در یک دسته بندی کلی اثر عوامل بیرونی بر قیمت سهام را میتوان به اثر واقعی و اثر روانی تقسیم بندی کرد. بنابراین گران شدن بنزین را میتوان از این دو جنبه مورد بررسی قرار داد.
اثر واقعی یک خبر یا پدیده باید به شکلی ملموس در صورتهای مالی نمایان شود و به بیانی دیگر، اثر سود و زیانی آن قابل محاسبه باشد. اگر از این حیث، اثر گران شدن بنزین بر صنایع بورسی را بررسی کنیم، شاهد تغییرات با اهمیت در سود و زیان صنایع نخواهیم بود؛ یعنی به واسطه این پدیده، تغییرآنچنانی در فروش شرکتها نخواهیم داشت و در بخش هزینهها، نظیر هزینه انرژی، حمل و نقل و نیروی انسانی شاهد رشد و در صنایع کوچکی مانند شرکتهای پخش ممکن است شاهد افزایش هزینهها باشیم، اما اثر معناداری نخواهد بود.
البته میتوان اینگونه استدلال کرد که با گران شدن بنزین مجددا انتظارات تورمی شکل خواهد گرفت که موجب رشد قیمت کالاها خواهد شد، در این زمینه تجربه تاریخی زیادی نداریم و معمولا در گذشته بنزین و گازوئیل در یک برهه زمانی رشد نرخ را تجربه میکردند که رشد نرخ گازوئیل به طور واقعی اثر تورمی دارد.
همچنین توزیع پول نقد بین مردم موجب رشد سرعت گردش پول و افزایش نرخ تورم خواهد شد. اگر این استدلال که تا حد زیادی به رفتار مصرف و انتظارات مردم بستگی دارد را بپذیریم، میتوانیم ادعا کنیم که در میانمدت شاهد رشد فروش و رشد سودهای تورمی در صنایع داخلی (نه صادراتی) باشیم. اثر گران شدن بنزین را از جنبه تبعات اجتماعی نیز میتوان مورد بررسی قرار داد که همان جنبه روانی ماجراست. گران شدن بنزین ممکن است اعتراضاتی را در برخی طبقات اجتماعی پدید آورد که معمولا واکنش قیمت سهام به اینگونه اعتراضات بسیار منفی و در این زمینه میزان و شدت نارضایتی تاثیرگذار است.
همچنین دو افسانه رایج در خصوص اثر گران شدن بنزین داریم. نخست اثر مثبت به نرخ فروش پالایشگاهها که به هیچ وجه اینگونه نیست؛ چراکه نرخ ها بر اساس قیمتهای جهانی تعیین میشوند. دوم اثر نرخ بنزین در کاهش تیراژ خودروسازهاست که این مورد نیز بر اساس تجربه تاریخی، مردود است.
- جواد عشقی نژاد-مدیرعامل شرکت سرمایه گذاری مدیران اقتصاد
- شماره۳۳۱ هفته نامه اطلاعات بورس-صفحه۵
نظر شما