به گزارش صدای بورس حال ناخوش بورس از مرداد تیره سال ۹۹ تاکنون ادامه دارد؛ با نگاهی به سایر بازارهای موازی و رقیب متوجه میشویم که بازار سرمایه در رقابت با آنها گویی از دور خارج شده است. بر اساس آمار، نرخ ارز از خرداد ۱۴۰۰ تا خرداد سال جاری با ۳۲ درصد رشد همراه بوده و در این بازه زمانی قیمت مسکن رشد ۳۵.۵ درصدی را به خود دیده است؛ در این بین تورم همچنان میتازد و به رشد ۵۲.۵ درصدی رسیده است اما شاخص کل با ۳۱.۷ درصد رشد از رقیبان قدیمی عقب مانده است. کارشناسان این موضوع را بررسی میکنند.
بورس در دست بازیگران
به عقیده آلبرت بغزیان، استاد اقتصاد دانشگاه تهران شاید زمانی بورس یکی از جایگزینهای داراییها یعنی بخشی از سبد مردم محسوب میشد اما تجربه تلخ سال ۱۳۹۹ باعث شد سهام از سبد دارایی آنها خارج شود چون نوساناتی که در ارز، مسکن، طلا و... وجود دارد در بورس دیده نمیشود به این علت که بورس بازیگر دارد و به راحتی میتوان ثابت کرد بازیگران بورس میتوانند در سفارشات تأثیر بگذارند، نوسان ایجاد کنند و از آن سود ببرند که این رفتار باعث شد افراد عادی متضرر شوند؛ سقوط بورس در دو سال گذشته این موضوع را ثابت کرد که عملا حمایت دولت از این بخش برداشته شده و تعداد مالباخته عادی زیاد بوده است.
او تأکید کرد: در مجموع یکی از دلایلی که بورس نسبت به رشد دلار، تورم و افزایش قیمت مسکن صعود چندانی نداشته وجود بازیگر در این بازار است و میتوان در صف سفارش متوجه شد که چه افرادی حجم مبنا پر و حداکثری و حداقلی ایجاد میکنند، بنابراین نمیتوان طبق روندهای گذشته با هرگونه تحلیل تکنیکال یا فاندامنتال سبد سهام انتخاب کرد و باید در لحظه دید که تصمیم بر روی کدام نمادها گذاشته شده است.
به همین دلیل معمولا دیگر مردم به این بازار ورود نمیکنند ضمن آنکه در حال حاضر افراد، لوازم خانگی، طلا، خودرو، مسکن و... را بهراحتی جایگزین یکدیگر میکنند اما سهام را خیر!
این کارشناس اقتصادی افزود: وعدههای بسیاری که برای دخالت و تزریق پول به این بازار داده شد، محقق و عملیاتی نشد درنتیجه بازار سهام در دست عدهای حرفهای و آشنا به سیستم سفارشگذاری است که تصمیمگیرنده هستند. به همین دلیل میبینیم چه در زمانهایی که ارز روند صعودی دارد و چه در زمانهایی که روند نزولی دارد، بازار سهام رنگی جز سرخی سقوط هر روزه به خود نمیبیند.
وی تصریح کرد: در حال حاضر چنین توجیهی که بازار سرمایه کامودیتی محور است و باتوجه به کاهش قیمت کامودیتیها در سطح جهانی، رشدی نداشته، قابل قبول نیست. یعنی در کشور ما اقلامی گران شده که عملا در دنیا افزایشی نداشته است ضمن آنکه علاوه بر کامودیتی، نرخ ارز، تحریم، انتقال دشوار وجوه و... هنوز رفع نشده است. همچنین روند نزولی کامودیتیها به دلیل جنگ روسیه و اوکراین برای چند ماه گذشته بوده است و برای توجیه وضعیت موجود باید علت نوسانات هفتگی گفته شود. از سویی دلایل سقوط دو سال گذشته متفاوت است.
بنابراین نباید با بهانه رکود کامودیتیها در سطح جهانی پوششی بر بازیگران موجود در بورس گذاشت چون هر زمان که آنها بخواهند مس، فولاد، گندم و... رشد میکند به همین علت صنایع وابسته آنگونه که باید سودآور نیستند، قیمت سهام آنها افزایش پیدا نمیکند و حتی سقوط هم میکند. همچنین درصد شناوری سهام در بورس اوراق بهادار پایین است و سود عمده به سوی غیرشناورها حرکت میکند درنتیجه یکسری بازی است که در بازار سهام رخ میدهد.
جذابیت در کدر بودن است
علی جبل عاملی، کارشناس بازار سرمایه در پاسخ به این پرسش که باوجود رشد دلار، افزایش قیمت مسکن و رشد تورم چرا بازار سهام رشد نکرده است، گفت: در شرایط فعلی جریان تورمی در کشور وجود دارد که ناشی از عوامل مختلفی است. ضمن آنکه در این میان مسئله تورم انتظاری هم مطرح است و به دلایل بنیادین از جمله نقدینگی یا سیاسی ممکن است سطح عمومی قیمتها افزایش داشته باشد. بنابراین مردم که انتظارات تورمی دارند آن را پیشخور میکنند. او افزود: موضوع مهم در بازار فعلی نقدینگی است؛ حجم نقدینگی که به سمت بازارهای موازی روانه میشود اما حرکتی به سمت بازار سرمایه ندارد، در نتیجه علت این اختلاف به دلیل کوچ نقدینگی به سمت بازارهایی مانند طلا، مسکن و حتی بخش عمدهای هم به سمت سپردههاست چون در کنار افزایش نرخ بهره بین بانکی، نرخ سود هم در برخی بانکها بالا رفته و شنیده میشود برای مبالغ بیش از یک میلیارد تومان ۲۰ تا ۲۱ درصد سود پرداخت میشود. ضمن آنکه طبق آمار در اردیبهشت ماه نسبت به دوره مشابه قبل حدود ۳۵ درصد میزان سپردهگذاری زیاد شده که این نشان میدهد سرمایه به سمت بورس نیامده و وارد بازارهای موازی شده است. البته از بازار رمزارزها هم میتوان بهعنوان محلی برای روانه شدن این سرمایهها نام برد گرچه در حال حاضر در موقعیتی نیست که به آن توجه زیادی شود.
جبل عاملی تصریح کرد: در شرایط فعلی گزارشهای خوبی از سوی شرکتهای بورسی منتشر شده، نرخ دلار سطوح خود را حفظ کرده و نسبت به چند ماه گذشته افزایش داشته است. همچنین باوجود فاصله دلار آزاد و نیما، افزایش اندکی در نرخ نیمایی داشتیم اما باوجود تمامی این موارد توجهی به بازار نمیشود و عملا نقدینگی بازار همان نقدینگی حقیقیهای قدیمی بازار و حقوقیهاست. بنابراین نه تنها پول جدیدی وارد بازار سرمایه نشده است بلکه حتی خارج هم میشود. این کارشناس بازار سرمایه ادامه داد: نکته دیگر اینکه در شرایط ابهامآمیز، سرمایه از فضای شفاف فرار میکند. بورس شفاف است و فردی که میتواند ارز یا دلار خریداری کند بدون اینکه رصد شود یا مالیات بدهد وارد این بازارها که غیرشفاف است، میشود در نتیجه این سرمایه یا از کشور خارج و یا در داخل کشور در بازارهای غیرمولد یا غیرشفاف نگهداری میشود. وی تأکید کرد: مجموع این اتفاقات باعث میشود بورس مورد غفلت قرار گیرد و سرمایه به سمت بازارهای غیرشفاف مانند ارز، طلا و... که نقدشوندگی هم گاه در آن زیادتر است، برود چون انتظارات تورمی ناشی از تردید نسبت به نتیجه مذاکرات و یا کلیت اقتصاد وجود دارد، مخصوصا باتوجه به اینکه حداقل در شش ماه اخیر بازار خبر محورتر شده است و به اخبار به سرعت واکنش نشان میدهد. البته علاوه بر جهت نقدینگی، کاهش قیمت برخی کامودیتیها تحت تأثیر جنگ اوکراین، افزایش تورم جهانی و تقویت دلار نیز بر کاهش قیمت بعضی سهمها با توجه به کامودیتی محور بودن بازار بیتأثیر نبوده است.
مدیریت ضعیف است
نیما فاضلی، کارشناس بازار سرمایه در گفتوگو با هفتهنامه اطلاعات بورس دلایل رشد نامتناسب بورس نسبت به سایر بازارهای موازی را واکاوی کرد.
***
* بهنظر شما علت اینکه بازار سرمایه همگام با افزایش دیگر بازارهای مالی رشدی نداشته، چیست؟
اولین و مهمترین عامل بسته به حمایت دولت است و به دلیل اینکه دولت سیاست مشخصی برای حمایت از بازار سرمایه ندارد، بنابراین سرمایهگذاران واکنش مثبتی نسبت به این موضوع نشان نمیدهند چون دولت مانند سنوات گذشته حمایت شفاف خود را اعلام نکرده است.
مورد دوم مربوط به گزارشهایی است که شرکتها منتشر میکنند؛ در حال حاضر گزارشهای سه ماهه شرکتها منتشر شده و یکسری هم مربوط به پایان سال است. البته باید این نکته را در نظر گرفت که پیشبینی میشود به علت اینکه بخشی از این گزارشها مخصوصا در حوزه پالایشیها بهتر از سنوات قبل بوده است، احتمال دارد بازار سرمایه رشد ۱۰ تا ۲۰ درصدی را در شاخص تجربه کند.
* از بیاعتمادی مردم هم میتوان به عنوان یکی از دلایل این اتفاق نام برد.
درست است، بهطور کلی مشخص است که سرمایهگذاران بهخاطر تجربههای تلخ سنوات گذشته دیگر اعتماد چندانی به بازار سرمایه ندارند چون بورس نتوانست خواستههای آنان را پوشش دهد بنابراین این عوامل باعث شده بازار نتواند در روندهای مثبت، خود را به خوبی نشان دهد مگر اینکه دولت سیاستهای جدیدی پیشبینی و اجرا کند. در حال حاضر فقط قدیمیهای بازار سرمایه در این حوزه حضور دارند و بهنظر میرسد سازمان بورس و وزارت اقتصاد برنامه مشخص و مدونی برای حمایت از بازار سرمایه باوجود اینکه اعلام میکنند، ندارند. البته بخشی از دلایل این اتفاق به مدیریت صندوقهایی مانند توسعه و تثبیت ارتباط پیدا میکند که به خوبی صورت نگرفته است تا بتوانند از بازار سرمایه حمایت کنند تا جایی که در زمانهایی که بازار جهش خوبی پیدا میکند، به سرعت با فروش برخی از سهمهایشان از رشد بازار جلوگیری میکنند.
* تأثیر افزایش نرخ سود بانکی بر درجا زدن بورس را چگونه ارزیابی میکنید؟
مهمترین نکته افزایش نرخ سود بانکی است چون در حال حاضر با افزایش تدریجی آن مواجه هستیم و این موضوع باعث میشود افراد سرمایه خود را در بازار امنی مانند بانکها سرمایهگذاری کنند.
بانک مرکزی هم سعی دارد با این کار سرمایههای بخش خرد را به سمت بانکها سوق دهد ضمن آنکه در شرایط فعلی حتی اوراق دولتی هم به فروش نمیرود یعنی دولت نه تنها در کنترل و حفظ یا همان رونق بازار سرمایه موفق نبوده بلکه حتی نتوانسته ریزشی که در برخی اوراق دولتی مانند صندوقهای دارایکم، سهام دولتی و... اتفاق افتاده را جبران کند.
* و برای عبور از آن باید چه تدابیری لحاظ شود؟
همچنان با این بحران مواجه هستیم اما نه مانند بحرانی که سال ۹۹ داشتیم، بازار در شرایط نوسانی قرار دارد به خصوص در روزهای اخیر منفی بوده است و نشان میدهد دولت و سازمان بورس نتوانستند در مدیریت به خوبی عمل کنند مگر اینکه گزارشهای پایان سال تغییری ایجاد کنند و یا حمایتی در صنعت خودرو رخ دهد اما در حالت عادی اتفاق خاصی در حوزه بازار سرمایه نمیافتد.
- ملیکا حمزهئی - خبرنگار
نظر شما