افراد موفق در بورس مثل بنجامین گراهام، فیلیپ فیش، پیتر لینچ یا ویلیام اونیل که جزو درخشانترین نامهایی هستند که هیچگاه از حافظه تاریخی معاملهگرانی که در بازار بورس و اوراق بهادار فعالیت میکنند، پاک نخواهد شد. همچنین با مطالعه رفتارشناسی این بزرگان بازار سرمایه میتوانیم به یک استراتژی جامع و کاربردی برای خودمان در بازار دست پیدا کنیم و به راحتی بتوانیم تحلیل شخصی خودمان را داشته باشیم. پس تا پایان این مقاله با ما همراه باشید.
بنجامین گراهام
بنجامین گراهام در واقع نخستین کسی است که در فهرست افراد موفق در بورس به معرفی او میپردازیم. او یکی از معروفترین فعالان بورس بود که در دهه 60 میلادی توانست علاوه بر ارائه تئوری جذابی درباره بورس، با خرید و فروشهایی که در بورس نیویورک انجام میداد، اسمش بر سرزبانها افتاد و این توانایی را داشته به عنوان یک بروکر موفق در این بازه زمانی شناخته شود.
بنجامین گراهام در سال 1984 در کشور بریتانیا به دنیا آمد. زمانی که یک سالش بود به همراه خانوادهاش به ایالت متحده آمریکا نقل مکان کرد و در همین بحبوحه بود که پدرش را از دست داد و خانواده او دچار فقر شدیدی شد. به خاطر فوت پدر و فقر علاوه بر تحصیل کار هم میکرد.
بعدها از دانشگاه کلمبیا بورسیه گرفت و در رشتههای فلسفه و ریاضیات به تحصیل ادامه داد. اما گرایش او به بازار بورس در واقع از 20 سالگی شروع شد، درست زمانی که در یکی از کارگزاریهای وال استریت مشغول به کار شده بود.
گراهام در اکثر مواقع به صورت مخفیانه به مشتریان کارگزاری مشاوره ارائه میداد و همین کار باعث شد که همکارانش به او حسادت کنند و در نهایت از کارگزاری هم اخراج گردید.
ولی گراهام به کاری که میکرد ایمان داشت و با سرمایه اندک به خرید سهام در بازار بورس نیویورک شروع کرد و بعد از زمان کمی که از این کار گذشت، توانست میلیونها دلار از راه معامله در بازار بورس به دست آورد و اسمش را به عنوان یکی از معاملهگران بزرگ و مطرح بورس والاستریت مطرح نماید.
گراهام در سال 1934 میلادی با انتشار کتاب مشهورش به اسم "تحلیل امنیت" اسمش را تحت عنوان یکی از بزرگترین و مطرحترین اقتصاددانان و تحلیلگران وال استریت ثبت کرد.
خیلی از نظریههای او هم اکنون نیز مورد توجه فعالان و تحلیلگران بازار بورس در سراسر جهان است. همین طور کتاب او نیز جزو کتابهای اقتصادی در حیطه تحلیل بازار سرمایه و بورس به حساب میآید. همچنین از وی به عنوان یکی از افراد امیدوارکننده برای آمریکا در عرصه اقتصادی پس از رکود جنگ جهانی دوم اسم میبرند.
طرفداران او از روشی در بازار بورس بهرهبرداری میکنند که هم اکنون به نام "نظریه گراهام" شهرت دارد. در حال حاضر نیز وارن بافت از مشهورترین و معروفترین افراد بازار بورس (دومین ثروتمند برتر دنیا) از همین الگوی گراهامی برای تحلیل بازار سهام کمک میگیرد.
نکات مهم و مورد توجه روش گراهام به صورت زیر است:
- آینده بازار قابل پیشبینی نیست و هیچ کسی هم از آینده بازار اطلاعی ندارد، پس تنها نکته مهم این است که ما بتوانیم بر طبق رفتار کنونی بازار عمل نماییم.(مطالعه مقاله "تحلیل رفتارشناسی در بورس" می تواند مفید باشد.)
- هر شرکتی در برگیرنده دو نوع ارزش است که عبارتاند از: 1) ارزش دفتری 2) ارزش بازار. ارزش دفتری در واقع از تقسیم داراییها بر تعداد سهام حاصل شده و ارزش بازار نیز از ضرب قیمت هر سهم در تعداد سهام حساب میشود. اگر درباره ارزش شرکت و محاسبه ان به دنبال اطلاعات بیشتری هستید مطالعه مقاله "محاسبه ارزش شرکت" را پیشنهاد می کنیم.
- سهامی برای خرید در بازار بورس ارزش دارند که از نسبت "قیمت/ارزش بازار" نزدیک به 1 و p/e به نسبت پایین برخوردار باشد.
- فاصله بین ارزش بازار با ارزش دفتری سهام شرکت، به اصطلاح حاشیه اطمینان نامگذاری شده است که در واقع هرچه این فاصله بیشتر باشد، به این معنی است که سرمایهگذار در واقع کمتر از نوسانات بیدلیل و همین طور غیرمنطقی بازار زیان خواهد دید.
در ادامه این مقاله به سایر افراد موفق در بورس اشاره میکنیم تا بیشتر با دیدگاهها و نظریات این دسته از افراد موفق در بازار سرمایه آشنا شویم.
فیلیپ فیشر
در واقع آقای فیشر یکی از بزرگترین و نامدارترین نظریهپردازان بازار بورس و سرمایه در جهان است که کتابی تحت عنوان "سهام عادی و سود غیر عادی" را به تألیف درآورده است. وارن بافت نیز بر این نکته اشاره کرده است که بعد از گراهام بزرگترین نظریه پرداز بازار فیشر است. همچنین بافت نیز خودش در محضر فیشر تعلیم دیده است. از دیدگاه فیشر میتوان سهام خوب و خرید درست را در انتخاب شرکت برتر دانست.
او شرکت برتر را این طور خلاصه میکند که این شرکت دارای فروش، گردش نقد بالا و حاشیه سود سهام مطمئن به همراه هزینه پایین و گردش نقد بالا است. نکات مهمی که فیشر در این زمینه اشاره میکند عبارت است از:
- باید سهامی را در بازار برای خرید انتخاب نمایید که رشدش در سال آتی زیادتر از مقدار میانگین صنعت باشد.
- در جست و جوی مدیریت خوب بگردید. چرا که در واقع مدیریتی خوب است که سود آنی را برای رشد بلند مدت و پایدار فدا میکند.
- فروش شرکت یکی از معیارهای اساسی است. در این زمینه تا میتوانید تحقیقات انجام دهید.
- حاشیه سود شرکت را برای اینکه موفق در بازار باشید حتماً بررسی کنید. فروشی که در نهایت به سود منجر نشود هیچ فایدهای نخواهد داشت.
- این فاکتور را در نظر بگیرید که شرکت بایستی تا محصول ارزان تولید نماید. حاشیه سود بالا اگر با هزینه پایین ترکیب شود، یک نتیجه مشابه با حاشیه ایمنی گراهام میسازد.
- بهتر این است که درباره شرکت به طرق مختلف اطلاعات کسب نمایید و اگر نیاز شد با رقبای شرکت، کارمندان و سرمایهگذارانش به پای صحبت بنشینید.
- این ثابت شده است که پیدا کردن شرکتهای برتر کاری بس سخت و پیچیدهای است پس چند سهم خوب در سبدتان داشته باشید تا وقتتان را با شرکتهای دیگر الکی هدر ندهید.
پیتر لینچ
لینچ به عنوان یکی دیگر از افراد موفق در بورس در واقع مدیر یکی از بهترین و مشهورترین صندوق های سرمایهگذاری مشاع است. ارزش این صندوق معادل 20 میلیون دلار در 1977 به 14 میلیارد دلار در سال 1990 رسید. پیتر لینچ به این اصول کاری در حرفهاش معتقد بود که باید شرکتی را که میخواهید روی سهام آن سرمایهگذاری کنید، به خوبی بشناسید و با دانش و اطلاعات کافی برای خرید سهمش پیش بروید.
نکات مهم اصول کاری او عبارت است از:
- از دانشتان برای خرید سهام مناسب کمک بخواهید. سعی کنید مدام پرس و جو کنید و در این باره اطلاعات کسب نمایید. حتی گاهی از محصولات شرکت استفاده کنید و ببینید چه ویژگیهایی دارد و سپس اقدام به خرید کنید.
- شرکتهای انتخابیتان را طبقه بندی کنید و هر یک را در گروه خاصی دسته بندی نمایید. لازم نیست این دستهبندی خیلی هم دقیق باشد ولی همین که با توجه به این معیارها نظیر شرکتی با رشد سریع، در حال نوسان یا تازهکار دستهبندی کنید کفایت میکند. مطالعه آموزش نوسان گیری می تواند مفید باشد.
شرکتهایی که از نظر او برای سرمایهگذاری مناسب هستند عبارتاند از:
- درک شرکت راحت باشد. به این دلیل که دیر یا زود این احتمال قوی وجود دارد که مدیریت شرکت را فرد نادانی به عهده بگیرد.
- به دلیل اینکه جذابیتی ندارید مورد استقبال مردم قرار نگیرد. به عبارت دیگر همه این تصور را دارند که بر روی آخرین شرکت اینترنتی سرمایهگذاری کنند ولی هیچ کس رقبتی به آخرین شرکت سبزی یا میوه فروشی ندارد.
- همه فکر میکنند که اگر به دنبال این هستند تا رویای پولیشان تحقق یابد به دره سیلیکون بروند و در واقع هیچ کسی نیست که به شرکتهای مراسم کفن و دفن حتی فکر نماید.
ویلیام اونیل
اونیل یکی دیگر از افراد موفق در بورس است که نویسنده کتاب مشهور How To Make Money In the Stock Market و همین طور مؤسس ژورنال معتبری به اسم Investor Business Daily است. نظریاتی که او مطرح کرده است اغلب تا حدودی با سایر نظریاتی که دیگران مطرح میکنند در تقابل است.
او به جای این که توصیه کند سبد خودتان را متنوع بچینید، تأکید به انتخاب سهام برتر دارد. او اعتقاد دارد که بایستی تا به جای دنبال چند سهام متفاوت باشید، به دنبال کسب سود سریع در بازار باشید. برای اینکه به این مهم دست پیدا کنید باید تا سهام بازنده را در اسرع وقت از سبدتان خارج نمایید و بر سهام برنده اضافه کنید.
او الگویی را برای انتخاب سهام برتر در نظر دارد از جمله (الگوی CANSLIM) که هر حرف آن عبارت است از:
- C: سود شرکت در هر فصل جدیدی بایستی نسبت به فصل قبل، از سود چشمگیری برخوردار باشد.
- A: سود سالانه شرکت میبایست در هر سال نسبت به سال قبل رشد چشمگیری داشته باشد.
- N: خدمات و محصولات جدیدی باید در سال جدید توسط شرکت ارائه شده باشد.
- S: عرضه سهام در این شرکت باید نسبت به تقاضا بیشتر باشد و تقاضا هم نسبت به عرضه پیشی بگیرد.
- L: شرکتی باید مدنظر قرار بگیرد که از پیشگامان صنعت باشد.
- I: سهامداران نهادی باید این وظیفه را به دوش بکشند که از شرکت حمایت نمایند.
- M: سمت و سویی که بازار دارد بایستی تا در تصمیمگیریها مد نظر تصمیم گیرندگان شرکت قرار بگیرد.
و در آخر...
امیدواریم که دیدگاههای افراد موفق در بورس برای شما مثمر ثمر بوده باشد و بتواند شما را در مسیر اخذ استراتژی درست رهنمود نماید. ممنون از این که تا انتهای مقاله همراه ما بودید.
نظر شما