شرکتهای سبدگردانی که به نوعی یکی از نهادهای مالی جدید بازار سرمایه هستند، باید با اطلاعات و دانشی که در اختیار دارند و با توجه به اهداف مشتری از سرمایهگذاری، میزان ریسکپذیری او، مقاطع زمانی مورد نیاز سرمایهگذار جهت برداشت وجه از حساب و میزان مبلغ برداشتی و همچنین با مورد ملاحظه قراردادن داراییهای مناسب برای سرمایهگذاری مشتری و نسبت مناسب سرمایهگذاری در هرکدام از این داراییها، نسبت به خرید، فروش و نگهداری اوراق بهادار مختلف و داراییها، اقدام کند.
سبدگردان آرمان اقتصاد با مجموعه ای شامل صرافی، لیزینگ، سبدگردانی، صندوق با درآمد ثابت و صندوق بازارگردانی در حال فعالیت است. استراتژی اصلی شرکت به زعم احمد اتحادپور، مدیرعامل سبدگردان آرمان اقتصاد، سرمایهگذاری پایدار و تلاش برای تحقق پیشرفت وضعیت مالی مشتریان با کسب جایگاه برتر در صنعت مدیریت سرمایه است. واکاوی جایگاه و چشمانداز شرکتهای سبدگردانی و همچنین پیشبینی بازار سرمایه تا پایان سال محور گفتوگوی ما با وی بود.
* چشمانداز سبدگردانی را چگونه پیشبینی میکنید؟
معمولا سرمایهگذاری در بازار سرمایه به دو روش مستقیم و غیرمستقیم است؛ شرکتهایی که میتوانند بهصورت غیرمستقیم مشارکت کنند صندوقهای سرمایهگذاری در سهام و شرکتهای سبدگردانی هستند. بازار سرمایه ایران در سرمایهگذاریهای غیرمستقیم از دنیا عقبتر است، در جهان مرسوم است درصد بالایی از منابع وارد شده به بازار توسط صندوقهای سهامی و یا شرکتهای سبدگردانی بهصورت غیرمستقیم سرمایهگذاری شود اما در ایران هنوز مفهوم شرکتهای سبدگردانی به خوبی جا نیفتاده است؛ در حالحاضر در جامعه کل داراییهای تحت مدیریت شرکتهای سبدگردانی حدود ۱۵ هزار میلیارد تومان است که نسبت به حجم ۶ تا ۷ میلیون میلیاردی بازار عدد بسیار ناچیزی است البته بهنظر میرسد آینده صنعت سبدگردانی بسیار روشن است و قطعا منابعی هم که در آینده تحت نظارت آنها قرار میگیرد، بیشتر خواهد شد.
* و در این مسیر سبدگردان آرمان اقتصاد با چه چالشهایی مواجه بوده است؟
یکی از چالشهای اساسی اینکه هر زمان بازار منفی میشود به این دلیل که سرمایهگذاران ترس از دست دادن داراییهای خود را دارند، معمولا شرایط برای جذب سخت میشود و به طبع، منابع از سبدگردانیها و بازارسرمایه خارج میشود، بنابراین نوسانات بازار بسیار زیاد است و بر روند فعالیت ما تأثیر منفی گذاشته است، درمقابل زمانی که بازار مثبت میشود هم سرمایهگذاران ترجیح میدهند بهصورت مستقیم سرمایهگذاری کنند که این موضوع در دنیا مرسوم نیست یعنی هر شخصی در دنیا بخواهد سرمایهگذاری کند با شرکتهایی که مدیریت داراییهایش را انجام دهند همکاری میکند بنابراین از جمله چالشهای اساسی این است که در زمان صعود و نزول بازار متقاعدسازی مشتریان سخت است.
* بنابراین فکر میکنید وضعیت صنعت سبدگردانی چطور خواهد شد؟
سبدگردانی صنعت بسیار نوپایی در ایران است یعنی شاید جوانترین بخش بازار سرمایه در نهادهای مالی است که اگر تیمهای تخصصی خوبی در این شرکتها قرار گیرند میتوانند به بازار کمک و درآمدهای خوبی برای خود ایجاد کنند. در گذشته حدود ۲۰ شرکت سبدگردانی وجود داشت اما در حال حاضر حدود ۵۰ شرکت وجود دارد و هر روز هم مجوز صادر میشود که معتقدیم روند بسیار خوبی است؛ در حال حاضر یک درصد بازار حدود ۷۰۰ هزار میلیادر تومان است اما دارایی تحت مدیریت شرکتهای سبدگردانی حدود ۰.۲ درصد است؛ تعدد ارائه مجوز باعث میشود مردم بهتر ما را شناسایی کنند تا جایی که در آینده هم تأثیرگذاری سبدگردانیها و منابع تحت اختیار آنها بیشتر خواهد شد و به درصدی بالاتر از بازار سرمایه برسد.
- بیشتر بخوانید:
شاخص بورس به یک میلیون و ۷۰۰ هزار واحد میرسد
* تعداد سبدگردانهای موجود در بازار جوابگوست یا به تعداد بیشتری از این شرکتها نیاز داریم؟
ساختار مشخص میکند که چه تعداد کافی است، بهنظر میرسد در حال حاضر اگر به جز یک شرکت سبدگردان هیچ سبدگردان دیگری وجود نداشته باشد میتواند تمام سبدهای صادر شده در ایران را مدیریت کند در نتیجه بهتر است اینگونه به آن پرداخت که چهساختاری میتواند برای سبدگردانیها مناسبتر باشد زیرا اگر ساختار مناسب برای شرکتهای سبدگردانی ایجاد شود اتفاق خوبی است.
* منظورتان از ساختار مناسب شرکتهای سبدگردانی چیست؟
ساختاری یک پارچه که توانایی ثبت نام مشتریان تا انجام معامله را در یک سیستم داشته باشد.
* به موضوع انحصارزدایی از صدور مجوزهای سبدگردانی اشاره کردید، با این حال سبدگردانها عملکرد مناسبی در ارائه خدمات نداشتهاند؟
بهنظر شرکتهای سبد گردانی در حال بزرگ شدن هستند و با توجه به توسعه زیرساختهای رقم خورده در آینده شاهد رشد بسیار خوب شرکتهای سبدگردانی خواهیم بود.
* برنامه ای برای عرضه اولیه دارید؟
در حال حاضر این موضوع یکی از اهداف ماست اما بهنظر میرسد آرمان اقتصاد شرکتی رشدی است و نیاز دارد یک سال دیگر هم به رشد خود ادامه دهد و بعد از آن قطعا برای عرضه اولیه اقدام خواهیم کرد.
* به بازار هم نگاهی داشته باشیم، فکر میکنید چه نکاتی باید مورد توجه قرار بگیرد تا بازار سرمایه، از بحران فعلی نجات پیدا کند؟
ضروری است اعتماد به بازار سرمایه برگردد، اگر مسئولان و فعالان بازار سرمایه هرگونه تلاشی کنند و اعتماد عموم را جذب نکنند شرایط بورس به همین شکل خواهد بود، تنها شانسی که بتواند بازار را از این شرایط چالش برانگیز خارج کند اینکه افراد دوباره به سمت بازار بیایند و به آن اقبال نشان دهند که به شرکتها هم کمک بسیاری میکند. در حال حاضر اکثر شرکتها برای افزایش سرمایه به مشکل بر میخورند و طرحهایی برای راهاندازی دارند اما به دلیل اینکه از افزایش سرمایه استقبال نمیشود دیگر نمیتوانند این کار را انجام دهند بنابراین باید فعالان بازار برای بازگشت اعتماد عمومی تلاش کنند که این موضوع نیاز به فرهنگ سازی، حمایت دولت، سازمان بورس و حمایت مستقیم وزیر اقتصاد دارد.
* باتوجه به شرایط فعلی وضعیت بازار سهام را تا پایان سال چگونه پیش بینی میکنید؟
فکر میکردیم بازار مثبتتر از شرایط فعلی باشد زیرا متغیرهای بنیادی این هشدار را میداد که اگر نرخ ارز و قیمتهای جهانی افزایش پیدا کند شرایط بازار سرمایه بهتر میشود، در شرایط فعلی بسیاری از شرکتها مانند ملی مس، فولاد مبارکه و شرکتهای کوچکتر با p/e بعضا ۳ و ۴ فوروراد معامله میشوند که نسبت به میانگین تاریخی عددی بسیار پایین است و بازار میتواند رشد کند اما موضوعی که وجود دارد اینکه اعتماد مانند گذشته در بازار سهام وجود ندارد، طبق تحقیقات ما یک درصد از افراد ترجیح میدهند در شرایط فعلی بازار سرمایه سرمایهگذاری نکنند، عمده آنها تمایل دارند به سمت بازارهای موازی مانند رمزارزها حرکت کنند. امید است اعتماد به بازار برگردد و در اینصورت شرایط بنیادی بازار مساعد بالا رفتن است. برای پیشبینی بازار تا پایان سال باید چند متغیر در نظر گرفته شود؛ دلار، برجام و قیمتهای جهانی که براساس هرکدام از این موارد شانسی در نظر گرفته و تصمیمگیری میشود، به نظر میرسد شانس رسیدن به توافق و دلار زیر ۲۵ تا ۲۶ تومان ۲۰ درصد است، دلار همین محدوده قیمتی باقی بماند و یا شاید بالاتر رود به همین دلیل بازار در صنایع صادرات محور و کامودیتی محور مانند شرکت پتروشیمی، صنعت فولاد و صنعت مس مثبتتر ارزیابی میشود.
* به نظر شما کدام صنایع تا پایان سال پیشتاز هستند؟
برای انتخاب صنعت پیشتاز باید چند متغیر در نظر گرفته شود، توافق صورت خواهد گرفت یا خیر، قیمت دلار در چه ضشرایطی خواهد بودو بازارهای جهانی به چه سمتی میروند. بهنظر میرسد قیمت دلار میتواند در قیمت فعلی پایدار باشد اما اگر توافقی اتفاق افتد احتمالا این قیمتها نزولی خواهد شدکه در چنین شرایطی صنایع خودرو و بانک میتواند مورد توجه سرمایهگذاران قرار گیرد اما این سناریو محتمل نیست یعنی شاید باید ۲۰ درصد به این موضوع شانس داد. عمده شانس مربوط به شرکتهایی میشود که احتمالا صادرات محور هستند و قیمت جهانی دارند مانند کامودیتیها، پتروشیمیها، فولادیها، سنگ آهنیها و باقی شرکتهایی که قیمت آنها جهانی است و تصور این است که با p/e بهتری میتوانند در آینده معامله شوند، بنابراین بهنظر ﻣﯽرسد صنایع فلزی، مس و پتروشمی پیشتاز خواهند بود.
- همراز فیروزی - خبرنـگار
- شماره ۴۲۷ هفته نامه اطلاعات بورس- صفحه ۹
نظر شما