مهمترین موضوع در بورس که میتواند اثر مثبتی بههمراه داشته باشد و کشف قیمت مناسبی در محصولات تولیدی شرکتهای بورسی رخ دهد، نبود قیمتگذاری دستوری است یعنی اگر این مسئله در بعضی کالاها که متأسفانه همچنان برای آنها قیمتگذاری دستوری وجود دارد رفع شود، بسیاری از شرکتهای بورسی جزو سهمهای بسیار جذاب برای خرید میشوند و محصولات تولیدی بورسی نیز تحت عرضه و تقاضای بازار به قیمت تعادلی مناسب در آینده نزدیک خواهند رسید، درنتیجه قیمتگذاری دستوری باید برای کلیه محصولاتی که شرکتهای بورسی تولید و در بورس کالا عرضه میکنند، حذف شود. قیمتگذاری دستوری برای متغیرهای کلان مانند برابری ریال با ارزهای خارجی نیز اشتباه است. مثلا با بخشنامههایی که بانک مرکزی برای بانکها صادر میکند، عملا مانند تعیین نرخ دستوری ارز است. بنابراین اگر این مسئله رفع شود، میتواند بسیاری از مشکلات بازار سرمایه را از بین ببرد. در وعدههای کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری نیز موضوع قیمتگذاری دستوری دیده میشود که باید تمامی کالا و هرآنچه که در بورس اثرگذار است از جمله نرخ ارز از حالت قیمتگذاری دستوری که عمدتا غیرکارشناسی و غیرقابل دفاع است مانند قیمت برابری ارزی که بانک مرکزی برای بانکها اعلام میکند، از حالت قیمتگذاری دستوری خارج شوند. بهنظر میرسد اگر تمامی کاندیداها بر این عقیده باشند، هر کاندیدای منتخبی این موضوع را اجرایی کند آثار مثبتی بر اقتصاد و علیالخصوص بورس ایجاد خواهد کرد.
نکته دیگری که در سخنان کاندیداها به آن اشاره شد، پیشنهاد برای تأسیس صندوقی است که خسارت سرمایهگذاران بورسی را جبران کند که این مسئله نیز کاری غیرکارشناسی است. بهطور کلی در دنیا هم صندوقی برای خسارت سرمایهگذاران بابت نوسانات قیمت سهام وجود ندارد. بنابراین اجرایی و عملیاتی نیست و وعدهای نامناسب است، البته اگر دولت منتخب بتواند مصوبات و بخشنامههایی را برای لغو قیمتگذاری دستوری برای محصولات تولیدی شرکتهای بورسی و همچنین تسهیل تولید و رونق تولید صادر کند، بسیاری از سرمایهگذاران آسیب دیده قیمت سهامشان برمیگردد و بهصورت خودکار ضرر و زیان آنها جبران خواهد شد. درنتیجه نیازی نیست صندوقی راهاندازی شود که مجدد از سرمایه مردم و صندوق توسعه ملی خسارت سهامداران را جبران کنند.
مسئلهای که درخصوص وعدههایی که کاندیداها در مناظرهها عنوان میکنند مانند قیمتگذاری دستوری، صندوق خسارت سرمایهگذار، رونق تولید و رفع موانع تولید حائز اهمیت است، این است که کاندیدایی که در آینده انتخاب میشود به این مسائل اعتقاد داشته باشد و به آن عمل کند یعنی قیمتگذاری دستوری را از بین ببرد تا بازار با عرضه و تقاصا برای تعیین قیمت به تعادل برسد، تصمیماتی برای رونق تولید و رفع موانع تولید شرکتهای بورسی گرفته شود که در مقابل سودآوری سهام شرکتهای بورسی بیشتر شود و به تبع آن افزایش قیمت داشته باشند و سود نقدی مناسبی پرداخت کنند. درمجموع متأسفانه در مناظرهها کاندیداها توجه کمتری به بورس که میتواند دماسنج خوبی برای تصمیمات اقتصادی باشد، داشتند زیرا نتایج تصمیمات غلط دولت در شاخص بورس، حجم معاملات و نوسانات قیمتی که در بورس بهوجود میآید، مشخص میشود که میتوان در آنجا کل اقتصاد را دید و تحلیل کرد. کاندیداها به این موضوع نیز اشاره کردند که ریسکپذیری را برای سهامداران به حداقل خواهند رساند و لازم است به این نکته اشاره شود که تصمیمات نادرست دولت عمدتا ریسکها را ایجاد میکند. همانطور که میدانید اقتصاد باتوجه به عرضه و تقاضا، قیمت فروش محصولات را تعیین میکند، در ذات بازار سرمایه ریسک نوسانات قیمت فروش محصولات شرکتهای بورسی وجود دارد و به تبع آن نوسان قیمت سهم نیز اتفاق خواهد افتاد. مسئلهای که ریسک غیرقابل مدیریت برای سرمایهگذاران ایجاد میکند، تصمیمات غلط و غیرکارشناسی در دولت است.
بهنظر میرسد آن دسته از وعدههای انتخاباتی درخصوص رونق تولید، رفع موانع تولید، تعیین قیمت محصولات و نهادهها ازجمله ارز براساس مکانیسمهای عرضه و تقاضا در بازار میتواند محقق شود و موجب رونق بورس خواهد شد. توجه تعداد محدودی از کاندیداها بر روی موضوع افزایش ظرفیت، توسعه و رونق تولید است. کاندیداهایی که در برنامههای اجرایی بلندمدت، رونق تولید شرکتهای داخل و تواناییهای آنها، افزایش ظرفیت طرحهای توسعه شرکتهای بورسی و رفع قیمتگذاری دستوری محصولات تولیدی آنها تمرکز داشتند درصورتی که با اعتقاد راسخ اقدام و عمل نمایند، بهنظر میرسد آمار عملکردی آنها بر رونق و جذابیت بورس بیشتر باشد و باتوجه به مناظرات اخیر کاندیداها، تاحدودی جلیلی و رئیسی به این نکات توجه بیشتری داشتند.
- محمد آرامبنیار - کارشناس بازار سرمایه
- منبع: هفته نامه اطلاعات بورس شماره ۴۰۲
نظر شما