«دارایکم» و «پالایش» دو صندوقی هستند که به درخواست دولت در راستای واگذاری مدیریت به بخش خصوصی راهاندازی شد یعنی از بخش دولتی جدا و به بخشهای دیگری واگذار شوند که در نهایت این اقدام به آن صورت که بایسته و شایسته است محقق نشد.
به این معنی که عملا بخش غیر دولتی در آنجا نقشی ندارد و دولت همچنان عنان مدیریت دارایی فروخته خود را برعهده و در دست دارد، فقط سرمایهای را از مردم دریافت کرده است بنابراین در ابتدا نوعی بدبینی اتفاق افتاد در صورتی که قرار بود ارزشمندترین سهام باشند البته در زمان واگذاری اینگونه بود و سهام با ارزشی داشتند. در حال حاضر در صندوق دارایکم، سهام بانکهای معتبر کشور وجود دارد و در مقابل هم در صندوق پالایش بهترین و سودده ترین پالایشگاههای کشور حضور دارند، همچنین مولد بودن دو صنعت بانکداری و پالایشگاهی گواه بر این دارد که این دو صندوق میتواند محل سرمایهگذاری خوبی باشد درصورتی که از سوی دیگر مدیریت هم بتواند به بخش خصوصی یا غیر دولتی واگذار شود، عملا چنین اتفاقی نیفتاد و مدیریت واگذار نشد چون اگر بنا به انتقال مدیریت باشد دولتیها حاضر به انجام واگذاری هیچ شرکت و صنعتی نیستند که دور از منطق واگذاری است.
طبیعی است اگر از ابتدا این واگذاری بهصورت خصولتی انجام میشد مردم آنها را خریداری نمیکردند و چون چنین تصوری نداشتند، میگفتند باید پول و منابع در دست باشد که بتوانیم به مدیریت این دو صندوق ورود کنیم، در این راستا تمامی افراد و ارکان میتوانستند نقش خود را به خوبی ایفا کنند، همچنین هر نهادی حتی بهصورت فردی و کنسرسیومی میتوانست مدیریت را داشته باشد. موضوع بعدی این است که دولت خرج و مخارج خود را از این صندوقها به دست آورد، بخشی از آنها را که واگذار کرد و بخش دیگر هم نگاهی به سود حاصل از فعالیتهای شرکتهای داخل این صندوقها داشت، چه بانکها که اسیر تسهیلات تکلیفی شدند و عملا جریان سوددهی آنها پسرفت پیدا کرد و چه پالایشگاهیها که باوجود سود مؤثر، هر روز زمزمههایی میآمد که بتوانند این سود را به نوعی با ترفندها، قالبها و دیدگاههای مختلف مصادره کنند بنابراین باوجود استقبال بینظیری که از آنها شد اما این موارد شاکله حضورشان را در بازار سرمایه زیر سؤال برد.
صندوق دارا با قیمتهای بسیار بالا حتی حدود ۲۸ هزار تومان هم معامله شد یعنی ۲.۸ برابر، صندوق پالایش هم همان روز اول ۱.۳ برابر یعنی ۳۰ درصد بالای ارزش خالص داراییهایش که همه آنها در بورس است معامله شد که نشان از اقبال خوب میدهد اما مسائل عنوان شده باعث شد اقبال از این دو صندوق برچیده و سرمایهگذاران روی گردان شوند.
مدتی هم این صندوقها در معرض حرکتهای پوپولیستی قرار گرفتند، مردم هم خریداری کردند و با اینکه با خرید دارایکم هنوز در سود هستند اما این سود کفاف تورم را نمیدهد یعنی ارزش دارایی آنها آنچنان که باید رشد نکرد، در پالایش هم ۱۰ هزار تومان فروختند و در حال حاضر در بهترین حالت ۸۲۰۰ تومان است که خیلی مقبول نیست چون سرمایهگذاران به تصمیماتی که در دولت و حتی مجلس گرفته میشود نظر مثبتی ندارند و احساس میکنند که هر لحظه تصمیمات خلقالساعه منجر به مصادره شدن سودشان میشود و از سوی دیگر نحوه حضور مردم در ترکیب سهامداری یا مدیریتیشان نگرانیهایی است که سرمایهگذاران دارند به همین دلیل این صندوقها با مخاطرات جدی ناشی از نداشتن اقبال توسط مردم مواجه هستند که باید چاره شود. قول مساعدی که اخیرا سازمان بورس داده است برای اینکه شرایط به گونهای شود که این دو صندوق به ارزش خالص داراییها یا NAV معامله شوند و یا حداقل نزدیک به آن باشند، دور از ذهن نیست و میتواند هر لحظه اتفاق افتد اما به شرط اینکه شرایط برای حضور بدون حاشیه در جریان معاملاتی و حتی مدیریتی صندوقها فراهم باشد البته با جهتگیریای که در دولت و مجلس فعلی وجود دارد وقوع چنین اتفاقی بعید است اما محال نیست. انتظار میرود با نتیجه بخش بودن رایزنیها، بهبود شرایط بازار و به دور از حاشیههای دولتی، مجلسی و قانونگذاری در چارچوب معین قوانین، مقررات و دستورالعملها، دو صندوق واسطهگری مالی یکم و پالایشی یکم بتوانند به ارزش واقعی معامله و سرمایهگذاران را راضی کنند.
- محمدعلی احمدزاد اصل - مدیرعامل شرکت سرمایهگذاری اهتمام ایرانیان
نظر شما