در متون مالی بانکداری، بانکها به دو دسته commercial bank و Invest Bank تقسیمبندی میشوند که در فارسی، به بانکهای نوع اول بانکهای تجاری و به دومی تامین سرمایه گفته میشود، اما در ایران میتوان بانکهای تجاری را نیز در دو گروه تقسیمبندی کرد. دسته اول بانکهایی هستند که به معنای واقعی فقط به کار بانکداری میپردازند و دسته دوم در کنار امر بانکداری، سرمایهگذار نیز شدهاند.
بانکهای تجاری را در ایران میتوان از منظرهای مختلف مورد بررسی قرار داد. شاید یکی از مواردی که سرمایهگذاران کمتر به آن اهمیت میدهند، تعداد شعب و هزینههای کارکنان بانکهاست که در عمل بخش قابل توجهی از درآمد بانکها را از بین برده و در واقع از جیب سرمایهگذاران خارج میکند. در ایران به ازای هر 100 هزار نفر بزرگسال 31 شعبه وجود دارد که 2.5 برابر میانگین جهانی است. در میان بانکهای ایرانی نیز، بیشترین تعداد شعب مربوط به بانک سپه (بعد از ادغام با بانکهای نظامی) و کمترین آن نیز مربوط به بانک خاورمیانه با 17 شعبه است. هزینه کارکنان شعب در ایران به طور متوسط ماهانه 31 میلیون تومان است و در این در حالی است که بانک خاورمیانه حدود 41 میلیون تومان برای هر کدام از کارمندان شعب خود هزینه میکند (این هزینه با هزینه حقوق و دستمزد پرداختی متفاوت است و میانگین دریافتی کارکنان بانکها کمتر میزان عنوان شده است). بانک خاورمیانه با برنامه تجاری که بنیانگذاران آن تعریف کردهاند، شعب کم (در نتیجه هزینه نیروی انسانی کمتر) و ارائه خدمات به مشتریانی که نسبتا خوش حساب هستند را در دستور کار دارد و در نتیجه علاوه بر هزینه پایین نیروی انسانی نسبت به درآمد، توانسته است هزینه مطالبات مشکوک الوصول را کنترل کند و نسبتهای مالی را در سطح مطلوب نگه دارد. چنین دیدگاهی باعث شده است که بانک خاورمیانه همواره سودی معقول و با کیفیت و نسبتا قابل پیشبینی را محقق کند.
اما در مقابل بانکهایی قرار دارند که علاوه بر فعالیت در راستای بانکداری تجاری یا همان دریافت سپردهها و اعطای وام به مشتریان، مبادرت به ایجاد بنگاههای اقتصادی دیگر و حتی خارج از دامنه و زنجیره بانکداری کردهاند. شرکتهایی مانند هلدینگهای معدنی، ساختمانی و... از این دست هستند.
- بیشتر بخوانید:
محصولات « شکام » به ۲۴ کشور صادر میشود
نتیجه تاسیس چنین شرکتهایی هر چند شاید ریسک نکول مشتریان در پرداخت تسهیلات را از طریق پرداخت تسهیلات به شرکتهای زیر مجموعه (به جای مشتریان عادی) کاهش دهد، اما در مقابل ریسکهای دیگری را نیز ایجاد میکند. ریسکهایی از جمله ایجاد داراییهای غیرنقدشونده ولی ارزنده مانند ایران مال یا هلدینگهای معدنی که با وجود حضور در بازار سهام، همواره رکود و رونق در بازار کامودیتیها میتواند دلیلی برای ناترازی در بانک مادر را موجب شود، اما با توجه به آنکه همواره در اقتصاد ایران شاهد رشد افسارگسیخته ارز در دورههای 4 تا 5 ساله هستیم، میتوان گفت سرمایهگذاری در چنین داراییهایی چه به صورت اعطای وام و چه به صورت مشارکت در افزایش سرمایه، میتواند در زمان صعود نرخ ارز، باعث جذابیت بانک مادر نسبت به بانکهایی شود که چنین داراییهایی را در اختیار ندارند.
اما نکته مهم دیگری که شاید صرفا از اعداد و ارقام صورتهای مالی یک بانک نتوان به آن رسید، سهم از بازار سپرده و تسهیلات در سیستم اقتصادی کشور است. میزان مانده تسهیلات اعطایی در اسفند 1398، اسفند 1399 و تیر ماه 1400 به ترتیب برابر با 1،936، 2،792 و 3،254 همت (هزار میلیارد تومان) بوده که سهم بانک خاورمیانه به ترتیب برابر با 0.62، 0.87 و 0.78 درصد بوده است که به وضوح حاکی از افزایش سهم از سپردههای سیستم بانکی است، موردی که میتواند موجب افزایش درآمد ناشی از تسهیلات نیز شود.
میزان سپردهها نیز در کل سیستم بانکی در اسفند 1398، اسفند 1399 و تیر ماه 1400 به ترتیب برابر با 2،716، 3،875 و 4،429 همت بوده و سهم بانک خاورمیانه به ترتیب برابر با 0.64، 0.86 و 0.8 درصد بوده است.
نسبت تسهیلات به سپردهها بعد از کسر سپرده قانونی در سطح کشور در پایان سالهای 1398 و 1399 و تیر ماه 1400 به ترتیب برابر با 79.4، 80.2 و 81.5 درصد بوده و این در حالی است که این نسبت برای بانک خاورمیانه همواره بالای 100 درصد بوده است. در نتیجه میتوان گفت بانک خاورمیانه در استفاده از سپردهها و اعطای تسهیلات موفقتر از میانگین کشور عمل کرده است.
به طور خلاصه میتوان گفت، نبود سرمایهگذاری در شرکتها خارج از زنجیره بانکداری (به مانند بسیاری از بانکهای کشور) در زمان رونق بازار سرمایه و صعود قیمت ارز (با توجه به کامودیتی محور بودن بازار سرمایه و کلیت صنعت در ایران) هر چند امری خوب در راستای رعایت قانون رفع موانع تولید رقابتپذیر است، اما سود سهامداران را نسبت به بانکهای مشابه کمتر خواهد کرد.
نکته منفی دیگر در بانک خاورمیانه بالا بودن هزینه کارکنان نسبت به میانگین کشور است، هر چند ساختار اداری این بانک به شدت کوچک بوده و در نتیجه اثرات آن چندان قابل ملاحظه نخواهد بود. یکی از ویژگیهای منفی خاورمیانه آن است که این بانک تنها دارای 17 شعبه است که 6 مورد آن نیز شعب استیجاری هستند. در نتیجه اگر به جذابیت افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی قائل باشیم، این بانک چندان از این نظر جذاب نخواهد بود.در مقابل نقاط ضعف آن، میتوان کوچک بودن و بهینه بودن ساختار تجاری این بانک را نقطه قوتی برای آن به حساب آورد که موجب شده است سهم این بانک از ساختار بانکی کشور با رشد بیشتری نسبت به میانگین باشد.
نظر شما