۱۶ مهر ۱۴۰۰ - ۱۰:۳۱
گوهری به نام اعتماد

اعتماد گوهر ارزشمندی است که از سرمایه های نامشهود بازار سرمایه به حساب می آید و اگر آن را به هر دلیلی مخدوش کنیم به راحتی نمی توان زخمش را درمان کرد .

بازار سرمایه پس از کش و قوس های عجیب و غریب و ریزش اساسی در سال آخر دولت تدبیر و امید که شاید مرورش جزئی از تلخ ترین خاطرات فعالان بورس باشد، سرانجام همزمان با رقابت های انتخاباتی کاندیدای ریاست جمهوری و تایید و عدم تایید صلاحیت هایی که بدون حاشیه ی پررنگ پذیرفته شد رفته رفته ریسک های نهان خود را که عمدتاً زاده ی ذهن محافظه کار ما فعالان است را از دست داد و تبدیل به فانوس امیدی شد که رفته رفته در طول مسیر مناظره ها و شنیدن وعده های بورسی کاندیدا مسیر رشد را روشن تر نمود و سبب شد تا قدرت خریدار بر فروشنده ها که عمدتاً با ضررهای هنگفت عطای بورس را به لقایش بخشیدند غالب شود.

سرانجام با اعلام نتایج انتخابات روند مجدد رو به رشد شکل تازه ای به خود گرفت و کم کم بی اعتمادی ها فراموش شد و رنگ امید گرفت این شروع از شرکت های بزرگ و شاخص ساز آغاز و به شرکت های کوچک تر سرایت کرد و سقف هایی که با قدرت در مسیر راه قیمت سهم ها بود شکسته شد در این هنگام فروشنده ها که از نوسان مثبت سهم هایی که فروخته بودند دستشان سوخته بود ناگزیر به خرید همان سهم در قیمتی بالاتر و یا گزینه ای دیگر را که قاعدتا آنها هم از کف قیمت فاصله گرفته بودند انتخاب نمودند.

این مسیر سبز هموار تر شد زمانی که ورود پول مشهود بود و فروشندها نیز دیگر علاقه ی زیادی به فروش نشان نمی دادند خیلی از سهم هایی که ۷۰ الی ۷۵ درصد هم ریزش داشتند در فاصله ای نزدیک به سه ماه از کف قیمتی ۳۰ الی ۴۰ درصد بالا آمدند. اما تا اینجای کار هرچه گفتیم مروری بود بر خاطرات ۶ ماه اخیر بورس اوراق بهادار تهران که چگونه اعتمادی زخمی و به شدت مجروح را از کمایی چندماهه که صف های فروش میلیاردی خریداری نداشت مجددا التیام بخشید تا شاید این غول شیشه ای اقتصاد کشورمجدد قد علم کند و به هزار و یک دلیل عده ای ترمز بورس را همزمان کشیدند خواه بپذیرند خواه نپذیرند واقعیت تغییر نمی کند. عرضه های اولیه در دو سه هفته ی اخیر را به تاریخ کنار هم ببینید چه با روش قدیمی چه روش نوین که شامل سهم های فجهان، فسبزوار، کیمیا تک، حآفرین وشکام وتوسن و ... است و از طرفی گشایش نماد پالایشگاه بندرعباس که پیش از گشایش گمانه زنی های فراوانی به سرعت به خورد گروه های بورسی داد تا خوراک مغزهای پرپتانسیل منفی باف جامعه بورسی باشد : که بزرگان بازار گفته اند اگر فلان قیمت باز شد بخرید اگر فلان قیمت باز نشد کامل نقد شوید و داستان هایی که خود خوانده و شنیده اید، از طرف دیگر عملکرد مبهم صندوق توسعه و تثبیت بازار که شاید کمی دیر شروع به خرید قطره چکانی کردند و البته اگر همین هم نبود اوضاع بدتراز وضع موجود بود .

از این حرف ها بگذریم باز هم بهانه هایی برای شمردن داریم مثل قطع برق صنایع که قطعا بر گزارشات شهریور شرکت ها اثر منفی می گذارد و ...

و از طرف دیگر همزمانی این رویدادها با پایان شهریور که خواه ناخواه به صورت سنتی از قدیم فشارهای فروشی در بازار داشته است یا به بهانه کاهش اعتبارات نشان داده شده در صورت های مالی شش ماهه و سالانه کارگزاری ها و یا شناسایی سود در معاملات حقوقی ها و ... یا افزایش نرخ بهره بین بانکی یا شایعات افزایش نرخ سپرده های بانکی که به جهت جلوگیری از تورم و به بند کشیدن غول نقدینگی در اقتصاد مریض ماست و مشکلات کسری بودجه که با چاپ اوراق و فروش آن در بازار تامین مالی شود که آن هم قسمتی از نقدینگی این بازار را اگر با نرخ جذاب عرضه شود جذب خود می کند .

اما مهمترین صحبت هایی که کردیم اعتماد است که سال گذشته از این بازار رخت بربست و البته انتظار هم نداریم مردمی که از ۶ صبح بر در کارگزاری ها و دفاتر پیشخوان دولت صف ایستاده بودند تا شاید در بورس یک تومانشان دو تومان شود بعد از مدتی فعالیت با پای برهنه و جیب خالی به خانه بدرقه کردیم؛ مجدد تن به این بازار سپارند.

مخلص کلام اعتماد گوهر ارزشمندی است که از سرمایه های نامشهود بازار سرمایه به حساب می آید و اگر آن را به هر دلیلی مخدوش کنیم به راحتی نمی توان زخمش را درمان کرد . فرصتی که در دولت قبل به ساده ترین شکل ممکن سوخت و جامعه ی چندمیلیونی که می شد با مدیریت صحیح در این بازار ماندگار شوند و به توسعه شرکت ها سرعت بخشند و اشتغال ایجاد کنند و به سودهایی کمی بالاتر از بازده بانکی قانع بودند قربانی سیاست های غلط دولت قبل شدند و بی شک چنین شد. باز هم خواه بپذیریم خواه صورت مساله را ماهرانه پاک کنیم ما مسئولیم همه ما که آنها را به این مهمانی دعوت کردیم اما اگر قرار باشد با تغییر سیاست های کلان مدیریت کشور این جامعه دل شکسته مجدد زنجیره اعتمادش مثل دوهفته پایانی شهریور به سرابی تبدیل شود که به صورت محسوس و همزمان هیچ خریداری دست به خرید نزند باید حق داد که هرچه میخواهد درمورد مسئولین بازار فکر کند و یا اگر رسانه ای داشته باشد فکرش را بیان کند ؛ نهاد ناظر بازار باید شفاف تر اگر گوش متخلفی را به دلیل تخلف عظیم می پیچاند اعلام کند اگر گشایشی یا توقفی صورت می گیرد در موارد مشابه با عدالت و یکسان برخورد شود و اگر باز هم لازم بود با بیان رسمی حقیقت به شایعات پایان دهد اگر سیستم معاملات کارگزار قطع می شود خصوصا در روزهایی که بازار زیر فشار عصبی زیادی به سر می برد باید برخورد قاطع صورت گیرد نه اینکه سهامدار به قرارداد ترکمنچایی که امضا کرده و همه چیز را گردن گرفته ارجاع داده شود و آن شرکت خدمات دهنده مقصر هم پشت کارگزار پنهان شود وفقط هر ماه هزینه های گزاف فاکتور کند. اگر این هسته هر بار زیر تعدد سفارشات خسته می شود قبل از گرفتاری به دادش برسید اگر تامین مالی قرار است صورت گیرد برنامه ای مدون داشته باشید اگر از کارمزد کارگزاری کنار می گذارید برای روز مبادا امروز همان روز مباداست در پایان مجدد آرزو می کنیم گوهر اعتماد مردمی را هرگز از دست ندهیم که این بازار سرمایه بدون مردم ویرانه خموش و تاریک می شود .

  • محمد شفیع‌پور - فعال بازار سرمایه
  • هفته نامه اطلاعات بورس - شماره ۴۱۶
کد خبر 439591

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =