تأمین مالی ۲۲۰۰ همتی از بورس 

نام‌گذاری سال جاری به عنوان «سرمایه‌گذاری برای تولید» از سوی مقام معظم رهبری، نشان‌دهنده عزم جدی برای هدایت منابع مالی کشور به سمت بخش‌های مولد اقتصاد و ارتقای ظرفیت‌های تولیدی است.

به گزارش صدای بورس، نام‌گذاری سال جاری به عنوان «سرمایه‌گذاری برای تولید» از سوی مقام معظم رهبری، نشان‌دهنده عزم جدی برای هدایت منابع مالی کشور به سمت بخش‌های مولد اقتصاد و ارتقای ظرفیت‌های تولیدی است. این شعار، در ادامه رویکرد چند سال اخیر نظام حکمرانی اقتصادی برای حمایت از تولید ملی، مقابله با وابستگی اقتصادی و حرکت به‌سوی توسعه درون‌زا مطرح شده و نقشی محوری در جهت‌دهی به سیاست‌های کلان اقتصادی کشور ایفا می‌کند.
در شرایط کنونی که اقتصاد ایران با چالش‌هایی همچون کاهش سرمایه‌گذاری داخلی و خارجی، فرسودگی زیرساخت‌های تولید، ضعف در بهره‌وری، تحریم‌های اقتصادی و نوسانات شدید نرخ ارز مواجه است؛ تأمین مالی تولید نه تنها یک انتخاب بلکه ضرورتی اجتناب‌ناپذیر است. سرمایه‌گذاری در بخش تولید ضمن افزایش اشتغال‌زایی، موجب رشد پایدار، توسعه عدالت اقتصادی و کاهش فاصله طبقاتی می‌شود اما تحقق این اهداف در گرو بازطراحی سازوکارهای تأمین مالی و اصلاح نظام توزیع منابع مالی است تا سرمایه‌ها از فعالیت‌های غیرمولد به سمت فعالیت‌های واقعی اقتصادی سوق یابند.
با وجود سهم بالای نظام بانکی در تأمین مالی کشور، وابستگی شدید بنگاه‌ها به تسهیلات بانکی و محدودیت‌های ناشی از تنگنای اعتباری بانک‌ها، ناکارآمدی این روش را بیش از پیش آشکار کرده است. از سوی دیگر، ظرفیت‌های نهفته بازار سرمایه، ابزارهای نوین مالی مانند اوراق مشارکت و صکوک، صندوق‌های جسورانه، تأمین مالی جمعی (Crowdfunding) و پلتفرم‌های دیجیتال سرمایه‌گذاری، همچنان به‌صورت کامل مورد بهره‌برداری قرار نگرفته‌اند. همچنین ضعف در سیاست‌گذاری مالیاتی، نبود ضمانت‌های اجرایی در حمایت از سرمایه‌گذاران و ریسک‌های بالای سرمایه‌گذاری از دیگر موانع جذب منابع به بخش تولید است. سرمایه‌گذاری برای تولید، عنوان وسیعی است و باید برای تحقق آن به دنبال راهکارها و ابزارهای مناسب بود. معمولاً در کشورهای موفق برای تأمین مالی تولید و رشد اقتصادی پایدار از دو طریق تأمین مالی جمعی و تأمین مالی از طریق بورس عمل می‌شود البته دیگر شیوه‌ها مانند سرمایه‌گذاری خارجی و تأمین مالی از طریق بانک هم مورد استفاده قرار می‌گیرند ولی معمولاً این دو شیوه دستخوش تحولات و هیجانات سیاسی و بین‌المللی است و رشد اقتصادی پایدار را رقم نمی‌زنند.

تأمین مالی جمعی
تأمین مالی جمعی روشی نوین برای جذب سرمایه است که عمدتاً از طریق پلتفرم‌های اینترنتی انجام می‌شود. در این روش، افراد یا شرکت‌ها پروژه‌ها، ایده‌ها یا محصولات خود را معرفی کرده و از عموم مردم درخواست حمایت مالی می‌کنند. این حمایت می‌تواند به صورت کمک بلاعوض، پیش‌فروش محصول، مشارکت در سود یا سرمایه‌گذاری سهامی باشد. مزایای این روش شامل سرعت بالا، هزینه کم، و دسترسی به جامعه گسترده‌ای از سرمایه‌گذاران کوچک است. از این روش بیشتر در پروژه‌های نوآورانه، استارتاپ‌ها، آثار فرهنگی و کسب‌وکارهای کوچک استفاده می‌شود.

تأمین مالی از بورس
در مقابل، تأمین مالی از طریق بازار سرمایه (بورس) راهی رسمی و ساختاریافته برای جذب منابع مالی است که معمولاً شرکت‌های بزرگ یا متوسط برای توسعه فعالیت‌های خود از آن بهره می‌برند.
این شیوه تأمین مالی می‌تواند از طریق عرضه اولیه سهام، افزایش سرمایه یا انتشار اوراق بدهی انجام شود. فرآیند آن مستلزم پذیرش در بازار سرمایه، رعایت استانداردهای حسابداری و شفاف‌سازی اطلاعات است. مزیت بورس در دسترسی به منابع مالی بزرگ‌تر، نظارت شفاف و کاهش هزینه تأمین مالی در بلندمدت است، اما پیچیدگی مقررات و زمان‌بر بودن مراحل پذیرش نیز از چالش‌های آن است.

وضعیت تأمین مالی به شیوه کرادفاندینگ‌ها
در سال‌های اخیر، تأمین مالی جمعی به یکی از روش‌های پرطرفدار برای جذب سرمایه در میان کارآفرینان و صاحبان کسب‌وکارهای نوظهور در ایران تبدیل شده است. بررسی داده‌های رسمی نشان می‌دهد این شیوه تأمین سرمایه با رشد قابل‌توجهی مواجه بوده و توانسته توجه سرمایه‌گذاران و متقاضیان تأمین مالی را به خود جلب کند.
بر پایه اطلاعات منتشرشده، میزان سرمایه‌ای که از طریق تأمین مالی جمعی در سال ۱۳۹۹ جذب شده بود، حدود ۲۴ میلیارد ریال برآورد شده است. این عدد تنها طی یک سال با افزایشی جهشی به حدود ۸۵۸ میلیارد ریال در سال ۱۴۰۰ رسید. در ادامه این روند صعودی، در سال ۱۴۰۱ مجموع تأمین مالی انجام‌شده به رقمی بالغ بر ۶ هزار میلیارد ریال افزایش یافت. سال ۱۴۰۲ نیز شاهد ادامه این مسیر رشد بود، به‌طوری که حجم کل تأمین مالی به بیش از ۳۶ هزار میلیارد ریال رسید. همچنین تعداد پروژه‌هایی که موفق به جذب سرمایه از طریق سکوهای تأمین مالی جمعی شدند، در همین سال به بیش از ۳۲۰ طرح رسید. بررسی آمار پنج‌ماهه نخست سال ۱۴۰۳ نیز بیانگر ادامه این روند صعودی است. در این مدت، حدود ۲۷ هزار میلیارد ریال سرمایه از این طریق جذب شده و ۲۱۸ طرح توانسته‌اند منابع مالی مورد نیاز خود را تأمین کنند. در همین بازه، تعداد سکوهای فعال در این حوزه به ۳۰ مورد افزایش پیدا کرده است. کارشناسان اقتصادی معتقدند تأمین مالی جمعی، با فراهم کردن بستر شفاف و مشارکتی، می‌تواند نقشی کلیدی در تقویت بخش تولید، حمایت از نوآوری و تسهیل رشد استارتاپ‌ها ایفا کند. به‌ویژه در شرایط فعلی که بسیاری از کسب‌وکارها با محدودیت منابع روبه‌رو هستند، این ابزار مالی می‌تواند پاسخی مؤثر به نیازهای سرمایه‌ای باشد.

وضعیت تأمین مالی به شیوه بورس
با محدودیت‌های موجود در منابع بانکی و فشار مضاعف بر شبکه مالی کشور، بازار سرمایه در سال‌های اخیر به یکی از مجاری مهم تأمین مالی برای بنگاه‌های اقتصادی تبدیل شده است. شرکت‌ها از مسیرهایی همچون انتشار اوراق بدهی، عرضه اولیه، پذیره‌نویسی عمومی و افزایش سرمایه، منابع مالی مورد نیاز خود را جذب کرده‌اند. اگرچه ظرفیت‌های بالایی در این بازار نهفته است، اما هنوز سهم بازار سرمایه از کل تأمین مالی اقتصاد ایران به‌طور چشمگیری پایین است. نبود تنوع ابزارهای مالی، ضعف زیرساخت‌های نظارتی و بی‌ثباتی در فضای اقتصادی از جمله عواملی هستند که مانع نقش‌آفرینی مؤثرتر این بازار در نظام مالی کشور شده‌اند. در جدول زیر روند تأمین مالی از مسیر بازار سرمایه در ۵ سال اخیر مورد بررسی قرار گرفته است.

تأمین مالی ۲۲۰۰ همتی از بورس 

نقاط قوت و ضعف نظام تأمین مالی در ایران
نظام تأمین مالی ایران در سال‌های گذشته مسیر پر فراز و نشیبی را طی کرده است. با نگاهی دقیق‌تر می‌توان مجموعه‌ای از ظرفیت‌ها و چالش‌ها را در ساختار آن شناسایی کرد که هر یک نقش مؤثری در شکل‌دهی به وضعیت اقتصادی کشور داشته‌اند. یکی از اصلی‌ترین نقاط اتکای این نظام، گستردگی شبکه بانکی در کشور است. بانک‌ها همچنان بازیگران اصلی در فرایند تأمین مالی هستند و بخش عمده‌ای از نیاز نقدینگی فعالان اقتصادی را تأمین می‌کنند. این موضوع اگرچه از منظر پوشش جغرافیایی و دسترسی عمومی یک مزیت محسوب می‌شود، اما در عین حال وابستگی بیش از اندازه به بانک‌ها، خود به یک چالش ساختاری تبدیل شده است. سهم بالای بانک‌ها در تأمین مالی به ویژه در نبود نظام اعتباری منسجم و بازار بدهی فعال موجب شده که اقتصاد ایران از تعادل بین منابع مالی مختلف محروم شود.
در کنار آن بازار سرمایه نیز در سال‌های اخیر به‌ویژه از مسیر عرضه اوراق بدهی و افزایش سرمایه شرکت‌ها رشد چشمگیری را تجربه کرده است اما هنوز این بازار از نظر عمق، تنوع ابزار و کارآمدی فاصله زیادی با استانداردهای جهانی دارد. نوسانات شدید، ضعف تحلیل بنیادی در میان سرمایه‌گذاران خرد و نبود چارچوب‌های شفاف حقوقی باعث شده که اعتماد عمومی به بازار سرمایه شکننده باشد.
از منظر سیاست‌گذاری نمی‌توان نقش برخی نهادهای حمایتی و تسهیلاتی را نادیده گرفت؛ صندوق توسعه ملی، بانک‌های تخصصی و برخی تسهیلات تکلیفی نشان از تلاش دولت برای جبران کاستی‌های موجود دارند. با این حال، نارسایی‌هایی همچون تخصیص غیربهینه منابع، دخالت‌های دستوری در نرخ بهره، و ضعف نظارت بر اجرای طرح‌ها، اثربخشی این حمایت‌ها را زیر سؤال برده است.
یکی از چالش‌های عمیق فقدان زیرساخت‌های اعتبارسنجی دقیق و نبود نظام رتبه‌بندی اعتباری مؤثر است. این نقیصه باعث می‌شود منابع مالی به‌جای حرکت به سمت پروژه‌های دارای توجیه اقتصادی، در مسیرهای کم‌بازده یا پرریسک هدایت شوند. به‌علاوه، کسب‌وکارهای کوچک و استارتاپ‌ها با موانع متعددی در مسیر جذب سرمایه مواجه‌اند، چرا که ابزارهایی نظیر سرمایه‌گذاری جسورانه، صندوق‌های تخصصی و ضمانت‌نامه‌های تسهیل‌گر هنوز در مرحله توسعه قرار دارند. در مجموع، اگرچه نظام تأمین مالی ایران در برخی حوزه‌ها دارای زیرساخت‌های قابل‌قبولی است اما نبود توازن، مداخلات غیراصولی و کاستی‌های نظارتی و نهادی باعث شده مسیر تأمین مالی برای تولید، اشتغال و نوآوری با پیچیدگی‌ها و محدودیت‌های جدی همراه باشد. حرکت به‌سوی تنوع‌بخشی منابع مالی، تقویت بازار سرمایه، ارتقاء شفافیت اطلاعاتی و اصلاح ساختارهای بانکی می‌تواند چشم‌اندازی روشن‌تر را برای این حوزه ترسیم کند.

ضرورت جذب سرمایه‌های خرد مردمی
یک کارشناس اقتصادی ، به بررسی الزامات تحقق شعار «سرمایه‌گذاری برای تولید» پرداخت و یکی از پیش‌نیازهای اصلی در این زمینه را هدایت سرمایه‌های خرد مردم به سمت بخش‌های مولد دانست و گفت: در دوران دشوار اقتصادی نیز مردم بخشی از درآمد خود را ذخیره می‌کنند اما چالش اینجاست که اغلب این منابع به سمت بازارهایی روانه می‌شود که نه‌تنها به اقتصاد ملی کمکی نمی‌کنند، بلکه می‌توانند منبع نوسانات مخرب باشند.
محمدجواد توکلی افزود: بازارهایی مانند ارز، طلا، مسکن و خودرو به‌دلیل قدرت نقدشوندگی و تصور عمومی از حفظ ارزش پول، مقصد اصلی سرمایه‌های کوچک هستند. این رفتار در نهایت منجر به افزایش قیمت دارایی‌ها و ایجاد شکاف طبقاتی خواهد شد. بنابراین ضروری است دولت و نهادهای مسئول با ایجاد فضای امن و اعتمادآفرین سرمایه‌های سرگردان را از این بازارها خارج کرده و به سمت تولید هدایت کنند که به نظر من بورس بهترین ابزار برای جذب منابع خرد مردمی است. وی در این باره تصریح کرد: ورود سرمایه‌های کوچک به بورس ذاتاً امری مثبت است اما اگر بدون آموزش، نظارت مؤثر و بسترهای مناسب صورت گیرد نه‌تنها منجر به رشد نمی‌شود بلکه می‌تواند آسیب‌زا هم باشد. تجربه ریزش‌های اخیر بورس گواه این مسئله است که بدون تقویت زیرساخت‌ها، جذب سرمایه در این بازار نمی‌تواند پایدار بماند. این کارشناس با اشاره به ظرفیت‌های تولیدی مغفول‌مانده در کشور، عنوان کرد: برای فعال‌سازی این ظرفیت‌ها به منابع مالی نیاز است که بسیاری از آن‌ها در قالب پس‌اندازهای خانگی، طلا و سپرده‌های راکد قابل بازیابی‌اند و اینها را باید وارد تولید کرد.
توکلی در ادامه به مسئولیت دولت و مجلس در ایجاد فضای مناسب برای سرمایه‌گذاری‌های مولد تاکید و خاطرنشان کرد: تصویب قوانین تسهیل‌گر، ارائه معافیت‌های مالیاتی به صندوق‌های محلی و تعریف چارچوب‌های شفاف نظارتی، می‌تواند مردم را به سمت مشارکت در تولید سوق دهد.

نتیجه‌گیری
تحقق شعار «سرمایه‌گذاری برای تولید» مستلزم آن است که مسیرهای مطمئن، شفاف و کارآمد برای هدایت سرمایه‌ها به سمت بخش‌های مولد اقتصاد ایجاد و تقویت شود. در این میان، استفاده از شیوه‌های نوین تأمین مالی همچون بازار سرمایه و پلتفرم‌های کرادفاندینگ (تأمین مالی جمعی) می‌تواند نقش مهمی در تجهیز منابع مالی و هدایت آن‌ها به سمت تولید ایفا کند. بازار سرمایه به‌عنوان بستری شفاف، قانونمند و مبتنی بر عرضه و تقاضا، امکان تجمیع سرمایه‌های کوچک و بزرگ را فراهم می‌آورد. شرکت‌ها و بنگاه‌های تولیدی می‌توانند از طریق عرضه سهام یا انتشار اوراق بدهی، منابع مالی موردنیاز خود را از سرمایه‌گذاران جذب کرده و به توسعه خطوط تولید، به‌روزرسانی فناوری و افزایش ظرفیت خود بپردازند. این مسیر علاوه بر کاهش وابستگی به سیستم بانکی، موجب تنوع‌بخشی به منابع مالی کشور نیز می‌شود. در کنار آن، تأمین مالی جمعی یا کرادفاندینگ‌ها به‌ویژه برای استارتاپ‌ها، شرکت‌های دانش‌بنیان و کسب‌وکارهای کوچک و متوسط، ابزاری کارآمد محسوب می‌شود. این مدل با فراهم آوردن امکان جذب سرمایه از طریق مشارکت عمومی، نه‌تنها به پروژه‌های نوآورانه و تولیدمحور جان تازه‌ای می‌بخشد، بلکه موجب گسترش مشارکت مردمی در اقتصاد و افزایش سرمایه‌گذاری‌های خرد در فعالیت‌های مولد می‌شود. از دیگر مزایای تقویت این دو روش، شفاف‌سازی جریان سرمایه، ارتقای اعتماد عمومی، و کاهش ریسک سرمایه‌گذاری در تولید است. به‌ویژه در شرایطی که اقتصاد کشور نیازمند رشد پایدار و مردمی‌سازی سرمایه‌گذاری است، ایجاد زیرساخت‌های حقوقی و فنی برای تسهیل دسترسی فعالان اقتصادی به بازار سرمایه و پلتفرم‌های کرادفاندینگ، ضروری به‌نظر می‌رسد. در نهایت، توسعه این شیوه‌های تأمین مالی نه‌تنها منابع مالی موردنیاز تولید را فراهم می‌کند، بلکه با ایجاد انگیزه برای مشارکت فعال اقشار مختلف در سرمایه‌گذاری، زمینه‌ساز تحقق عملی شعار «سرمایه‌گذاری برای تولید» و تقویت پایه‌های اقتصادی کشور خواهد بود.

  • سعید امینی - خبرنگار

  • شماره ۵۸۵ هفته نامه اطلاعات بورس

کد خبر 521885

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =