در سهام بلندمدت شما با شرکتی مواجه هستید که در طول زمان عملیات خود با ارزش افزوده همراه بوده که این در قیمت سهم منعکس و به رشد قیمت سهم و سود منجر میشود و در ریزشهای بازار هم این سهمها مثل سرمایهگذاری غدیر و سرمایهگذاری بانک ملی و پتروشیمیهای قوی با ریزش جدی مواجه نمیشوند.
چه عددی برای مقاومت شاخص مد نظرتان است؟
پیشبینی من این است که ما تا آخر سال 99 به عدد یک میلیون و پانصد هزار یا یک میلیون و هفتصد هزار خواهیم رسید البته این پیشبینی تکنیکالی است.
نظرتان در مورد حذف 4 صفر چیست؟
این تغییر از نظر روانی بر بازار سرمایه تاثیر مثبت دارد و عددها تعدیل میشود ولی این تاثیر کوتاهمدت است چون در منطق اقتصادی بازار اتفاقی رخ نخواهد داد.
درباره بازگشایی خودرو و سایپا بفرمایید.
در خصوص سایپا افزایش سرمایه ثبت شده و خودرو هم بهزودی ثبت میشود و شاهد بازگشایی این دو لیدر در بازار خواهیم بود.
چه توصیهای برای سرمایهگذاران دارید؟
توصیه کلی من این است که افراد در شرایط فعلی بازار به سمت سهام ضعیف، کوچک و با نقدشوندگی پایین نروند و سهامهای بزرگ را انتخاب کنند که اگر ریزشی اتفاق افتاد، بتوانند با حداکثر ده درصد افت از آن سهم خارج شوند و اگر نمیخواهند به این شکل وارد شوند، وارد ETF هایی شوند که روی NAV معامله میشوند و ریسک کمتری را متحمل شوند.
نظر شما