گلشن بابادی - خبرنگار: یکی از شعارهای دولت دوازدهم که هر ساله در زمان بودجهریزیها به گوش میرسد را باید کاهش وابستگی بودجه به نفت دانست. در حالی که قبل از رد و بدل شدنهای بودجه میان دولت و مجلس، دولتیها اعلام میکردند که بودجه ۱۴۰۰ کمترین وابستگی را به نفت دارد، با انتشار متن لایحه بودجه شاهد بودیم که این بودجه رسما بر پایه فروش نفت نوشته شده است.
در حال حاضر که چهار ماه از سال میگذرد، دولت بدون فروش نفت پیشبینی شده همچنان در سراب بودجهای که با یک کسری وحشتناک روبهرو است، میتازد اما موضوع مهم این است که دولت واقعا قصد دارد ارقام باورنکردنی دخل و خرج خود را چگونه تامین کند؟ آیا دوباره فیلاش یاد هندوستان بازار سرمایه خواهد کرد؟ آیا برای جبران اعداد و ارقام سرسامآور کسری بودجهاش و برای تامین منابع از این بازار دندان تیز کرده است؟ یا یک راهکار ترسناک و راحتتر را در پیش خواهد گرفت و با چاپ پول زخم عفونی کسری بودجهاش را تسکین خواهد داد؟ آیا دولت برای تامین مخارج خود به فروش نفت و برقرار شدن برجام چشم دوخته است؟
برخی کارشناسان معتقدند اگر دولت دست به چاپ پول بزند و به این واسطه منجر به افزایش تورم و پایه پول شود، بازار سرمایه جزو بازارهایی است که یک صعود قابل توجه را تجربه خواهد کرد. برخی نیز معتقدند دولت با توجه به تورم بالا در شرایط فعلی و وجود اژدهای نقدینگی که هر روز در اقتصاد ما از این بازار به آن بازار سرک میکشد و آرام نمینشیند، هرگز به گزینه چاپ پول فکر نخواهد کرد و تدبیر واگذاری بنگاهها و اموال غیرمولد و به علاوه افزایش درآمدهای نفتی به واسطه به توافق رسیدن مذاکرات از راهکارهای عملیتر دولت تدبیر و امید خواهد بود.
راهکارهای منطقی جبران کسری بودجه
وحید شقاقی شهری، اقتصاددان و رئیس کمیته نظارت دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظام در خصوص سناریوهای مختلف دولت برای جبران کسری بودجهاش توضیح داد: مساله کسری بودجه دولت برای سال جاری یک موضوع کاملا آشکار است. کسری بودجه سال ۱۴۰۰ بیش از ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار میلیارد تومان برآورد شده است. دولت در سالهای گذشته بخشی از این کسری بودجه را با مکانیسم اوراق و از کانال بازار سرمایه پوشش داده است. بخشی از این کسری بودجه را نیز از طریق صندوق توسعه ملی تامین کرده با این حال تداوم تامین کسری بودجه از کانالهایی همچون اوراق و صندوق توسعه بسیار دشوار خواهد بود. بنابراین در حال حاضر مساله مهم این است که اگر برجام منعقد شود و صادرات نفت کشور افزایش یابد، بخشی از این کسری بودجه به واسطه درآمدهای ارزی نفتی پوشش داده خواهد شد. اگر صادرات نفتی ما افزایش پیدا نکند تامین این میزان از کسری بودجه کار بسیار سختی خواهد بود و تامین مالی دولت با شرایط دشوارتری روبهرو خواهد شد.
این اقتصاددان در پاسخ به این سوال که اگر دولت برای جبران کسری بودجه خود دست به چاپ پول بزند، وضعیت بازار سرمایه به چه سمت و سویی خواهد رفت، گفت: طبیعتا یک بانک مرکزی مقتدر اجازه چاپ پول را نخواهد داد چرا که ما در حال حاضر نیز رشد نقدینگی بسیار بالایی داریم. با این حساب گزینه چاپ پول کاملا رد میشود اما ممکن است دولت آینده از مکانیسمهای دیگری همچون مولدسازی داراییهای دولت، واگذاری بنگاههای دولتی و امثالهم استفاده کند. اگر برجام نهایی شود بسیاری از این مشکلات میتواند مرتفع شود و به علاوه آزادسازی منابع ارزی و بلوکه شده کشور نیز صورت خواهد گرفت. احتمال توافق برجام خیلی بالاست و به نظر میرسد در یکی دو هفته آینده توافق برجام نهایی شود. سناریوی از سرگیری صادرات نفتی ایران و آزادسازی منابع ارزی بلوکه شده گزینه محتملتر است.
رئیس دانشکده اقتصاد خوارزمی در پاسخ به این سوال که اگر برجامی در کار نباشد، تکلیف کسری بودجه امسال چه خواهد شد نیز گفت: اگر توافقی حاصل نشود فروش اوراق بدهی و یا فروش شرکتهای دولتی و واگذاری بنگاهها از محتملترین سناریوها برای جبران کسری بودجه خواهد بود.
شقاقی شهری ادامه داد: این مساله میتواند بازار سرمایه را تحت تاثیر قرار دهد چرا که طبیعتا این سناریوها برای جبران کسری بودجه باید از طریق مکانیسم بازار سرمایه انجام شود. اگر توافق برجامی حاصل نشود، قیمت دلار به خودی خود میتواند محرک بازار سرمایه باشد.
این اقتصاددان با تشریح سناریوهای مختلف بازار سرمایه در برابر برجام گفت: اگر توافق حاصل شود تعادل جدیدی در بازار شکل خواهد گرفت. در حال حاضر شاخص کل بازار با دلار ۲۵ هزار تومان در محدوده یک میلیون و ۲۰۰ هزار واحدی به تعادل رسیده است. اگر توافق انجام شود، دلار یک افت محدود پیدا میکند و به حدود ۲۰ تا ۲۲ هزار تومان میرسد و در کوتاهمدت بازار خود را تطبیق داده و به سطح یک میلیون تا یک میلیون و ۱۰۰ هزار واحد خواهد رسید. سپس تا پایان سال به محدوده یک میلیون و ۳۰۰ تا یک میلیون و ۴۰۰ هزار واحدی دست خواهد یافت. اگر برجام رخ ندهد، دلار یا در ۲۵ هزار تومان تثبیت میشود یا یک روند خفیف افزایشی به خود میگیرد در آن صورت شاخص در سطح یک میلیون و ۴۰۰ تا یک میلیون و ۵۰۰ هزار واحد به تعادل میرسد و سپس روند تدریجی افزایشی را درپی خواهد گرفت.
شرایط ناپایدارو نبود چشم انداز روشن
علیرضا صادقی، کارشناس بازار سرمایه نیز در این رابطه توضیح داد: دولت جدید با چالشهای زیادی در حوزه اقتصاد روبهرو است از جمله کسری بودجه بزرگ سال جاری، تداوم تحریمها و عدم گشایش اقتصادی در ماههای سپری شده ابتدای سال.
صادقی افزود: دولت فعلی برای جبران کسری بودجه در ابتدای سال با دو ابزار چاپ پول و فروش اوراق سعی در تامین بودجه ماهانه جاری داشت اما بیشترین امید به فرجام مثبت مذاکرات و نهایتا رفع تحریمها و آزاد شدن ارزهای فروش نفت بود اما آنچه تا به حال رخ داده چشمانداز روشنی را نشان نمیدهد.
این کارشناس بازار گفت: بنابراین دولت جدید برای جبران کسری بودجه سال جاری به خصوص در نیمه دوم سال چنانچه مذاکرات به نتیجه برسد، به دلیل انتظارات ناشی از توافق نسبت به فروش ارز و کاهش قیمت آن اقدام میکند تا هم بخشی از کسری بودجهاش را تامین کند و هم با کاهش قیمت ارز بخشی از انتظارات جامعه برای بهبود نسبی شرایط بعد از توافق را پاسخ دهد اما این شرایط پایدار نیست چرا که کاهش نرخ دلار در سطح حدود ۲۰ هزار تومان با افزایش تقاضا مواجه است و فشار تقاضا میتواند مجددا سطح قیمت را به سطح فعلی افزایش دهد و چنانچه دولت بخواهد قیمت را مدیریت کند، بهترین حالت پاسخدهی به تقاضا در قیمت تعادلی رو به بالا برای جبران کسری بودجه است. با توجه به تورم انتظاری احتمال کاهش نرخ بهره وجود
نخواهد داشت.
صادقی ادامه داد: به نظر میرسد فروش اوراق دولتی در کنار فروش ارز میتواند مدنظر باشد. در مجموع بازار سرمایه در شوک توافق احتمالی ممکن است منفی شود اما در روند پلکانی صعودی خواهد بود. اما به نتیجه نرسیدن برجام با افزایش نرخ ارز و تورم همراه خواهد بود که این موضوع هم روی بازار تاثیر مثبت با اثربخشی کمتر دارد.
نبود رونق با کسری بودجه
در گفتوگو با آلبرت بغزیان، اقتصاددان درباره کسری بودجه دولت و گزینههای احتمالی این پرسشها مطرح شد.
- آیا احتمال صعود بورس با افزایش تورم ناشی از جبران کسری بودجه وجود دارد؟
از لحاظ تئوریکی این مساله صحیح نیست اما با توجه به در نظر گرفتن شرایط اقتصادی ایران، کسری بودجه میتواند بر بازار سرمایه اثرگذار باشد. کسری بودجه را دولت ایجاد میکند و در حقیقت دولت در حال خرج کردن کسری موجود است اما برای ارتباط دادن این مساله که این پول وارد بازار سرمایه شود، هیچ تضمینی وجود ندارد. در بازار سرمایه افراد خرد تصمیم میگیرند و در حقیقت رونقدهنده و ریزشدهنده نیز دولت بوده است. به همین دلیل انتظار اینکه کسری بودجه باعث رونق دادن بازار سرمایه شود، بیجا ست ولی کسری بودجهای که به سمت تولید برود، میتواند تولید را رونق بدهد و افزایش تولید میتواند قیمتها را تثبیت و سپس کاهشی کند که البته در حال حاضر هیچ امیدی به این مساله نیست. بنابراین اگر تصور شود بازار سرمایه که باید سرمایهگذار به آن دید بلندمدت داشته باشد را با کسری بودجهای که یک مساله کوتاهمدت برای تامین هزینههاست، مرتبط بدانیم، تنها نوعی زمان خریدن برای این است که به انتظار اتفاقات آینده بنشینیم.
- سناریوهای دولت برای جبران کسری بودجه چیست؟
تامین کسری یک داستان تکراری است و باید بدانیم تا زمانی که مالیات از برخی نهادها اخذ نمیشود و بازنگری در معافیتهای مالیاتی صورت نگیرد، با مساله کسری بودجه مواجه خواهیم بود. داستان تکراری کسری بودجه چاهی است که توسط دولت پر میشود و از آن بهره میبرد. در حال حاضر باید به فکر افزایش درآمدهای ارزی، به سرانجام رسیدن توافق برجام، برگشت پولهای بلوکه شده و غیره که راهکارهای عملی است و توانایی جبران کسری بودجه دولت را دارد، باشیم بدون اینکه دولت دست به ایجاد مالیاتهای جدید، چاپ پول یا افزایش نرخ مالیاتی بزند.
نظر شما