سال 1398 برای بسیاری از هموطنان بسیار ناگوار و سخت آغاز شد و مشکلات، دل همه را به درد آورد که امیدواریم با همت همه ایرانیان این مصایب بهزودی رفع شود. اما شروع یک سال جدید، بررسی چشمانداز متغیرهای اثرگذار بر معیشت، کسبوکار و رفاه را ضروری مينماید. در میان طیف متغیرهای اثرگذار، تحلیل و بررسی چشمانداز اقتصاد ایران در سال 1398، آن هم در شرایطی که رهبر معظم انقلاب این سال را با عنوان «رونق تولید» نامگذاری فرمودند، اهمیت تحلیل اقتصادی را دو چندان میسازد. تولید مقولهای است که در سه دهه اخیر در حق آن جفا شده و حتی در دورههایی به نام تولید و به کام صنایع مونتاژی، بخشهای زیادی از منابع کشور هدر رفت.
در گزارشهای بین المللی در خصوص اوضاع اقتصاد ایران شباهت و نزدیکی زیادی به چشم ميخورد و تقریبا همه آنها رشد اقتصادی منفی، تورم بالا و رشد بیکاری را اشاره ميکنند. حتی برخی از نهادهای معتبر داخلی نیز چنین برآوردهایی از آینده یکساله اقتصاد ایران دارند. قطعا هدف از بیان چنین تحلیلهایی، تزریق و پمپاژ ناامیدی در فضای اقتصادی کشور نیست و ضرورت اندیشیدن در خصوص راهکارهای برون رفت و اتخاذ تدابیر عاقلانه برای کاهش اثرات جانبی آن را هدف گرفته است. بدون تردید انتخاب شعار سال در جهت حمایت از تولید داخلی و رونق آن ميتواند دید مناسبی به تصمیم سازان و تصمیم گیرندگان کلان کشور دهد تا راهکارهای برون رفت از چالشهای موجود را در مسیر رونق تولید جستجو کنند و توان کارشناسی و فنی کشور را به این مسیر گسیل بدارند. پرداختن به موضوع رونق تولید در هر شرایطی ضرورت داشت و در چنین شرایط سختی که به نظر نوعی بن بست تحمیلی است ميتواند به مثابه یک جرقه درخشان و یک بارقه امید از آن بهره گرفت.
جامعه هیچگاه فراموش نمی کند که در سنوات گذشته با برخی از شعارهای سال، بسیار سطحی برخورد شد و نتایج مورد انتظار از آن حاصل نشد و بعضا زمینه سوء استفاده فرصت طلبان و رانت جویان را فراهم آورد و آن شعارها را محمل بهره برداریهای خود قرار دادند؛ ضروری است که با تدبیر بیشتر در سال جاری، تمام و کمال، اقدامات موثری برای رونق تولید، بویژه تولید صنعتی و توسعه گرا، انجام شود. چرا که امسال نیز این نگرانی وجود دارد که با این مساله به شکل شعاری برخورد شود و رونق تولید محملی، برای فرصت طلبی باشد. برای رفع این دغدغه ضرورت دارد تا تعریف درستی از تولید داشته باشیم. در یکی دو دهه اخیر همواره سهم تولید از اقتصاد ملی کاهش داشته و در عوض سهم خدمات، آن هم بخش خدمات سوداگرانه، رشد یافته است. جالب تر آنکه سهم تولیدات صنعتی از مالیات، چهار برابر سهم آن در تولید ناخالص داخلی است؛ در حالیکه سهم خدمات از مالیات، یک چهارم سهم خدمات از تولید ناخالص داخلی است. قطعا این مسیری نیست که بتوان با آن فقر را در کشور ریشه کن کرد و باید تصمیم سازان کلان اقتصادی در کشور در خصوص این روند تدابیری بیندیشند تا به معنی و مفهوم «رونق تولید» جامه عمل پوشانده شود.
در این مسیر بازار سرمایه بسیار ميتواند موثر عمل کند. به عقیده نگارنده، هر چند تجهیز منابع در بازار پول به خوبی صورت ميگیرد اما تخصیص منابع در بازار سرمایه بهتر صورت گرفته و ضرورت دارد در شرایطی که منابع سرمایه ای بسیار گران و محدود است، نسبت به تخصیص بهینه آن اقدام شود. سال گذشته فرصت بسیار خوبی پیشروی بازار سرمایه قرار گرفت و میتوان حاکمیت را نسبت به منافع بی شمار کارکردهای بازار سرمایه در اقتصاد ملی آگاه ساخت و مجددا این فرصت را برای این بازار ایجاد کرد و به بخش بزرگی از تولیدکنندگان بزرگ صنعتی که در فهرست شرکتهای بورس قراردارند، کمک کرد.
یکی از اقدامات در سایه این شعار، جذاب تر کردن تولید برای تولیدکنندگان و کاهش جذابیت برای بخش سوداگری است. حاکمیت ميتواند با ارائه مشوقهای مالیاتی بیشتر به شرکتهای تولیدی حاضر در بورس، هم در جهت این شعار گام بردارد و همچنین زمینه حضور شرکتهای تولیدی خارج از بورس را به مسیر شفافیت، فراهم آورد. از سوی دیگر تا زمانیکه بخش سوداگری جذاب است، پذیرش ریسک و فعالیت در عرصه تولید، به دور از منطق اقتصادی است؛ لذا افزایش نرخهای مالیاتی فعالیتهای سوداگرانه و غیرمولد ميتواند در جهت کاهش این جذابیت موثر باشد.
باید پذیرفت تصمیمسازان کلان از مزایای جذاب بودن بازار مالی و بازار سرمایه، بویژه در شرایطی که نیاز به تخصیص درست منابع کمیاب وجود دارد، بی اطلاع هستند. دولت به طرق مختلف ميتواند به افزایش جذابیت بازار سرمایه کمک کند و باید آگاه باشد که بازار سرمایه کارا و بزرگ ميتواند عصای دست اقتصاد ملی باشد و بازار سرمایه مهجور و کوچک نمی تواند به شکل اثر بخشی در خدمت اقتصاد کشور باشد. همچنین در این روند از متولیان بازار سرمایه نیز انتظار ميرود که با هدفِ رونقِ تولیدِ بخش صنعتی مدرن دست به کار شوند و پیشنهاداتی را به دولت و حاکمیت ارائه کنند. البته در پایان باید اشاره کنم که بازار سرمایه مسیر توسعه خود را طی ميکند و ضرورت دارد در این مسیر دو مقوله مهم همراستا سازی منافع فردی ،منافع جمعی و همچنین همراستا کردن نگاه و ملاحظات کوتاه مدت با بلندمدت با جدیت پیگیری شود. با آرزوی سالی سرشار از موفقیت برای فعالان بازار سرمایه.
- روح الله حسینی مقدم-معاون شرکت بورس اوراق بهادار تهران
- شماره ۲۹۸ هفته نامه اطلاعات بورس - صفحه ۱ و ۲
نظر شما