بازار ارز یکی از پرنوسان ترین بازارهای مالی در کشور است که محدود به یک یا چندمسئله نیست و از عوامل بسیاری تأثیر میپذیرد، در ادوار گذشته نرخ ارز بر پایه اخبار مثبت و منفی متغیر و اتفاقات بیشماری باعث آن بوده که نرخ ارز روی عدد ثابتی قرار نگیرد و همواره بالا و بالاتر برود.
از سویی بخش قابلتوجهی از مسائل اقتصادی کشور متأثر از مسائل سیاسی است. بنابراین به دلیل اخبار مخابره شده این حوزه، افزایش نرخ ارز هیچگاه دور از تصور نبوده و نیست. در یک سال گذشته اتفاقات زیادی بر روند نرخ ارز تاثیرگذار بوده است. کارشناسان در این مورد نظرات مختلفی داده و هر کدام این روند را بسته به عاملی خاص میدانند، اما مذاکرات بیسرانجام برجام نقطه عطف تمامی اظهارنظرها بود.
سرنوشت بازار ارز به کدام سو میرود؟
مسعود بیرمی، کارشناس اقتصاد بین الملل با اشاره به اجرا نشدن تئوریهای اقتصادی و یا علت تفاوت کارکردها و نتایج گفت: بارها شنیدهایم که میگویند اینجا ایران است و با این سخن تلاش دارند که توجیهی در اختلاف نتایج و کارکردها و از آن بدتر، توجیهی در جهت بهکار نگرفتن تئوریهای اقتصادی به کار ببرند؛ تحولات گذشته وفق تمام اتفاقات پنجاه سال گذشته با تئوریهای علم اقتصاد قابل بررسی و توضیح است.
طبق ادبیات اقتصادکلان باز و نرخ ارز، تورم داخلی یکی از عوامل مهم و تاثیرگذار بر نرخ ارز (نرخ ارز اسمی و نرخ ارز واقعی) است و چنانچه در دو ماه گذشته مشاهده شد نرخ کالاهای داخلی بر اثر سیاست های دولت و حذف نرخ ارز ترجیحی به شدت افزایش یافته است، از سوی دیگر پرداخت یارانه نقدی اگرچه با تاخیر کمی انجام شد ولی بر انتظارات تورمی تاثیرگذار بوده و هست، در این بین قیمت انرژی به صورت غیرعلنی و با شعار افزایش نرخ انرژی پرمصرف ها افزایش داشته به صورتی که نرخ طبقه پایین تغییری نداشته اما فاصله طبقات تغییر یافته و بدین صورت بهای مصرف انرژی و آب تغییر قابل ملاحظه ای داشته که در قبوض ۱۴۰۱ به راحتی قابل تشخیص است، تمام این موارد منجر به تورم داخلی و افزایش نرخ ارز بوده است.
اخبار ناامیدکننده روند مذاکرات سیاسی که تاثیرآن بر بخش های مختلف اقتصادی و زندگی مردم پوشیده نیست، انتظارات تورمی را تشدید و فضای سرمایهگذاری ناامن بزرگتری را ایجاد کرده که این موارد منجر به افزایش نرخ تورم و فرار سرمایه از کشور می شود، در تمام کشورهای دنیا، اتفاقات سیاسی و سیاستگذاریها تاثیر خاص خود را بر اقتصاد داشته که با تئوریهای اقتصادی قابل توضیح است، ادعایی وجود ندارد که تمام پدیدههای اقتصادی با تئوریهای مرسوم و موجود علم اقتصاد قابل ردیابی و توضیح است ولی طرز برخورد با پدیدههای جدید میتواند به پیشرفت علم اقتصاد، به نگاه علمی منجر شود و یا می تواند با نگاه غیرکارشناسی به تداوم اقدامات و تفاسیر غیرعلمی و در آشفتگی سیستم اقتصادی منجر شود.
پایین نگه داشتن نرخ ارز اشتباهی محض
علی اصغر سمیعی، کارشناس بازار ارز با بیان اینکه مشکل اقتصاد ما عمدتاً ناشی از سیاستهای غلط اقتصادی است بیان داشت: امور سیاسی اثرگذاری بسیار کمتری دارد و مشکلات اقتصادی در کشور شامل نرخ تورم بسیار بالا، نرخ بیکاری و نرخ بهره بالا است و سیستم چند نرخی و رانتی خود عامل فساد و دلسرد شدن جوانان و فعالان اقتصادی است.
وی ادامه داد: علت روند رو به رشد حجم نقدینگی، کسری بودجه است که خود عامل اصلی تورم و علت اصلی ایجاد کسری بودجه دادن یارانه های غیر هدفمند مخصوصا برای حامل های انرژی و ارز است و بهتر است امور سیاسی به سیاست گذاران واگذار شود تا با درایت به آن بپردازند و مسئولان اقتصادی مشکلات اقتصادی را که در راس آن چند نرخی بودن و غیرواقعی بودن قیمتها و غیر رقابتی شدن کسب و کارهاست را خارج کنند. سمیعی ادامه داد: وقتی می بینیم که برخی رسانههای خاص لحظه به لحظه پیرامون قیمت ارز در بازار ایران گزارش منتشر میکنند اینطور به نظر میرسد که بیگانگان یکی از نقاط ضعف کشور و یکی از حساسیت برانگیزترین موضوعات در کشور ما را بالا رفتن نرخ ارز برآورد و سعی می کنند با استفاده از امکاناتی که در بازارهای ارز و کشورهای اطراف مثل دوبی، عراق، افغانستان و ترکیه وجود دارد، به دخالت های مخرب در زمان های خاص اقدام کنند. وی با اشاره به اینکه بالارفتن نرخ ارز با وجود تورم بالای ۴۰ درصد در کشور مسئله عجیبی نیست، افزود: این موضوع بسیار طبیعی است و پایین نگه داشتن آن کاری غیر اقتصادی و غیر فنی برآورد میشود که اگر بخواهیم نرخ ارز را با هر بهانه و استدلالی و با هر ابزار غیر اقتصادی پایین تر از قیمت واقعی نگه داریم در واقع پایگاه اقتصادی کشور را سست کرده ایم.
بانک مرکزی باید نرخ ارز را مدیریت کند
آلبرت بغزیان، اقتصاددان در گفتوگو با هفته نامه اطلاعات بورس در مورد سرنوشت نرخ ارز و تاثیر برجام بر این روند به بررسی و واکاوی پرداخت.
* سرنوشت بازار ارز به کدام سو می رود؟
داستان برجام همیشه وجود داشته است و در واقع زمانی که برجام به هم خورد در مرحله اول درآمدهای ارزی مختل شدند و بعد تبعاتی دیگر همچون امکان خرید کالاها با ارزی که وارد شده، فراهم شد. درادامه درآمدهای نفتی نیز مختل شدند و همان روز نیز نرخ ارز در بازار تغییر کرد در نتیجه میتوان گفت در این مورد سابقه تاریخی وجود دارد یعنی اینکه تجربه این موضوع وجود داشته است و زمانی که برجام به هم خورد نرخ ارز با افزایش همراه شد. به هم خوردن برجام و ارتباط آن با بورس بحثی جداگانه است که در مورد آن سه متغیر مطرح است که شامل برجام، نرخ ارز و بورس می شود و اینها می توانند سه جانبه مطرح شوند تا آثار آن شناسایی شود. در اینجا سه راس مثلث وجود دارد و مهم ترین و شروع کننده آن برجام است. به هم خوردن برجام نرخ ارز را تغییر می دهد، بالا رفتن نرخ ارز باعث سوداگری بیشتر می شود و بنابراین به عنوان یک دارایی نزد مردم افزایش پیدا میکند. آن چیزی که از پرتفوی و دارایی مردم کم می شود سهام است، درست است که افزایش نرخ ارز، درآمد صادراتی برخی از شرکتها را بالا می برد ولی سود شرکتها را معمولا در مجموع برای نیمه صادراتیها و تولیدکنندگان داخلی کاهش می دهد در نتیجه به هم خوردن برجام تاثیر منفی بر بورس میگذارد.
* اوضاع این روزهای برجام چه تاثیری بر نرخ ارز می گذارد؟
احیای برجام می تواند بر درآمدهای نفتی تاثیر مثبت بگذارد و به بازار ارز آرامش تزریق کند. بانک مرکزی نیز باید مدیریت ارزی داشته باشد، با روال فعلی به صورت معنی دار اتفاقی نخواهد افتاد، بنابراین بازار سهام هم میتواند همزمان با مشکل نوسان نرخ ارز رشد کند. به نظر میرسد بانک مرکزی باید موقعیت ارزی و تکلیف خود را با نرخ ارز مشخص کند که قصد دارد آن را در چه محدوده ای قرار دهد، اگر قرار است که هر روز به بازار آزاد نگاه شود و قیمت بالا برود و پایین بیاید مدیریت ارزی درستی انجام نمی شود. بنابراین بانک مرکزی در حال حاضر که نرخ ارز بالا میرود باید تصمیم بگیرد که کدام نرخ، رشد اقتصادی مطلوب، نرخ اشتغال مطلوب و نرخ تورم مطلوب را تداعی میکند و هدف گذاری باید رسیدن به آن باشد. باید پذیرفت که بازگشت آمریکا به برجام و امضا و تجدید توافق نامه، آینده ای قابل پیش بینی برای اقتصاد رقم می زند زیرا تحت تاثیر این موضوع به این شرایط دست یافتهایم، بنابراین احیای آن می تواند به نبود و کنترل وخامت در کنار تحریم ها کمک کند.
- مرضیه حیدری - خبرنگار
- شماره ۴۵۰ هفته نامه اطلاعات بورس