به گزارش صدای بورس، سید اسماعیل یزدانپناه در مورد درج همزمان قیمت تولیدکننده و مصرفکننده بر روی اقلام و روند تصمیمگیری در این مورد اظهار کرد: این نوع تصمیمگیری بیشتر از ضعف مکانیزم حاکمیتی کشور است. سطح حاکمیتی و نظارتی دولت بر محصولات به گونهای است که از بسیاری از پارامترها پیروی نمیکند. یکی از این پارامتره عرضه و تقاضا است که مازاد عرضه باعث کاهش قیمت میشود و چرخش نقدینگی و بهره بانکی و ... نیز قوانین مربوط به خود را دارند. به نظر میرسد که تصمیماتی که گرفته میشود به جای پیروی از این قواعد یک سری مسکنهای مقطعی است که از طریق سعی و خطا پیش میرود.
وی افزود: اگر کالایی در شمال تولید شده و به جنوب عرضه شود باید با پارامتر حمل و نقل چه کرد؟ یعنی با درج این قیمتها میخواهیم بگوییم که هر منطقهای کالای خود را تولید کند؟ قیمت را همه این عوامل در کنار عرضه و تقاضا تعیین میکنند. ممکن است یک کالا در شمال تهران به واسطه کرایهای که میپردازد، گرانتر و در جنوب تهران ارزانتر باشد. اینکه ما بگوییم چون ابزارهای لازم برای نظارت را نداریم، درج قیمت تولید کننده و مصرفکننده را پیش بگیریم اشتباه است.
بیشتر بخوانید: بازگشت کوپن در نبود زیرساختهای اطلاعاتی
یزدانپناه گفت: بنابراین از آنجا درج قیمت تولیدکننده و مصرفکننده خلاف جهت رقابتی بازار است، شیوه کارآمدی نخواهد بود. اگر دولت میخواهد بازار را کنترل کند باید با ابزارهایی که مرسوم بوده و وجود دارند این کار را انجام دهد. درج این قیمتها به نوعی باعث تعارضی میشود که لازم هم نیست. مگر یک فرد عادی میداند که یک کالا چه مراحلی را طی میکند تا به دست مصرفکننده برسد؟ آیا جو روانی جامعه شاکی نمیشود که این فاصله بین قیمت تولیدکننده و قیمت مصرفکننده وجود دارد؟ آن وقت مجبور به پاسخ دادن به جامعه میشوید. فرض کنید برای هر کالا باید چنین مراحلی طی شود. فرد باید علم مراحل بازار و هزینههای آن مثل B۲B و B۲C را داشته باشد که در مورد فاصلهها قانع شود. جامعه عوام چگونه قرار است قانع شود؟ خود این موضوع باعث آشفتگی و درگیری در جامعه میشود. دولت باید این مراحل و سودها را ببیند و نظارت کند اما درج آن فقط ایجاد آن مشکل میکند.
نایب رییس کمیسیون بازرگانی داخلی اتاق بازرگانی ایران به ایلنا گفت: این دست از تصیمگیریها و روند آن در بازار به صورت لحظهای و خلقالساعهای است. به جای پیشبرد یک برنامه، سعی و خطا پیش گرفته شده است. مانند کسی که در حال غرق شدن است و به هر تخته پارهای دست میاندازد. این موضوع نشاندهنده ناتوانی اقتصاد ما در کنترل است. اگر ما آرامش خود را حفظ کنیم و با کمک خرد بخش خصوصی و تولیدکنندگان و فعالان اقتصادی نشستی در مورد قوانین کنترلی در زمان بحران داشته باشیم، شکلهای بهتری از آنچه موجود است میگیرد. ما باید برنامه داشته باشیم تا در زمان بحران بتوانیم از آنها استفاده کنیم.
نظر شما