راهکارهایی برای تامین منافع جامعه سهامداران

شورای بورس در یک دو سال گذشته بسیار فعالتر و در تصمیمات تاثیر گذارتر شده است؛ اما در این مقطع پرسش های مطرح است که چرا برخی تصمیمات به جای کارشناسی جنبه پوپولیستی پیدا کرده و دنبال درمان و پیگیری یک سیاست و استراتژی واقعی بلند مدت نیستند.

به گزارش صدای بورس،  با حضور جمعی از فعالین محترم و بدنه بازار سرمایه در شورای بورس در یک دو سال گذشته شورای بورس بسیار فعالتر و در تصمیمات تاثیر گذار تر شده است اما در این مقطع پرسش های مطرح است که مثلا چرا برخی تصمیمات به جای کارشناسی جنبه پوپولیستی پیدا کرده و دنبال درمان و پیگیری یک سیاست و استراتژی واقعی بلند مدت نیستند.

ضرورت حذف برنامه های پوپولیستی
 در جلسه اتاق تهران که چندی پیش بود بعضی از اعضای شورای بورس حضور پیدا کردند از اعضا و کارشناسان اتاق تهران سوال خوبی در مورد حدنوسان مطرح کردند:  مبنی بر اینکه عامل حد نوسان باعث واکنش بیش ازاندازه عموم فعالین بازار سرمایه نسبت به تغییرات سهام شرکت‌ها شده است و بطور کلی سهام خوب و بد ( از لحاظ عملیاتی و بنیادی) همگی به یک باره به دلیل وجود صفهای خرید و سیگنال اشتباهی که صفهای مزبور به فعالین تازه وارد بازار می دهد افزایش پیدا کردنر  و چرا در این خصوص از قبل کاری انجام نگرفت ؟  اعضای شورا اعلام کردنر که ما با وجود حد نوسان به دلایل کارشناسی مخالفیم اما تا حالا نتوانستیم کاری در شورا انجام دهیم. متاسفانه سوال‌هایی در ذهن کارشناسان و فعالین بازار سرمایه متبادر می‌ش،ر. مثلا چرا خروجی شورا چنین نتایج پوپولیستی میشود!؟ آیا دلیلش این نیست که در هرجا حضور پیدا می کنند به اقتضای آنجا سخن می گویند؟ یعنی در محلی که کارشناسی هست حرفهای کارشناسی و در جایی که نتایج پوپولیستی دارد تصمیمات پوپولیستی گرفته می شود ! البته با شناختی که از اعضای محترم در بین فعالین وجود دارد این نیست که بخواهند یه کار درست یا کارشناسی رو فدای رفتار پوپولیستی کنند.

آیا کسانی مثل نماینده مجلسی که در تلویزیون حاضر می شود و حتی وضعیت موجود وجه تضمین صحیح ۲۰ درصدی و ۵۰ درصدی را نمی دانند موثر تر در تصمیمات شورا هستند که با مفروضات و تصورات غلط حرف خودرا رو به کرسی می نشانند!؟

آیا فکر نمی کنید چنین افرادی خود ابزار و عامل افراد متخلفی که بوسیله کانال‌های تلگرامی تعدادی از سهام ورشکسته و بی ارزش را چندین برابر کردند و حالا که بازار قصد اصلاح دارد به اسم صیانت از بازار به دنبال راهکارهایی هستند که به کل اقتصاد صدمه میزند!؟ البته از این موضوع نمی توان غافل شد که ۵۰ تا ۷۰ درصد سهام شرکتها ارزنده و بر اساس مدلها و پارامترهای فعلی ارزنده و یا روی ارزش ذاتی هستند.

به نظر اعضای شورای بورس یک درصد صندوق توسعه ملی و اجازه به بانکها برای ورود به سرمایهگذاری در سهام شرکت‌ها کار پوپولیستی نیست؟! آیا فکر نمی کنند برای یه چاله ای که میشود پر کرد در تدارک و ساخت بیمارستان و آمبولانس هستیم!؟ آیا فکر نمی کنید کارهایی که دارد انجام میشود بر ضد منافع کل اقتصاد و در تضاد با منافع ملی در اقتصاد  هست!؟

شفاف سازی علل برخی پرسش ها

برای شفاف سازی  علل دیدگاه مذکور توجه به موارد زیر پیشنهاد می شود.  

*بازار سرمایه در شرایط فعلی در مقطعی قرار دارد که به دلیل وجود حد نوسان و سو استفاده عده ای از این شرایط و یا واکنش بیش از اندازه و راهنما بودن صف های خرید برای عده ای افراد ناآشنا با بازار سهام تعداد زیادی از سهام شرکت‌ها را حبابی و قیمتهای انها را بی معنی کرده است. مثلا شرکتی ۵۰ برابر شده اما فقط در سال گذشته به اندازه یک سوم سرمایه اسمی خودش زیان انباشته ساخته است . البته به صورت مداوم در اخبار تلویزیون می بینیم که تعداد زیادی خودرو دپو شده و به دلیل عدم وجود قطعات قادر به رساندن محصول  به  دست مصرف کننده نیستند . حتی اعلام می شود خودرو هایی که  با قیمت های  کنونی فروخته می شود  توجیه اقتصادی ندارد.

در صنعت دیگری به رغم اینکه بعد از موضوع کرونا مصرف بنزین به شدت در دنیا کاهش پیدا کرد و با توجه به اینکه۵۰ درصد تولید و مصرف پالایشگاه‌ها در دنیا بنزین است؛  کرک اسپرد به شدت کاهش یافته است وحاشیه سودشان به شدت کاهش یافته است اما قیمت سهامشان در چند ماه گذشته ۵ تا ۱۰ برابر شده است که هیچ سنخیتی با وضعیت عملیاتی قیمتهایشان ندارد. حالا چنین سهام یا سهام مشابه ای که به اشتباه بالا امدند به اسم خوب صیانت از بازار سرمایه میخواهید یک درصد از پول صندوق توسعه ملی را وارد این بازار کنید و این سهام را از افرادی بخرید که بی دلیل چنین سهامی را نرخشان را بالا آوردند.

چند روز پیش فردی با من تماس گرفت و با افتخار می گفت مبلغی از پول خود را ۱۰۰ برابر از اواسط سال ۹۷ بوسیله خرید سهم هایی بی نام و نشان ، بدون سود و گاها مشمول ورشکستگی و ماده ۱۴۱ کرده ام . چندین سهم دیگر که به هیچ عنوان وضعیت عملیاتی اشان در  این دوسال تغییری نداشته است .

 حالا با اختصاص یک درصد پول صندوق توسعه ملی برای تامین منافع چنین افرادی دفاع می کنید؟فکر نمی کنید بهتر بود این درصد از منابع صندوق توسعه ملی صرف بهبود وضعیت عملیاتی خود شرکتها شود،  یعنی شرکتهای بورسی که نیاز داشتند اقدام به تهیه گزارش کارشناسی کرده  و منابع مورد نیاز شان از صندوق توسعه ملی می گرفتند تا وضع عملیاتی آنها دچار تغییر می شد و نتایج آن بهبود قیمت سهامشان و ارزندگی آن براساس وضع عملیاتی شان بود؟

  

 *بین سالهای ۹۳ تا ۹۷ با وضعیت بغرنجی در بانکها مواجه بودیم که انها با پرداخت سودهای ۲۴ تا ۳۰ درصدی اقدام به پرداخت سودی می کردند که به هیچ وجه در اقتصاد تولید نمی شد که خود عامل رشد نقدینگی و رکود تورمی آن زمان شده بود.البته به درستی قوانینی تهیه و تدوین شد که بانکها از سرمایه گذاری منع شوند و به فعالیت اصلی بانکداری خود برسند و درصورت داشتن مازاد سرمایه گذاری بصورت پلکانی تا ۵۵ درصد مالیات بر سرمایه گذاریهای خود پرداخت کنند.

حالا به دلیل چاله ای که بوجود امده و راه حلهای ساده تری وجود دارد قانون به این مهمی را که بانکها را به کارکرد اصلی خودشان برمیگرداند خراب کنند. آیا این تصمیم یه تصمیم لحظه ای و احساسی برای حمایت از عده ای که بی دلیل قصد فروش سهام خود یا سواستفاده بعضی از بانکهای متخلف برای عدم اجرای یک کار درست در حوزه بانکداری و وظیفه خودشان نیست!؟ 

راهکارهایی قابل تامل و اجرایی    

اگر دنبال راهکار واقعا  اساسی می گردید ،دنبال راهکاری باشید که  ابتدا نتایج بلند مدت  داشته و دیگر اینکه منافعی را از عده ای به ناحق جابجا نکند .پیشنهاد هایی در این خصوص مد نظر قرار می گیرد.

 *الزام به بازارگردانی یا بستن قرارداد بازارگردانی توسط سهامداران عمده کار بسیار درستی بوده،  اما بازارگردانی زمانی جواب می دهد که  حد نوسان برای چنین سهامی وجود نداشته باشد.بازارگردان وظیفه اش ایجاد نقد شوندگی درسهام هست نه حمایت. بنابراین در بازارگردانی باید ( باید باید باید) حد نوسان وجود نداشته باشد تا کاری سودده باشد و سود ده بودن اینکار منجر به تداوم و ادامه دار بودن این فعالیت می شود.

* در مورد سهامی که بازارگردان ندارند و به اندازه ۵ تا ۱۰ برابر حجم مبنای خود صف فروش دارند بهتر هست حد نوسان برداشته شده تا کشف قیمت صورت بگیرد . تا زمانیکه این گونه سهام صف فروش دارند لنگری که روی بقیه سهام می اندازند منجر به کاهش قیمت بقیه سهام که ارزشمند هستند می شود.

* منابع حاصل از صندوق توسعه ملی به خود شرکتها داده شود تا از لحاظ عملیاتی مشکلات خود را حل و سودآوری شان بهبود پیداکند. همچنین  به جای وارد کردن آنها در بازار سرمایه ،جلوی اصلاح قیمت برخی سهام حبابی گرفته شود .

 *سازمان حمایت از تولید کننده و مصرف کننده در قیمت گذاری شرکتهای بورسی دخالت نکند و اجازه فروش به نرخ بازار را بدهد. همچنین به اسم مصرف کننده نهایی و به جیب دلالان منافع سهامداران جز را که ناشی از فروش شرکتها هست به افراد ثالث منتقل نکنند .

* شورای بورس به صورت مداوم  دنبال راهکارهایی باشد که مردم بصورت غیرمستقیم وارد بورس شوند . البته این راهکارها راهکارها و مشوقها برای حضور غیر مسقیم به جای حضور مستقیم متمرکز شود.

* برای سهام عدالتی که تمام بازار و کارگزارها صف کشیدند که تنها سهام مذکور را بفروشند امکانی بوجود بیاد که افراد دارنده سهام عدالت بتوانند به جای عرضه سهام مزبور به نرخ روز سهام خودشان منتقل به صندوقهای سرمایه گذاری بازار کنند و برای آنها ی.نیت واحد سرمایه گذاری صادر گردد. همچنین مشکلات فعلی شکایت های آنها از کارگزاران بابت عدم پرداخت پولشان و یا به دلیل شرایط بازار که ناظر بازار اجازه فروش سهام عدالت را نمی دهد از بین برود.

 *سیاست بلند مدت بازار به سمتی برود که ریز ساختارهایش به مدلهای جهانی نزدیکتر بشود و بازار ثانویه تنها محلی باشد که بیشترین نقدشوندگی سهام وجود دارد. همچنین  افراد باید بتوانند در کمترین زمان سهام خودشان را با نرخ بازار به نقد تبدیل کنند، یا با مازاد سرمایه گذاری خود به نزدیک ترین قیمت به ارزش ذاتی شرکتها اقدام به سرمایه گذاری کنند . البته در نهایت اصول حاکمیت شرکتی و شفافیت برای رسیدن به کمترین فساد در شرکتها پیگیری شود.

فرهنگ قراگوزلو: تحلیلگر بازار سرمایه 

منبع: هفته نامه اطلاعات بورس شماره ۳۶۹

کد خبر 417513

برچسب‌ها

اخبار مرتبط

  • بورس ایران سیاسی شده است!

    بورس ایران سیاسی شده است!

    یک کارشناس بازار سرمایه گفت: به طور کلی ارزندگی سهام از نظر بنیادی به چند عامل بستگی دارد که می‌تواند به سودآوری و جریانات نقد آتی و یا حجم دارایی‌هایشان بستگی داشته باشد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =