بحران بازار را جدی بگیریم

به گزارش صدای بورس،در حقیقت اثرگذاری جو ترس و نگرانی، جزو مولفه‌های اصلی بوده که همیشه در ریزش‌های بازار نقش بازی می‌کند. در واقع این اثرگذاری یک اثرگذاری تاریخی نیز محسوب می‌شود.ایجاد جو بدبینی نسبت به آینده بازار که از اوضاع سیاسی ناشی می‌شود بر کلیت بازار اثرگذار است.
قبل از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا خوش‌بینی‌هایی در خصوص انتخاب جو بایدن به وجود آمده بود که البته پس از آن، خوش‌بینی ایجاد شده تقریبا رنگ باخت. در چند هفته اخیر انتظاراتی که نسبت به اوضاع سیاسی پس از ورود بایدن وجود داشت برآورده نشد. در واقع مردم در مورد اوضاع سیاسی بعد از انتخاب بایدن تصور مثبتی داشتند ولی با توجه به اتفاقات و حواشی که در طول یک ماه اخیر رخ داده این انتظارات برآورده نشد. همین موضوع، ترس و بدبینی مضاعفی را برای سرمایه‌گذاران ایجاد کرد حال آن‌که قرینه‌های لازم که بدبینی موجود را تایید کند وجود ندارد! به طور مثال قیمت دلار افزایش پیدا نکرده است و روند قیمتی آن نیز کاهشی به نظر می‌رسد.
علاوه بر آن جوسازی که توسط دولت در خصوص کاهش قابل توجه قیمت دلار انجام شده، بدون داشتن پشتوانه اقتصادی و منطقی مشخص در این میان تاثیر به سزایی داشته است. به نظر می‌رسد اظهاراتی مبنی بر اینکه دلار کاهش قابل توجه پیدا خواهد کرد جوسازی را نشان می‌دهد که دولت قصد دارد از آن طریق از افزایش نرخ دلار جلوگیری کند به همین دلیل چنین اقدامات و جوسازی‌هایی از سوی دولت بازارها را درگیر یک جو ساختگی کرده است و باعث شده بازارهای مختلف در بلاتکلیفی و ترس به سر ببرند.
جو بدبینی که بر بازار سیطره پیدا کرده باعث شده سهم‌هایی با قیمت‌های ارزنده توسط افرادی که از کاهش قیمت دلار ترس دارند فروخته شود و جوسازی در خصوص کاهش قیمت دلار جو فروش را تشدید و تقویت کرده است.یکی دیگر از عوامل مهمی که مانع به تعادل رسیدن بازار و تکرار ریزش‌ها می‌شود را باید ناهماهنگی‌های بسیار در بدنه دولت دانست. سیاست‌گذاری‌هایی که در دولت اتفاق می‌افتد عمدتا ناهماهنگ و مقطعی است و نگاه همه‌جانبه نگر در این تصمیم‌گیری‌ها وجود ندارد. تصمیماتی از جمله قیمت‌گذاری فولاد، خودرو و امثالهم همگی نشان از عدم هماهنگی در بدنه دولت دارد.در خصوص علل اثرگذار نبودن تلاش‌ها و تصمیماتی که در جهت حمایت از بازار سرمایه گرفته شده از جمله تصمیم بازارگردانی نیز باید گفت چنین اقداماتی از ابتدا مشکلات ساختاری داشته است. بازارگردان‌ها و شرکت‌های حقوقی نیز توان محدودی دارند. بازارگردان‌هایی که با منابع محدود بازارگردانی کردند نیز اغلب دچار زیان شده‌اند، چرا که با افت قیمتی اتفاق افتاده برای بازارگردان نیز مشکلاتی به وجود آمد و در واقع جمع کردن سهم‌ها توجیه چندانی ندارد.
 اگر بدون رخ دادن هیچ اتفاق خاصی در سطح اقتصادی و سیاسی شاخص بورس دچار چنین ریزش‌هایی شود در حقیقت نشانه‌هایی از به وجود آمدن بحران را به ما می‌دهد.اگر تصمیمی در خصوص شرایط اقتصادی، ناهماهنگی‌های موجود و تمامی مسائلی که بر جنبه‌های مختلف اقتصاد از جمله بورس تاثیرگذار است اتخاذ نشود ممکن است به سرعت وارد یک بحران شویم.شاخص بورس در تمامی کشورها به عنوان یک شاخص پیش‌نگر استفاده می‌شود و نوسانات این چنینی آن پیام بسیار مهمی برای مسئولان و تصمیم‌گیران در تمام دنیا محسوب می‌شود تا بتوانند تصمیمات خود را اصلاح کنند.

حمید میرمعینی، کارشناس ارشد بازار سرمایه
منبع: هفته نامه اطلاعات بورس شماره ۳۸۶