با توجه به فضایی که برای دلار آزاد اتفاق افتاده است و توانستند آن را در کانال ۵۰ هزار تومان نگه دارند و با توجه به اینکه بازارهای موازی نیز در اوج قیمتی هستند بنابراین میتوان گفت جذابیتی ندارند و پیش بینی میشود بازارهای موازی با رشد مواجه نشوند. همچنین با توجه به این که انتظارات تورمی فروکش کرده است پولی به بازار سرمایه نیز سوق پیدا نمیکند و با توجه به شرایطی که برای اوراق با درآمد ثابت ایجاد شده است مقصد عمده پولها میتواند صندوقهای درآمد ثابت و یا سپردههای بانکی باشد بنابراین بازار سرمایه نیز نمیتواند با رشد خاصی مواجه شود و در حقیقت اعمال محدودیتهایی که از سوی دولت بر بازار سرمایه اعمال میشود چه بودجه ۱۴۰۳ و چه در رابطه با نرخ خوراک و جرائم بانکی و ... به نظر میرسد پولهای پارک شده نیز به بازار سهام تخصیص پیدا نخواهند کرد، لذا میتوان اینگونه عنوان کرد که بازارهای موازی با افزایش قیمت مواجه هستند و برای بازار سرمایه نیز نمیتوان آنچنان رشدی متصور بود و تنها میتوان امیدوار بود که شاخص کل کانال ۲ میلیون واحد را حفظ کرده و بین ۲ میلیون تا ۲ میلیون و ۱۰۰ هزار واحد نوسان یابد.
باید توجه داشت در بازارهای موازی به طور مثال بازار مسکن حباب دارد و به نوعی با دلار ۶۵ هزار تومان معامله میشود، بازار خودرو نیز با توجه به فضایی که ایجاد شده و مطرح شدن بحث واردات، تا زمانی که این بحث مطرح است نمیتواد جذابیتی داشته باشد، بازار ارز و سکه تا حدودی میتواند رشد داشته باشد اما با توجه به این که پولها را به نوعی در بازارها حبس کردهاند به نظر میرسد با وجود پتانسیلی که دارد دولت در کنترل نرخ دلار آزاد موفق بوده و برای آن هم آنچنان رشدی نمیتوان متصور بود.
قاعدتا به واسطه این نوع بازارهای موازی که شرایط گسیل پول فروکش کرده است بازار اوراق بدهی کماکان جذاب است با توجه به این که انتظار رشد هم برای آن دارند و این که دولت با کسری بودجه مواجه است و قاعدتا بخشی از آن را با انتشار اوراق جبران خواهد کرد. بنابراین نرخها افزایشی خواهد بود و به همین دلیل بازار بدهی میتواند جذابیت خود را حفظ کرده و تا زمانی که این جذابیت حفظ شده و انتظار تورمی نیز فروکش کرده است به نظر میرسد نمیتوان انتظار داشت پول جدیدی به بازار سرمایه جذب شود.
به لحاظ اینکه کسری بودجه نیز فشار خود را به صندوقهای بازنشستگی میآورد و آنها نیز فشار خود را به بازار سهام خواهند آورد و این فشار فروش فرصت رشد بازار سرمایه را نیز میگیرد بنابراین نمیتوان خیلی انتظار رشد برای بازار سرمایه داشت و این مساله را تقریبا در آبانماه ملاحظه کردیم که هرجا بازار سهام تلاش کرد به سمت رشد خاصی حرکت کند عرضهها زیاد میشد و این رویه کماکان ادامه خواهد داشت. با لحاظ این موارد به نظر میرسد بازار موازی به غیر از بازار اوراق بدهی جذابیتی نخواهند داشت و در بازار سرمایه نیز قاعدتا نمیتواند جذابیت چندانی که با رشد شارپی قیمتها همراه باشد شاهد بود. بنابراین به نظر میرسد بازار آذرماه نیز همچون آبانماه، با شاخصهایی که در متغیر اقتصاد کلان داریم به همین شکل ادامه پیدا کند.
روند حال حاضر همچنان ادامه دارد تنها در صورتی که اتفاق خاصی رخ دهد بازارها نیز دچار تغییر میشوند به طور مثال اگر دلار نیمایی دوم از کانال ۳۸۵۰۰ عبور کند و به بالای ۴۰ هزار تومان برسد و یا دولت بخشی از دلارهای صادراتی شرکتهای بورسی را به سامانه تجارت ببرد که نرخها در آنجا بالاتر مورد معامله قرار میگیرد و یا نرخ اوراق بدهی با کاهش مواجه شود و یا گزارشهایی که شرکتها در آبانماه به تدریج روی سامانه کدال میگذارند، گزارش فروشهای خوبی باشد تا بتواند ذائقه بازار را تامین کند در صورت اتفاقات این چنینی به نظر میرسد بازار سرمایه با توجه به این که حبابی ندارد با رشد مواجه شود در غیر این صورت بعید است پولی راهی بازار شود ضمن این که باید بودجه ۱۴۰۳ نیز به مجلس برده شود تا ببینم بازهم دولت جو بیاعتمادی را تشدید میکند یا خیر و تاثیرات آن را نیز بر بازارها ببینیم.
عوامل جنگ در بازار سرمایه خنثی شده است تنها در صورتی که تشدید شود بازار سرمایه میتواند مقداری روند کاهشی بگیرد و اگر جنگ متوقف شود میتواند مقداری با افزایش مواجه شود ولی روند شارپی نخواهد داشت. لازم به ذکر است که تقریبا شدت تاثیر جنگ غزه بر بازار سرمایه از بین رفته است. سازمان بورس و اوراق بهادار نیز با توجه به شرایط موجود فعالیت خاصی در زمینه رشد بازار سرمایه و جذابیت آن نمیتواند انجام دهد و باید منتظر عوامل پیرامونی و اثرات آن بود.
- احمد اشتیاقی - کارشناس بازار سرمایه
- شماره ۵۲۰ هفته نامه اطلاعات بورس
نظر شما