به گزارش صدای بورس مسلما ریسکهای موجود در اقتصاد ایران جدید نیستند و سالهاست با شدت و ضعف به عنوان عوامل بازدارنده توسعه اقتصادی کشور عمل میکنند، اما واقعیت آن است که در حال حاضر لااقل تا پایان سال ریسکها شیب صعودی شدیدی به خود گرفته است. نگاهی به وضعیت بازارهای پایه در ده سال گذشته نشان میدهد آنچه این بازارها را با نوسان روبهرو کرده، شدت و ضعف مذاکرات و امیدها و یأسهای آن، رشد و افت قیمت نفت، تحولات بهای ارز بوده است که همگی تقریبا با شیب ملایم در حرکت بودهاند و زمانی که شیب نمودار حرکت این عوامل تند شده، بازارهای پایه به سرعت واکنش نشان دادهاند.
آنچه در حال حاضر شاهد هستیم، متفاوت از وضعیت گذشته است: اولا مشخص نیست برنامه گفتوگوی برجام به کجا خواهد رسید. طی یک ماه اخیر و در پی اعتراضات گسترده در داخل و خارج و به دنبال همراهی کردن دولتمردان اروپایی و آمریکایی با این اعتراضات، در عمل به نظر میرسد جز روسیه و چین هیچ کشوری تمایلی به گفتوگو در ارتباط با موضوع هستهای نداشته باشد و به همین دلیل دولتهای مختلف اعلام کردهاند گفتوگوهای هستهای در دستور کار آنان قرار ندارد. ده روز پیش هم رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی مدعی شد مذاکرات درباره توافق هستهای ایران که بین ایران و طرفهای اروپایی و بهصورت غیرمستقیم با آمریکا در وین انجام میشد، به بنبست رسیده است. گروسی اعلام کرد: آژانس اتمی هم به دلیل محدودیت دسترسی بازرسان خود به تأسیسات هستهای ایران در ماههای اخیر، از اطلاعات مهمی بیخبر است. پیش از این نیز «رابرت مالی» نماینده ویژه دولت آمریکا در امور ایران، با اذعان به اینکه احیای توافق هستهای ایران نه در دستور کار و نه تحت تمرکز واشنگتن هم نیست، مدعی شد که هیچ تحرکی در زمینه مذاکرات وین انجام نمیشود.
حتی اخیرا در توئیتی که در آن رابرت مالی از دولت ایران خواسته بود تا به اعتراضات گوش فرا دهد، انتقادات شدیدی به وی وارد شد که همگی این توئیت را نشانه حمایت آمریکا از دولت جمهوری اسلامی تلقی کرده و به آن اعتراض کردند تا جایی که نماینده ویژه دولت آمریکا در امور ایران حرف خود را به صورت ضمنی پس گرفت.
همه این موارد حکایت از آن دارد که فعلا باید هر نوع سیگنالی از سمت مذاکرات برای بازارهای مختلف را منتفی بدانیم و شاید این گفتوگوها تا زمانی که اعتراضها در ایران ادامه دارد، ممکن نباشد.
بیشتر بخوانید: واکنش بازار ارز به ادعاهای تازه گروسی درباره توافق هستهای
در این بین عامل دیگر رشد احتمالی قیمت نفت است. مورگان استنلی در تازهترین پیشبینی خود اعلام کرد احتمالا در زمستان قیمت نفت بار دیگر به بالای صد دلار برسد. دلیل آن نیز به تحریمهای نفتی روسیه و سختگیریهای مجدد برای ایران به علاوه توافق اوپک پلاس برای کاهش تولید نفت است. ادعای وجود برخی شواهد مبنی بر این که پهپادهای ایرانی در حمله روسیه به اوکراین مورد استفاده قرار گرفته، ایران را در برابر تحریمهای جدیدی قرار میدهد که البته این تحریمها میزانی از توانایی صادرات نفت را که در ماههای اخیر کسب شده بود، تحت تاثیر قرار میدهد.
کارشناسان میگویند، دولت بایدن در یک سال اخیر که مذاکرات دولت رییسی با او آغاز شده، از سختگیریهای موجود در دولت پیشین آمریکا کاسته و اجازه داده تا نفت ایران به بازارهای جهانی راه یابد، با این حال اگر صادرات نفت ایران با مشکل روبهرو شود یا نه، بازارهای مختلف اعم از بازار پتروشیمی و پالایشی و سایر محصولات با احتمال افزایش قیمت روبهرو میشوند.
ریسک دیگری که به تازگی به ریسکهای موجود در اقتصاد ایران اضافه شده، ریسک ناشی از محدودیتهای اینترنتی و برقراری اینترنت ملی و بستن فضای مجازی به دنبال اعتراضها در کشور است. حسین سلاح ورزی، نایب رئیس اتاق ایران معتقد است این موضوع در میانمدت «فاجعه ملی» و «بلای بین نسلی» به دنبال دارد؛ تعبیری که پیش از این در مورد هیچ چالش دیگری به کار برده نشده است.
این فعال حوزه اقتصادی معتقد است، علاوه بر این که ابزارهای لازم برای ارتباط با سرمایهگذاران و تجار بینالمللی، پس از توقف ارائه خدمات اینترنتی مسدود و در عین حال روند ارتباطگیری با جامعه جهانی مختل شده، سازماندهی صنعتی و اتصال به زنجیره ارزش جهانی تولید و تجارت را مختل کرده است و این در حالی است که دولت در قبال این تصمیم جایگزینی نیز ارائه نکرده است.
بررسیها نشان میدهد در سال ۹۸ که اینترنت کشور برای مدتی کوتاه با مشکل روبهرو شد، لااقل ۱.۵ میلیارد دلار برای اقتصاد کشور زیان به همراه داشته است و این در حالی است که در آن شرایط تقریبا همه پیامرسانها فعال بودند و کسبوکارهای اینترنتی کم و بیش فعالیت کردهاند، اما در این دوره دسترسی به هر ابزار پیامرسانی بینالمللی مسدود است که از نظر زمانی، نسبت به آن دوره طولانیتر هم شده است.
طی این مدت صنایع و بازارهای مختلف اعم از مسکن و تولید فولاد، دارو، برخی صنایع غذایی، صنایع خدماتی تولید، به خصوص در بخش حمل و نقل، بخشهای تامین و تجهیز قطعات، بخشهای ترخیص کالا، ثبت سفارشات، نقل و انتقالهای مالی و بسیاری موارد دیگر همگی دستخوش تهدیدهای جدی خواهد بود که انتشار شامخ اقتصاد ایران در فصل پاییز حتما اثرات ناشی از این وقایع را منعکس خواهد کرد.
مشکل بدتر در این بین که باید آن را ریسک اصلی این بخش تلقی کنیم، نبود هیچ ارادهای از سمت دولت برای رفع این چالشهای بنیادی است. دولت پیش از آن که تصمیم بگیرد چه جایگزینی برای ارتباط با جامعه جهانی تعریف کند، اقدام به ایجاد بستر اینترنت ملی کرده و این در حالی است که اولا هیچ یک از پیامرسانهای داخلی توان و ظرفیت حضور میلیونها حساب کاربری را ندارند و ثانیا آنطور که فعالان اقتصادی میگویند، نمیتوان از شرکای خارجی خواست در یک پیامرسان ایرانی عضو شوند و این در حالی است که شایعات پیرامون امنیت پایین پیامرسانهای داخلی باعث بیاعتمادی مردم کشور به آنها شده است.
در این بین رشد بازار ارز را باید ریسک جدی بازارهای پایه قلمداد کرد. قیمت دلار در دو ماه اخیر در حدود ۳ هزار تومان افزایش یافته و این در حالی است که در این مدت بانک مرکزی سعی کرده با انتشار اخباری مانند آزادسازی ۷ میلیارد دلار منابع ارزی ایران در کره جنوبی و یا دست و دل بازی در تزریق ارز به بازار مانع از پریدن فنر دلار شود ولی واقعیت آن است که این امر گریزناپذیر است و دیر یا زود بازار ارز با جهش روبهرو میشود.
در این بین شاید یکی از مهمترین ریسکهایی که فعالان اقتصادی با آن روبهرو هستند، بیاطمینانی به تصمیمات دولتی است. معلوم نیست دولت قرار است این مشکلات را با چه ساز و کاری حل کند. همه دولتها در تمام این یک دهه گذشته بازارهای مختلف را به طور موقت با وعدههای مربوط به مذاکرات برجام کنترل کردهاند و حتی با این که دولت سیزدهم مدعی است مشکلات را به برجام گره نزده اما در عمل تصمیمات گوناگون اقتصادی را با این پیشبینی که توافق اعمال میشود، گرفته است. اما حالا احتمالا و اتفاقا با احتمالی بالا مذاکرات متوقف شدهاند و تحریمهای سخت به اقتصاد ایران بازمیگردند؛ تحریمهایی که شاید فعلا برای رفع آنها امیدی نیست.
واقعیت آن است که روزهای سختی در راه است.
- حمزه بهادیوند چگینی - روزنـامهنـگار
- منبع: هفته نامه اطلاعات بورس شماره ۴۶۶
نظر شما