برای برقراری ثبات و متعادل شدن بازار، مهمترین مواردی که میتوان به آن پرداخت عبارتند از ایجاد امکان انجام معاملات دو طرفه که به جمع شدن صفهای فروش و حداقل کردن گرههای معاملاتی کمک میکند.
هنگامی که بازار صعودی است معمولا صفهای خرید سنگین روی سهام ایجاد میشود و در زمان نزول بازار شاهد صف فروش هستیم. اگر شرایط معاملات دو طرفه در بورس ایران بهوجود آید، دیگر پدیدهای بهنام صف نخواهیم داشت و ابزارهای ایجاد این فرصت نیز وجود دارد و باید با استفاده از منابع تخصیص بخش بانکی به بازار سرمایه یا منابع صندوق توسعه و تثبیت برای ایجاد این بستر بهره برد چرا که مسئله عمده در این خصوص، وجود سازوکاری است که کمبود منابع موقعیتهای فروش احتمالی با حجم بالا را جبران کند.
مسئله دیگر فرصت دادن به نهادهای مالی و نهادهای خود انتظام موجود در بازار برای اظهارنظر و مشارکت در تصمیمگیریهای عمده یا سیاستهای کلی در حوزه بازار سرمایه است. کارگزاران، نهادهای سرمایهگذاری و کانونها بهصورت خنثی در بازار حضور نداشته باشند و حضور پررنگتری داشته باشند. البته اخیرا این کار انجام شده است و عضوی از این کانونها در شورای عالی بورس حضور دارد اما انتظار میرود این حضور از طریق جاری نمودن آرا و نظرات این نهادها جدیتر، شفافتر و پررنگتر شود. نکتهای دیگر اصلاح کارکردهای فعلی صندوقهای توسعه بازار و تثبیت است که بهنظر من هیچگونه کمکی به بازار نمیکنند و تنها کار بازارگردانی را انجام میدهند روی سهام خاص. بهنظر میرسد باید اصلاح اساسنامه این صندوقها و موضوع فعالیت آنها در دستور کار سکاندار جدید اقتصادی کشور باشد. مثلا موضوع صندوق توسعه باید کمک به توسعه فناوری، زیرساختها، توسعه تخصصی و منابع انسانی، توسعه دانش و فرهنگ سهامداری و... باشد نه سرمایهگذاری در بازار و بازارگردانی. در واقع مفهوم توسعه با روان کردن معاملات و بازارگردانی کاملا متفاوت است. مسأله دیگر، مشخص شدن نقش بازار سرمایه در بودجه کشور است.
اگر سیاستهای کلی اقتصادی دولت درمورد بازارهای مالی و تأمین مالی از بازار سرمایه و بازار بانکی بهصورت مشخص تعریف شده باشد، فشار زیاد به بازار وارد نمیشود. وقتی سکاندار اقتصادی کشور در دی ماه سال گذشته اعلام کرد که دولت ۵۰۰ هزار میلیارد تومان از بازار سرمایه تأمین مالی انجام داده است خوب این بیبرنامگی را نشان میدهد. در واقع انتظار این است که دولت همانطور که در خصوص بخش بانکی برنامهریزی دارد، در بودجه خود این را با یک انحراف معقول مشخص کند که چقدر قصد تأمین مالی از بازار سرمایه دارد و براساس کشش و ظرفیت بازار از آن استفاده کند نه اینکه هر زمان که با کسری بودجه مواجه شد و در مباحث بانکی کم آوردند از بازار سرمایه استفاده کنند. این موضوع باعث میشود که نقدینگی حقوقیهای بزرگ و صندوقها به اجبار به سمت اوراق با درآمد ثابت برود و این باعث تشدید ریزشها و بیاعتمادی سرمایهگذاران حقیقی خردی که به سمت بازار آمدند، میشود و به تبع آن، خروج منابع و نقدینگی به سمت اوراق با درآمد ثابت یا همان اوراق دولتی و بدتر از آن بازارهای موازی رخ میدهد و دچار ریزشهایی مانند ریزشهای تابستان گذشته تا بهار امسال میشویم.
فرهنگسازی و آموزش موضوع مهم دیگری است که در حال حاضر حتی اشخاصی که بهصورت تخصصی در بازار فعالیت میکنند و تحلیلگر هستند نیز از دانش اصولی و حرفهای برخوردار نیستند و برای افرادی که بهتازگی وارد بازار شدهاند نیز محل مشخصی برای آموزش و ترویج فرهنگ سرمایهگذاری وجود ندارد و یکی از مسائلی که کارگزاریها با آن درگیر هستند، از تبعات همین موضوع است. در واقع سال گذشته با هجوم گسترده مردم به بورس، کدهای بسیار زیادی صادر شد و حسابهای بورسی زیادی به تبع آن توسط کارگزاریها افتتاح شد. این مسئله بدون توجه به دانش تخصصی، زمان، ریسکپذیری سرمایهگذاران صورت گرفت و تنشهای ایجاد شده بعد از ریزش بازار که همه میدانند، عمدتا به همین خاطر بود. در صورتی که اگر از قبل به این افراد آموزش و مشاوره ارائه میشد و بیشتر به سمت شرکتهای سبدگردانی یا صندوقها هدایت میشدند، کمتر ضرر میکردند یا سرمایهگذاریها بهصورت پراکنده نبود در حال حاضر شاهد این همه نوسان و ریزش در بازار نبودیم.
نکته بعدی، فاصله گرفتن از سیاستهای شتابزده و اتخاذ ابلاغ سیستماتیک و منطقی سیاستها و مقررات حاکم بر بازار است که خیلی به بازار کمک خواهد کرد. مثلا در حال حاضر بحث اعطای اعتبار برای مدیران بازار سرمایه مطرح و منع شده است این در حالی است که معاملات این مدیران اخیرا مجاز شده است و منع اعطای اعتبار میتواند اثرات مثبت نظارتی اقدام اخیر را از بین ببرد. در واقع اگر قرار است مدیران فعال بازار مانند سایر سرمایهگذاران معامله کنند و ما بر فعالیت ایشان نظارت کنیم، چه عیبی دارد مانند سایر مشتریان اعتبار هم بگیرند. اقدامات خوبی بابت تخلفات مالی و بحث دستکاری و فساد در بازار سرمایه صورت گرفته که نکته خوبی است و مقام ناظر بازار در بورس اوراق بهادار روی این موضوع بسیار حساس شده است. امید است در این خصوص شتابزده چیزی تصویب نشود زیرا در دنیا نیز این مطلب یعنی مبارزه با دستکاری در بازار براساس زیرساختهای فناوری هوشمند انجام میشود و این کار به صورت تذکر تلفنی و دستی بسیار نادر است و لازم است سامانههای مبتنی بر هوش مصنوعی طراحی و فراهم شود و بعد این مطلب را بهصورت سیستمی پیادهسازی کنند که باعث جلوگیری از رونق معاملات در بازار نشود.
- علی جمالی - مدیرعامل کارگزاری نماد شاهدان
- هفته نامه اطلاعات بورس - شماره ۴۱۰
نظر شما