این روزها بورس ناخوش احوال است وحتی نای لبخند هم ندارد چه برسد به اینکه بخواهد گوی سبقت را از سایر بازارها برباید. از وقتی دولت جراحی اقتصاد را آغاز کرد و دست به اصلاح قیمتها زد، بورس انگار جا خوش کرده و فقط نظارهگر شده است.
از آن زمان تا امروز بورس روندی خلاف جهت را در پیش گرفته و حتی از رشد فزاینده قیمتها و تورم نیز جا مانده است. دراین باره دلایل مختلفی مطرح میشود اما آنچه بیش از هر مسئلهای بهعنوان ریسک این روزهای بازارسهام شناخته میشود و کسالت آن را دوچندان کرده، وضعیت نامشخص برجام و شروع انتظارات تورمی در بازارهای رقیب است؛ البته از نگاهی دیگر، ترس و محافظهکاری سرمایهگذاران نیز مزید برعلت شده و تا زمانی که چنین حسی غالب باشد، افزایش قیمتها دیرتر بر بازار سهام خودنمایی میکند. با این حال گفته میشود، رشد شاخص در ماههای آینده در دستان دلار آزاد و نیمایی است و اگر ریسک خاصی به اقتصاد کشور تحمیل نشود، بورس بار دیگر قادر خواهد بود، به روزهای خوشش بازگردد.
ریسکهایی که مانع رشد بورس شد
علی صادقین، تحلیلگر اقتصادی و بازارهای مالی وضعیت نامشخص برجام را یکی از دلایل اصلی ریسک در بازار معرفی میکند ومیگوید: اگرچه ابهامات برجام همچنان پابرجاست اما هنوز بازار قادر نیست تحلیل دقیقی از بازار دلار داشته باشد. او جذاب نبودن گزارشهای دوازده ماهه شرکتها به ویژه در سه ماهه زمستان سال ۱۴۰۰ را عامل دیگری میداند و اضافه میکند: دراین بازه زمانی عملکرد مورد انتظار از روند شرکتها از نظر بنیادی حاصل نشد و همین موضوع ریسک دیگری را به بازار تحمیل کرد. علاوه براین، ارزشی که بازار برای بسیاری از نمادها قائل بود، متناسب با گزارشهای سه ماهه زمستان نبود.
دلیل دیگر از نگاه صادقین، محقق نشدن برجام است که در دوره کوتاه مدت ریسک سیستماتیک را به بازارها به ویژه بازارهای مالی افزایش میدهد و به نوعی آیتمی است که جلوی رشد بازار را با وجود افزایش قیمتها و حتی نرخ ارز در بازار آزاد میگیرد.
به گفته او، عامل مشخص دیگر دراین میان، افزایش نیافتن نرخ ارز نیمایی است که شرکتها به ویژه شرکتهای صادرات محور براساس آن گزارشها را تعدیل میکنند؛ البته افزایش قیمت دلار نیز میتواند به کسل بودن بازار کمک کند.
صادقین، قطعی برق بسیاری از شرکتها و صنایع درتابستان و تولید را علت دیگری میداند و تاکید میکند: آخرین دلیلی که این روزها اجازه نمیدهد، افزایش قیمتها روی بازار سهام اثرگذار باشد، شروع انتظارات تورمی در بازارهای رقیب است. معمولا در شرایط انتظارات تورمی ابتدا بازارهایی چون طلا، ارز، خودرو و مسکن شروع به رشد میکنند و پس از آن با موارد ذکر شده از جمله دلایل است که اجازه رشد بورس را در شرایط فعلی نمیدهد. البته ترس از سیاستگذاری دستوری، عوارض صادراتی و مداخله درتعیین قیمتها وهمچنین سردرگمی در گروههای لیدر از جمله خودرو و پتروشیمی که در چند ماه گذشته بازار را به سمت جلو حرکت میداد، دلایل دیگری است که باعث شده بازار این روزها جذاب نباشد.
او در پایان گفتههایش این را هم اضافه میکند که به نظر میرسد با افزایش قیمت دلار و به تبع آن ارز نیمایی بازار سهام نیز به زودی در کنار بازار ارز با وقفه چند هفتهای شروع به رشد کند و وضعیت بهتری را شاهد باشیم.
بازارهای رقیب جایگزین بورس
از نگاه محمدرضا فرهادیپور، اقتصاددان؛ آغاز فروپاشی بورس از مرداد ۱۳۹۹، فرآیند فرسایشی آن، اعتمادزدایی دولت از سهامداران خرد و بازی بد نهادهای تصمیمساز به عمیقترشدن رکود دامن زد به نحوی که هنوز بعد از گذشت قریب به دو سال حتی شاخص کل به سقف قبلی نزدیک هم نشده (پرتفوی سهامداران زیاندیده که بماند). این اتفاقات باعث شده سرمایهگذاران بازارهای دیگر را دستکم تا یک دهه بر بورس ترجیح میدهند؛ بازارهایی که از روز فروپاشی بورس تقریبا شرایط با ثبات یا نسبتا صعودی را تجربه کرده و با دردسر بسیار کمتر به صاحبان سرمایه سود دادهاند و میدهند.
او با بیاناینکه بورس در این مدت از سیاستهای اقتصادی اثرگذار بر بخشهای مختلف اقتصاد و شرایط اقتصاد جهانی نیز اثر پذیرفته است، اضافه میکند: به نظر میرسد صعود بازارهای مالی به سرمایه اجتماعی و اعتماد نیاز دارد چرا که پس از فروپاشی طاقتفرسای طولانی، زمان لازم است تا دوباره سرمایه به سوی بورس روان شود. البته، تورم داخلی و جهانی سبب افرایش قیمت سهام خواهند شد. اما ظاهرا انتظارات از سود آینده شرکتهای بورسی همچنان به قدری نیست که باعث جذب سرمایه به این بازار شود.
مؤلفههای رشد بورس
سجاد ابراهیمی، پژوهشگر اقتصادی نیز با تاکید براینکه رشد قیمتها به روند سودآوری و جریان مالی آتی دارایی برمیگردد، میگوید: رشد قیمت کالاها به واسطه اثرگذاری بر سودآوری میتواند بر قیمت سهام موثر باشد اما برای بررسی تغییرات و پیشبینی قیمت سهام علاوه بر تغییرات قیمت کالاها باید عوامل دیگر اثرگذار بر سودآوری نیز بررسی شود.
زمانی افزایش قیمت محصولات منجر به افزایش سودآوری و قیمت سهام می شود که هم زمان عواملی دیگر باعث افزایش ریسک و هزینههای شرکت نشود. بهعلاوه تا سرمایهگذار از دائمی بودن افزایش قیمتها اطمینان پیدا نکرده باشد آن قیمت ها را در محاسبات سود آتی لحاظ نخواهد کرد.
به اعتقاد او، در شرایط کنونی عواملی چون محدودیت در عرضه خوراک اولیه، برق، گاز و ... بر سودآوری اثر منفی گذاشته و سودسازی شرکتها را دچار اختلال میکند. هرچند افزایش قیمتها تا حدودی این اختلال را کاهش میدهد اما اینکه برآیند این اثرات سودآوری شرکتها را افزایش میدهد یا کاهش موضوعی است که جواب مطمئن و صد درصدی برای آن وجود ندارد. اگر برآیندها مثبت باشد طبیعتا رشد قیمتها به رشد قیمت سهام میانجامد.
به گفته ابراهیمی، رشد بورس در ماههای آینده اما بستگی به انتظارات تورمی و روند نرخ ارز دارد؛ البته ریسکهای وارده به اقتصاد ایران نیز دراین باره بیتاثیر نیست اما طبیعتا ریسکهایی چون محدودیتهای تحریمی براقتصاد ایران اثر خود را گذاشته و سختترشدن تحریمها تاثیر منفی شدیدی برجای نخواهد داشت اما افزایش قیمتها میتواند اثر مثبتی بر سودآوری شرکتها داشته باشد.
با این توضیحات به نظر میرسد اگر نرخ ارز کنترل نشود و در همین محدوده باقی بماند، سرمایهگذاران نیز برآوردها را با نرخهای جدید تعدیل میکنند و بدیهی است که انتظار افزایش قیمت سهام نیز وجود خواهد داشت.
- ارمغان جوادنیا - روزنامهنگار
- شماره ۴۴۹ هفته نامه اطلاعات بورس
نظر شما