گرچه گاهی افراد این اصطلاح را به عنوان رافع مسئولیت خود در پاسخ به سوالات عنوان میکنند. این روزها بازار درگیر نوساناتی است که سرمایهگذاریها را در مخاطره بیسابقهای قرار داده و تصمیمگیری را برای عمده سهامداران سخت کرده است.
جذابیت بازارهای رقیب ناشی از نوسانات و قیمتهای غیرعادی ارز که حتی برای متخصصین علم اقتصاد هم عجیب است، از یکسو و تصمیماتی در حوزه صادرات، بودجه نرخهای نیمایی و مبادلهای و... که مبنای محاسباتی و سودآوری ناشران را تحت تأثیر قرار میدهد، از سوی دیگر باعث شده است که حتی نوسانگیران و به اصطلاح سفتهبازان نیز دچار سردرگمی شوند چه رسد به سهامداران حقیقی و حقوقی با دید میانمدت و بلندمدت.
واضح است که تأثیر متغیرهای اقتصادی از جمله نرخ ارز بر بازارها مهمترین موضوع تئوریهای مالی است. این متغیرها میتوانند تغییرات با اهمیتی در انتظارات سرمایهگذاران ایجاد کنند و حتی منجر به رفتارهای فصلی و این روزها ظاهرا روزانه و ساعتی در بازار شوند. باید توجه کرد بورس اوراق بهادار با وجود تداوم بی مهریها از جایگاه خاصی در سیستم مالی کشور برخوردار است و پر واضح است که کارآمدی و توسعه بازار سرمایه در گرو فعال بودن این نهاد در کشور است و همانطور که بارها گفته شده است کارکرد مهم بورس جمعآوری پساندازهای اندک و نقدینگی موجود در سطح جامعه و هدایت آنها به سمت فرآیند تولید کالا و خدمات در فضایی شفاف است. سرمایهگذاران بورس اوراق بهادار طیف وسیعی از افراد جامعه را تشکیل میدهند که همواره در پی کاهش ریسک و افزایش بازدهی متناسب هستند. بخش مهمی از این کاهش ریسک در عین پذیرفتن خطر معطوف به کنترل نوسانات غیرعادی ارز است. با اینکه افزایش قیمت ارز نقش اهرمی در بازار سهام دارد و تغییرات قیمت ارز بر روند سودآوری شرکتهای مختلف صادراتی از جمله معدنی و فلزی، پتروشیمی و پالایشگاهی تأثیر دارد، اما از طرف دیگر افزایش قیمت ارز موجب افزایش بهای تمام شده کالاهای تولیدی هم خواهد شد. شرکتهای واردکننده هم که البته تکلیفشان روشن است. بنابراین هر عقل سلیمی میداند که هر چه صادرات بدون ریسک و مطمئن انجام شود و بازار این شرکتها نیز کمتر متاثر از تغییر سیاستها و نوسانات شدید باشد، اهرم دلار نیز از تاثیر بیشتری برخوردار خواهد بود ولی نکتهای که باید در نظر داشت این است که افزایش نرخ ارز و برجسته شدن این نوسانات در بین عموم جامعه، تهدیدی نیز علیه بازار سهام، به عنوان بازاری موازی و رقیب بازار ارز، طلا، مسکن و رمزارز به شمار میآید. امروز سرمایهگذار باید به بازار و سیاستگذاران اقتصادی اعتماد کند و بیبرنامگی در کنترل این نوسانات دقیقا در مقابل اعتمادسازی است. آن هم بازاری که تنها موتور محرک آن نرخ ارز شده و امیدهای کمتری به بهبود سایر متغیرهای سیاسی و اقتصادی حاضر دارد.
یادمان باشد بیتصمیمی و نوسانات شدید دیدها را کوتاهمدت، انگیزهها را نوسانگیری و فرار سرمایه چه از بازار و چه حتی از کشور را تسریع میکند. بیهوده دلمان را به روزهای سبز ناشی از افزایش نرخ دلار خوش نکنیم. برای جلوگیری از تجربه سال ۹۹ بازار امروز ما ثبات و اراده میخواهد تا اعتماد کند.
- علی جبل عاملی - کارشناس بازار سرمایه
- شماره ۴۸۵ هفته نامه اطلاعات بورس
نظر شما