به گزارش صدای بورس, بازار سرمایه نسبت به نوسانات اخیر نرخ ارز بیتفاوت بود و در برابر انتظارات تورمی در بازارهای کالایی تنها با یک حرکت کوتاه رفت و برگشتی به سقف کانال دو سال اخیر واکنش نشان داد. بسیاری از کارشناسان معتقد هستند؛ بازار سرمایه در سایه ریسکهای سیستماتیک از نفس افتاده است.
با رضا روحی از کارشناسان و فعالان بازار سرمایه به گفتوگو نشستهایم و از او درباره ریسک های بازار سرمایه همچنین افزایش نرخ بهره بانکی برای کاهش این ریسک ها سوال کردیم همچنین بخشی از این گفتگو را به مقوله سیاست های دولتی در قبال بازار سرمایه اختصاص دادیم. با ما همراه باشید.
* نظر شما در زمینه افزایش تدریجی نرخ بهره بین بانکی به عنوان یکی از ریسکهای سیستماتیک مهم بازار چیست؟
بهره بین بانکی در مبادلات بین بانکها مبنا قرار میگیرد و به مرور موجب افزایش نرخ سود تسهیلات و سود سپرده ها می شود، با افزایش نرخ سود سپرده که از نگاه سپرده گذار نرخ بهره بدون ریسک تلقی می شود، سرمایه ها از بازارهای مختلف به سمت بانک ها جریان می یابد و سرمایه گذاری در دیگر بازارها از جمله بازار سرمایه کاهش پیدا می کند میزان حساسیت بازار سرمایه پس از سال ۹۹ نسبت به نرخ بهره بین بانکی بیشتر شد چرا که کاهش نرخ بهره بین بانکی در ابتدای سال ۹۹ و افزایش آن در تیر همان سال متقارن با رونق و رکود بازار سرمایه شد بنابراین فعالان این بازار در دو سال اخیر به نرخ بهره بین بانکی در تحلیل ها وزن بیشتری دادهاند.
در شرایط فعلی نیز سیاست دولت بهرهگیری از ابزارهای پولی مختلف از جمله افزایش نرخ بهره بانکی برای کنترل تورم است اما این سیاست به دلیل رشد بالای نقدینگی با شکست روبهرو می شود چون در وضعیتی که کشور با تورم حداقل ۵۰ درصد روبهروست، نرخهای بهره حتی ۲۵ درصد جذابیت لازم برای جذب نقدینگی در شبکه بانکی را ندارد از طرفی سیاست گذار قدرت مانور در نرخهای بالا در بهره بین بانکی را ندارد چراکه افزایش این نرخ بر سود تسهیلات بانکی اثر میگذارد و باعث افزایش هزینههای تولید و به تبع آن تعطیلی واحدها و بیکاری کارگران در رکود تورمی فعلی میشود بنابراین دولت در افزایش نرخ بهره بین بانکی با احتیاط عمل می کند و نباید انتظار نرخ های خیلی بالایی از بهره بین بانکی را داشت.
* آیا کاهش انتظارات تورمی با روابط خارجی کشور گره خورده است
تورم کنونی از جنس انتظارت تورمی است که با روابط خارجی گره خورده است اگر جامعه چشم انداز مثبتی از احیای برجام نداشته باشد و شاهد تغییر شگرفی در سیاست خارجی نباشیم نباید انتظار کاهش قابل توجه انتظارات تورمی و بالتبع آن تورم را داشت.
در سال ۹۲ و آغاز به کار دولت یازدهم چشم انداز مثبتی در سیاست خارجی و پرونده هسته ای ایران وجود داشت که در نهایت نیز به برجام منتهی شد به همین دلیل در مقطعی تورم تک رقمی شد، اکنون نیز تا زمانی که شاهد تحول شگرف در پرونده هسته ای و روابط خارجی کشور نباشیم، نباید انتظار کاهش انتظارات تورمی را داشت.
همچنین تجربه سالهای گذشته در بازار سرمایه نشان داده که بازار در تغییر روندها نسبت به اخبار منفی واکنش حداقلی دارد و برعکس آن نیز وجود دارد که در سال ۱۳۹۹ اتفاق افتاد، آن مقطع در شرایطی که ریسک های سیتماتیک بزرگ و اخبار منفی بسیاری بر سر بازار سرمایه وجود داشت اما شاهد رونق بازار سرمایه بودیم اکنون نیز شاهد تغییر روند بازار هستیم و اخبار منفی نظیر افزایش نرخ بهره بین بانکی نمی تواند ترمز رشد بازار سرمایه باشند.
* نظر شما در مورد سایر ریسکهای سیستماتیک و تاثیر آن بر رشد بازار سرمایه چیست؟
ارسال پرونده ایران به شورای امنیت و فعال شدن مکانیزم ماشه از مهمترین ریسکهای سیستماتیک فعلی بازار است که پتانسیل ایجاد چالش در عرصه های مختلف حتی امنیت ملی را داراست. ریسک سیستماتیک دیگری به جز این موضوع در بازار سرمایه وجود ندارد مگر اینکه اتفاق خارج از پیشبینی نظیر جنگ و درگیری روی دهد البته دل مشغولی های غرب در اوکراین و شرایط اقتصادی جامعه بین المللی ناشی از سیاست های انقباظی در پساکرونا باعث شده است که مواضع پشت پرده سیاستمداران غربی با ایران نرم تر از مواضع آشکار آنان باشد همچنین با توجه به سفر اخیر مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی به ایران و خبرهای مثبتی که از شورای حکام به گوش میرسد، سایه این ریسک بزرگ نیز از سر بازار سرمایه برداشته شده است.
* نظر شما در مورد همبستگی شاخص کل بازار سرمایه با دلار و علت عقب ماندگی آن از رشد نرخ ارز چیست؟
همیشه بازار سرمایه با تاخیر نسبت به نرخ دلار حرکت میکند، افزایش کنونی نرخ ارز پیش آمد یک موج تورمی در دارائیهاست و بازار سرمایه به دلیل داراییمحور بودن آن از افزایش نرخ ارز و موج تورمی پیش رو هرچند با تاخیر منتفع می شود سالهای ۹۷، ۹۸ و حتی سال ۹۹ افزایش نرخ دلار باعث افزایش نرخ فروش شرکت های فعال در بازار سرمایه شد و تاثیر مثبتی بر سودسازی آن شرکتها به ویژه شرکتهای فلزی، معدنی، کانههای فلزی، پتروشیمیایی و پالایشیها بر جای گذاشت که در نهایت به رشد بورس منتهی شد.
البته در شرایط فعلی تاثیر رشد نرخ دلار بر همه شرکتها و گروههای بازار یکسان نیست، باید تاثیر افزایش نرخ ارز بر صورتهای مالی شرکتها و سودآورری آنان بررسی شود چرا که افزایش نرخ دلار در برخی شرکتها به دلیل برخی سیاستهای دولت نظیر قیمت گذاری دستوری و اصرار بر عرضه ارز در مرکز مبادله طلا و ارز تاثیر سابق را ندارد .
* چه نرخ ارزی با واقعیتهای اقتصادی کشور همخوانی دارد؟
به دلیل رفتارهای هیجانی شاید شاهد نوساناتی در بازار ارز باشیم اما دلار در کانال ۴۰ هزار تومان با واقعیتهای اقتصادی کشور همخوانی دارد و بعید است دلار حتی به فرض احیای توافق برجام به کانال ۳۰ هزار تومان وارد شود بازار سرمایه اکنون با دلار ۲۵ تا ۳۰ هزار تومان معامله میشود و به زودی روند رشد آن برای جبران عقب ماندگی از نرخ ارز آغاز میشود.
از نظر تکنیکالی عدد ۲۷۰۰ واحد شاخص کل با رشد کنونی نرخ ارز همبستگی دارد که باید این عقب ماندگی جبران شود البته شاخص کل به دلیل امکان افزایش سرمایه شرکت ها از محل تجدید ارزیابی دارائی ها پتانسیل رشد و حرکت به سمت سقف های بالاتر از ۲۷۰۰ واحد را نیز داراست. اکوسیستم بازار و تابلوی معاملات نیز گویای این مطلب است.
* کدام گروهها را مستعد رشد در حرکت صعودی بعدی شاخص کل میدانید؟
گروه پالایشگاهی، گروه سیمانی، گروه قندی و گروه ساختمانی مستعد رشد هستند، گروه پتروشیمی به ویژه متانول سازها نیز در صورت تعیین تکلیف نرخ خوراک میتوانند رشد بهتری را از شاخص کل تجربه کنند.
منبع:بازار
نظر شما