از مهمترین معضلاتی که در حوزه صندوقهای خصوصی و جسورانه وجود دارد، نبود تجربه موفق در صندوقهاست. به عبارتی وقتی سرمایهگذار با این ابزارها مواجه میشود، با بررسی عملکرد صندوق شاهد تجربه چندان موفقی نخواهد بود. هر چند این واقعیت را نباید نادیده گرفت که این صنعت بسیار جوان است و نخستین صندوقهایی که مجوز فعالیت گرفتهاند در حال حاضر به مرحله تسویه صندوق رسیدهاند و باید به بلوغ این صنعت فرصت داد.
مشکل دیگر مسائل کلان اقتصادی کشور است که همچون سایر صنایع، حوزه سرمایهگذاری جسورانه و خصوصی را نیز متأثر کرده است. کاهش سطح درآمد، مشکلات نقدینگی و نبود جذابیت سرمایهگذاری در برخی از سالهای گذشته تأثیر مخربی بر این صنعت داشته است. چالش سوم؛ یکی از مهمترین و ریشهایترین مشکلات صنعت این است که نهادهای مالی در خصوص مدیریت این نوع صندوقها به نیروی انسانی متخصص مجهز نیستند. نبود تیم حرفهای مدیریت سرمایهگذاری خصوصی قطعا مهمترین چالش این صنعت است که ریشه این مشکل در چند حوزه قابل رهگیری است؛ نخست اینکه خروجی آکادمیک دانشگاههای کشور عاری از دانش و تخصص سرمایهگذاری خصوصی است؛ دومین ریشه بی توجهی سازمان بورس و اوراق بهادار کشور به تربیت نیروی متخصص در این بخش است. سازمان میتواند در بخش ارائه گواهینامههای تخصصی بازار سرمایه، توجه ویژهای به گواهینامههای تخصصی در حوزه سرمایهگذاری خصوصی و جسورانه داشته باشد.
مسئله بعدی ساختار اجرایی تأسیس و مدیریت این صندوقهاست. موضوعاتی همچون کارمزد ثابت مدیر در طول دوره فعالیت صندوق، عدم قابلیت به روزرسانی خالص دارایی صندوق متناسب با ارزش روز سرمایهگذاریها و عدم امکان شناسایی بازدهی، ساختار پیچیده انتقال واحدهای ممتاز، ساختار کمیتههای سرمایهگذاری که الزاماً تخصص این حوزه را ندارند و توسط دارنده واحد ممتاز معرفی میشوند. برخی از این موارد نیز سبب میشود که مدیران انگیزهای برای ورود به این حوزه نداشته باشند چرا که هزینههای مستقیم و غیرمستقیم مدیریت این ابزارهای سرمایهگذاری به نسبت بسیاری ابزارهای دیگر بالاتر است. اما درآمد کارمزد مدیریت این ابزارها در طول دوره ۷ ساله فعالیت صندوق ثابت است. در حالی که در سایر ابزارهای مالی درآمد کارمزد مدیر متناسب با ارزش خالص داراییهای صندوق افزایش مییابد. بنابراین در بسیاری از ساختارهای اجرایی این صندوقها و همچنین ریزساختارهای بازار این ابزار بهروزرسانی نیاز است.
یکی دیگر از مشکلات، ایجاد ساختارهای موازی صندقهای خصوصی و جسورانه بورسی ذیل معاونت علمیاست. این روند در دو سال گذشته با ایجاد صندوقهای CVC آغاز شد و در ادامه نهادهای جدیدی با عنوان صندوقهای LPF در حال ایجاد هستند. در بهترین سناریو این اتفاقات منابع صنعت را به دو قسمت بورسی و غیر بورسی تقسیم خواهد کرد که خبر خوبی برای بازار سرمایه نخواهد بود. مسئله بعدی صنعت هم این است که هنوز طبقات دارایی مختلف شکل نگرفته و یا به بلوغ نرسیده است که متناسب با آن سرمایهگذار آشنا به آن طبقه دارایی نیز شکل گرفته باشد. به عنوان مثال سرمایهگذاری که به حوزه پتروشیمی علاقه دارد ۲۰ سال است که در ابزارهای مالی و سرمایهگذاری صنعت پتروشیمی در بازار سرمایه سرمایهگذاری میکند یا کسی که به فولاد علاقه دارد ۲۰ سال است در این صنعت سرمایهگذاری میکند. یعنی تفاوت این دو صنعت و شرکتهای پذیرفته شده در این دو صنعت برای سرمایهگذار جا افتاده و ویژگیهای این صنایع را میداند. ابزار صندوقهای سرمایهگذاری خصوصی و جسورانه هم از نظر اندازه و هم از نظر عمر و عملکرد هنوز در بازار سرمایه جای خود را نیافتهاند و این مسئله سبب شده سرمایهگذاران حرفهای و نهادی به این ابزارها توجه جدی نداشتهاند.
- احمد احمدآبادی - عضو هیات مدیره شرکت سبدگردان داناک
- شماره ۵۳۹ هفته نامه اطلاعات بورس
نظر شما