دو پیش نیاز برای رونق صنعت کارگزاری در ایران

بی‌اعتمادی که نسبت به بازار شکل گرفته به دلیل اتفاقاتی است که در سال ۹۹ رخ داد و آن هم ضربه دیگری بر بدنه کارگزاری‌ها وارد کرد. توسعه حوزه آی تی و رفع چالش های حوزه کارگزاری ها در این مسیر موجب بهبود اوضاع می گردد.

به گزارش صدای بورس روند نزولی بازار سهام، علاوه بر سهامداران به ارکان بازار نیز آسیب وارد کرده است که کارگزاران از آن جمله‌اند. در حال حاضر این صنعت تحت تاثیر عوامل متعددی همچون تعداد زیاد کارگزاران، کاهش چشمگیر حجم معاملات، الزام به واریز ۳۵ درصد کارمزد معاملات سهام به صندوق توسعه بازار و... قرار دارد. درباره وضعیت این صنعت، چالش‌ها، راهکارهای برون‌رفت از بحران و آینده آن، با میلاد قاسمی مدیرعامل شرکت کارگزاری بورس بیمه ایران گفت‌وگویی انجام دادیم که در پی می‌آید.

* کارگزاری بورس بیمه ایران پس از ۲۶ سال فعالیت امروز در چه جایگاهی قرار دارد؟
در خصوص جایگاه کارگزاری بورس بیمه ایران همانطور که مستحضرید باید آن را از مناظر مختلفی بررسی کرد. بر اساس آخرین گزارشی که از کانون کارگزاران ارائه شده، از لحاظ شاخص‌های ترازنامه‌ای و سود و زیانی، از جمله سود و زیان خالص، عملیاتی و غیرعملیاتی و خطوط اعتباری، این کارگزاری در بین پنج کارگزار اول صنعت قرار دارد. از منظر حجم معاملات نیز موفق به کسب رتبه‌های تک رقمی شده ایم، اما با توجه به چینش مشتریان و با توجه به اینکه بخش عمده‌ای از معاملاتی که در حال حاضر در بازار شکل می‌گیرد، معاملات اوراق بهادار با درآمد ثابت و سهام به صورت بلوکی است و چینش مشتریان ما در آن سمت و سو نیست، رتبه‌های ما در حال حاضر از نظر حجم معاملات جزو دهک دوم است. در مجموع می‌توان گفت کارگزاری بورس بیمه در میان ۱۰ کارگزاری اول بازار سرمایه قرار دارد.

* بالاترین حجم فعالیت شما در کدامیک از بورس‌های اوراق، کالا و انرژی انجام می‌شود؟
با توجه به اینکه ما زیرمجموعه شرکت سهامی بیمه ایران هستیم و سیاست در این مجموعه به سمت شرکت‌داری نبوده است و با توجه به نیازهای صنعت بیمه، پرتفوها عمدتاً برای نقدشوندگی بیشتر به شکل LIQUID بوده و چون در آنجا کرسی‌های مدیریتی حاکم نبوده، ما آنچنان که باید در بحث بورس کالا و انرژی عرضه‌های قوی نداشتیم و از سمت شرکت سهامدار عمده عرضه‌ای به ما تعلق نگرفته است. عمده فعالیت ما در بورس و فرابورس است. از لحاظ حجمی تقریبا ۷۵ درصد فعالیت ما در بورس و فرابورس، ۲۵ درصد در حوزه کالا و انرژی و از لحاظ کارمزد حدود ۹۰ درصد کارمزد کارگزاری در حوزه بورس اوراق است.

* آیا برنامه‌ای برای توسعه و تعمیق حوزه فعالیت خود دارید؟
رشدی که کارگزاری در این مدت داشته به دلیل تمرکز در بحث توسعه شعب و اعتبارات بوده است. در حال حاضر با توجه به کاهش قیمت سهام مشتریان می توانند با استفاده از خدمات اعتباری با در اختیار قرار داشتن اهرم میانگین قیمت خرید سهام خود را کم کنند. ما در بحث توسعه اعتبارات برنامه افزایش خطوط اعتباری را در دستور کار خود داریم، در کنار آن در بستر فناوری اطلاعات بر روی معاملات الگوریتمی کار می‌کنیم و علاقه‌مند هستیم تا بتوانیم مجوزهای خود را تکمیل و بحث معاملات الگوریتمی را به عموم بازار عرضه کنیم. همانطور که مستحضرید در بورس‌های پیشرفته طبق آمار رسمی بالغ بر ۸۰ درصد و بر اساس آمارهای غیررسمی بالغ بر ۹۰ درصد معاملات بر بستر ماشین و الگوریتم انجام می‌گیرد. گرچه بازار ما بسیار کوچکتر است، با این حال به فراخور آن معاملات الگوریتمی را در دستور کار خود داریم تا در اختیار مشتریانمان قرار بدهیم. بحث دیگری که کارگزاری در آن خصوص برنامه توسعه‌ای دارد، فضایی است که در بازارهای اختیار معامله شکل گرفته است. حجم معاملات این بازار نسبت به سال گذشته افزایش چند هزار برابری داشته است. هنوز هم این بازار کوچک است اما جای کار دارد و باید حتما به مشتریان آموزش‌های لازم داده شود، چون این بازار بسیار تخصصی‌تر است و ریسک بیشتری را نیز به همراه دارد. در عمده بورس‌ها بیشتر معاملات روی ابزارها شکل می‌گیرد تا روی سهام و بنابراین ما در این سه حوزه افزایش خطوط اعتباری، توسعه بر بستر فناوری اطلاعات و فعال شدن در بازار اختیار معامله برنامه‌هایی را تدارک دیده‌ایم. در میان‌مدت نیز در حال برنامه‌ریزی بر OMS اختصاصی هستیم تا بتوانیم به عنوان یک مزیت رقابتی و وجه تمایز در اختیار مشتریان قرار دهیم.

* به عنوان یکی از ۱۰ کارگزاری برتر بورس، وضعیت صنعت کارگزاری کشور را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
اگر بخواهیم وضعیت صنعت کارگزاری را در یک جمله تعریف کنیم، باید بگوییم وضعیت خوب نیست. برای بررسی دلیل آن باید عمیق‌تر شویم. با توجه به اینکه کار ما ارتباط زیادی به جریان پول و شرایط بازار سرمایه دارد (حداقل در ۲۵ سال اخیر به بحث‌های تورمی گره خورده است) خیلی از کارشناسان بر این عقیده‌اند که کار کارگزاری، فعالیتی فصلی است و معمولاً حدود سه تا پنج سال شرایط رکودی بر بازار حاکم است و یک تا سه سال شرایط رونق بازار را خواهیم داشت. ما در حال حاضر در شرایط رکود بازار هستیم. اتفاقاتی که افتاده و باعث شده حال و روز صنعت به این وضعیت بیفتد را باید در این ۱۰ سال اخیر مرور کنیم. اواخر دهه هشتاد دستورالعمل سبدگردانی‌ها منتشر شد و اوایل دهه نود بخشی از خدمات کارگزاری‌ها از آنها گرفته شد. کارگزاری‌ها به‌خاطر وجود تضاد منافع از ارائه خدمات مشاوره سرمایه‌گذاری و مدیریت سبدگردانی منع شدند و بخش با اهمیتی از حوزه فعالیت آنها گرفته شد. این موضوع بسیار اثرگذار بوده است و در حال حاضر هم باید هزینه‌های بیشتری را متقبل شوند تا بتوانند مجوز خدمات سبدگردانی و مشاور سرمایه گذاری را دریافت کنند. این موضوع یکی از دلایل حال و روز بد صنعت کارگزاری بوده زیرا یکی از مبادی درآمدزایی کارگزاری و نه گروه‌های خدمات مالی از این طریق بسته شده است. در حال حاضر بی اعتمادی که نسبت به بازار شکل گرفته به دلیل اتفاقاتی است که در سال ۹۹ رخ داد و آن هم ضربه دیگری را بر بدنه کارگزاری‌ها وارد کرد. یکی از موضوعات دیگر که همه صنایع و شرکت‌ها با آن درگیر هستند، مباحث بیمه و مالیات و رسیدگی های بعضا سلیقه‌ای توسط ممیزین در این حوزه است. در مجموع موضوعی که در دسترس است و می‌توان آن را اصلاح کرد، بحث کسورات کارمزد کارگزاران است. براساس مقررات کارگزاران ۳۵ درصد کارمزد خود را جهت سرمایه گذاری در صندوق توسعه بازار پرداخت می‌کند و این باعث شده همه کارگزاران از لحاظ نقدینگی در فشار باشند و اگر صورت‌های مالی کارگزاران بزرگ بررسی شود، می‌بینیم که آنها هم از منظر نقدینگی به صورت سر به سر فعالیت می‌کنند. کارگزاران در مقطعی از لحاظ بحث نقدینگی تحت فشار بودند ولی این بحث در حال حاضر فراتر رفته و کارگزاران دارند به نقاط سر به سر عملیاتی می‌رسند و به تبع آن نمی‌توانند در بحث زیرساخت‌ها سرمایه‌گذاری کنند و اگر تصمیمی در این خصوص گرفته نشود شرایط بسیار سخت‌تر نیز خواهد شد.

* تعداد ۱۰۸ کارگزاری در سطح کشور فعالیت می‌کنند؛ با توجه به ارزش بازار بورس‌های کشور، آیا این تعداد کارگزاری کم یا زیاد است؟
مطالعات تطبیقی در این خصوص انجام شده و بازار ایران با دیگر نقاط دنیا مقایسه شده است. طبق این مطالعات، تقریبا ۴۰ تا ۵۰ درصد کارگزاری‌هایی که وجود دارند بیشتر از حد نرمال و استاندارد است اما انحصار نیز نباید صورت بگیرد و به تعطیلی یکسری از کارگزاری‌ها منجر شود. فکر می‌کنم با توجه به ریسکی که این صنعت دارد قانونگذار باید یکسری الزاماتی بگذارد و یک ریسک و reward معقولی برای این صنعت شکل بگیرد. معمولاً شرایط اقتصادی نیز حرف خود را تحمیل می‌کند و کسی که نتواند تحت این شرایط فعالیت کند از بازار حذف می‌شود. ما باید به سمت کارایی برویم و اگر بازارهای ما کارا بشوند و ریسک به reward معقولی در صنعت باشد و نهاد قانونگذار با توجه به ریسک‌های موجود در این صنعت الزامات آن را تدوین کند، مطمئناً تعداد به حد استاندارد نیز می‌رسد. در حال حاضر هم بیشتر از ۹۰ درصد حجم معاملات در اختیار ۵۰ کارگزار برتر بازار است و عمده معاملات هم به ۵ کارگزار برتر بورس اختصاص دارد.

* منابع درآمد شرکت‌های کارگزاری چیست؟ آیا امکان تنوع بخشی به این منابع وجود دارد؟
منابع درآمدی کارگزاران عبارت از اخذ کارمزد معاملات اوراق بهادار و کالا در بورس‌ها، درآمد حاصل از سرمایه گذاری در اوراق بهادار پذیرفته شده در بورس‌ها، حق مدیریت صندوق بازارگردانی و درآمد ناشی از آموزش می‌باشد که عمده آن کارمزد معاملات است. وجود یک مجرای درآمدی با اهمیت باعث بروز رقابت منفی در صنعت کارگزاری شده است.
درآمد حاصل از ارائه خدمات مشاوره سرمایه گذاری و مدیریت سبد برای مشتریان، متنوع سازی کارمزد معاملات و امکان اخذ کارمزد مضاعف در برخی معاملات، همچنین امکان اخذ درآمد مالی مضاعف بر هزینه مالی پرداختی به بانک‌ها در خدمات اعتباری ارائه شده به مشتریان مجاری درآمدی هستند که در سایر کشورها به عنوان فعالیت اصلی کارگزاران وجود دارد.

* مشکلات اصلی صنعت کارگزاری و راهکارهای احتمالی جهت رفع این مشکل را چه می‌دانید؟
صنعت کارگزاری با توجه به ابزارهایی که در حال حاضر در خود دارد، همانطور که عرض کردم یک صنعت فصلی است به این معنا که اگر بازار رونق داشته و صعودی باشد، وضعیت کار کارگزاران خوب بوده و می‌توانند درآمدزایی کنند. یکی از مواردی که می‌تواند به این صنعت کمک کند این است که ابزارهای وابسته به آن تکمیل شوند. در سایر کشورها چه بازار روند صعودی داشته باشد چه نزولی می‌توان از آن کسب درآمد کرد. متاسفانه با اینکه مسائل کمیته فقهی آن نیز حل شده اما ابزارهای آن هنوز توسعه پیدا نکرده است. در حال حاضر با اینکه ابزارهای نوین محدود هستند و حجم کوچکی دارند، کارگزاری‌ها استقبال نمی‌کنند، پس ما باید کمک کنیم تا بازار کار کارگزاران از حالت فصلی بودن خارج شود و بازار در هر دو شرایط صعودی و نزولی فعال باشد. یکی از مسائلی که می‌تواند نه تنها به کارگزاران بلکه کل بازار سرمایه کمک کند بحث توسعه‌ای بوده که می‌توانسته در صنعت IT شکل بگیرد و نیاز بوده اما شکل نگرفته است.

در بحث ابزارها که قبلاً به آن اشاره کردم چون بستر آن فراهم نیست و ریسک‌های زیادی را به کارگزاران تحمیل می‌کند خیلی از کارگزاران رغبت ندارند به سمت آن بروند چون معتقدند ریسک به reward آن زیاد است و بستر IT مناسبی برای آن وجود ندارد. نیاز بازار ما این است که در بحث زیرساخت و مخصوصا IT سرمایه‌گذاری کنیم و در صورتی که سیستم بر بستر فناوری اطلاعات و IT باشد، می‌توانیم ابزارهای متنوعی در بازار در اختیار داشته باشیم در این صورت این ابزارها مورد استقبال کارگزاران واقع می‌شود، کار نهاد ناظر هم تسهیل می‌شود و بحث‌های نظارتی متعدد و اعمال نظر کیفی را از این طریق می‌توان کمی و پیش‌بینی‌پذیر کرد و در نهایت ریسک‌های حوزه IT نیز کاهش می‌یابد. سالهاست که می‌خواهیم سامانه هیبرید راه‌اندازی کنیم اما به دلیل ضعف در زیرساخت و IT نمی‌توانیم این کار را ساماندهی کنیم. بزرگترین ریسک در هنگام پررونق شدن بازار، فشاری است که به هسته معاملات وارد می‌شود. ما در حوزه زیرساخت جای توسعه بیشتری داریم. این کار یک متولی می‌خواهد و در حال حاضر کارگزاران از گردش مالی خوبی برای سرمایه‌گذاری برخوردار نیستند. در صورتی‌که یک هم‌افزایی از سوی بدنه بازار سرمایه شکل بگیرد با راهبری و حمایت فنی سازمان بورس اوراق بهادار امکان تهیه نرم افزار جامع وجود دارد. وجود هسته معاملاتی جدا برای بازار اختیار معاملات و تلاش کارگزاران برای تهیه سامانه اختیار معاملات هماهنگ با سایر نرم افزارهای مالی را می‌توان به عنوان راهکاری دیگر جهت تعمیق معاملات اختیار در نظر گرفت. ما اگر نرم‌افزار جامع داشته باشیم، می‌توانیم بازار خود را دو طرفه کنیم، کارگزاران استقبال می‌کنند و نظارت راحت‌تر صورت می‌گیرد و بحث‌های دستکاری بازار را می‌توان بهتر رصد کرد. من فکر می‌کنم موضوعی که می‌تواند به صنعت ما کمک کند، سرمایه‌گذاری در بحث IT و توسعه ابزارهای مالی است.

* مفهوم رقابت در صنعت کارگزاری را چگونه معنی می‌کنید؟
در بحث رقابت، عمده و غالب مجرای درآمدی کارگزاری کارمزد معاملات است. به عنوان مثال یک شرکت کارگزاری که نه شرکت سبدگردانی در کنار آن است و نه می‌تواند خدمات مشاور سرمایه‌گذاری ارائه دهد، فقط بحث کارمزد معاملات را دارد. شما چگونه می‌توانید خدمات معاملاتی خوب به مشتری بدهید در صورتی‌که از دادن خدمات مشاوره منع هستید، در این شرایط است که بحث کمی کارمزد معاملات مهم می‌شود. ما یک ضوابط تخفیف بازاریابی داریم و یک سقفی برای آن تعیین کردیم ولی این باعث رقابت منفی در صنعت شده و اگر بخواهیم ببینیم که آیا صنعت کارگزاری رقابت‌پذیر است یا نه، باید بدانیم که آیا مجاری درآمدی متنوع هستند؟ در حال حاضر که فقط یک مجرای با اهمیت درآمدی وجود دارد، رقابت منفی صورت می‌گیرد.
بسیاری از کارگزاری‌ها می‌خواهند که بحث ۲۵ درصد تخفیف کارمزد بازاریابی تعیین تکلیف شود. با توجه به عدم کنترل و بررسی رعایت موضوع توسط نهاد ناظر، تعدادی از کارگزاران خود را ملزم به رعایت آن می‌دانند و تعدادی هم الزامی جهت رعایت آن نمی‌بینند. وقتی می‌توان بحث رقابت را مطرح کرد که شرایط منصفانه باشد. یک سری الزامات هست که طبق آن مثلا تعدادی از کارگزاری‌ها ابزارهای بیشتری دارند، مثلا کارگزاری‌هایی که زیرمجموعه بانک‌ها هستند، به تبع اینکه بانک مرکزی هنوز به آنها مجوز تاسیس شرکت دیگری را نداده است، هنوز بسته‌های خدماتی متنوعی را در اختیار دارند مانند مدیریت صندوق‌های سرمایه‌گذاری و می‌توانند از این طریق هم مجاری درآمدی داشته باشند. در کل در بحث رقابت، رقابتی که در بازار برای عموم کارگزاران وجود دارد، رقابت منفی است که در حال آسیب زدن به صنعت است، اما کارگزارانی که برای بقا می‌جنگند، زیاد خود را مقید نمی‌دانند تا الزامات صنفی و قانونی را رعایت کنند مخصوصا وقتی نهاد ناظر کنترلی بر روی آنها نداشته باشد.

* با توجه به ابهامات سیاسی و اقتصادی، پیش‌بینی شما از آینده بازار سرمایه ایران چیست؟
در خصوص ابهامات سیاسی و اقتصادی، همانطور که مستحضرید، موضوعی که شرایط خیلی از بازارها و از جمله بازار سرمایه به آن گره خورده است، بحث مذاکرات برجام است که دچار یک وقفه‌ای شده و احتمالا این وقفه تا انتخابات کنگره به طول بیانجامد و مشخص شدن تعداد کرسی‌هایی که در اختیار جمهوریخواهان یا دموکرات‌ها قرار می‌گیرد، می‌تواند به همان میزان به کیفیت توافق برجام و بازگشت به برجام کمک کند. هر چقدر به انتخابات کنگره نزدیکتر شویم، مقداری اوضاع و شرایط شفاف‌تر می‌شود. اگر ماحصل مذاکرات به توافقی بیانجامد، برخی صنایع با توجه به کیفیت مذاکرات می‌توانند منتفع شوند. صنایع خودرویی، بانکی و حمل و نقلی صنایعی هستند که احتمالا رونقی در آنها به وجود می‌آید و ادامه روند بازار سرمایه بستگی به این موضوع دارد که چقدر گشایش های ناشی از توافق پایدار است و چه میزان امکان جذب منابع و سرمایه خارجی وجود دارد. با توجه به وضعیت متغیرهای کلان اقتصادی، اگر توافقی صورت نگیرد به نظر نمی‌رسد که بتوان بیش از این تورم را کنترل کرد و احتمالا با کاهش هر چه بیشتر ارزش پول روبه‌رو خواهیم شد. کاهش ارزش پول و تورم در صورت ثبات شرایط سیاسی و امنیتی باعث رونق در تمام بازارها خواهد شد. در مجموع شرایط پیش‌رو بعد از برطرف شدن ابهامات در بازار سرمایه را صعودی می‌بینم و بازار حتما یک بخش از ریزشی که داشته را جبران می‌کند. باید چندماهی صبر کنیم تا نتیجه مشخص شود.

* الزام به واریز ۳۵ درصد کارمزد معاملات سهام کارگزاری‌ها به صندوق تثبیت را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
اولین هدف از شکل‌گیری صندوق تثبیت و صندوق توسعه بازار بر مبنای کمک به سرمایه‌گذاران خرد و جلوگیری از ترس مداوم در بازار بود. حالا می‌توانیم قضاوت کنیم که آیا این صندوق‌ها به اهداف خود رسیده‌اند یا خیر. بازار ما ریزش عمیقی داشت، پول‌هایی که از کارگزاران، سازمان بورس و بورس‌ها به نسبت کم شد، نتوانستند جلوی ریزش بازار را بگیرند و این صندوق‌ها نتوانستند در راستای اهداف خود قدم بردارند و به بازار کمک کنند. سهام بسیاری از سهامداران خرد سهم‌های کوچکی بودند که مورد توجه صندوق توسعه بازار نبوده و نیستند و خیلی کم در آنها سرمایه‌گذاری صورت می‌گیرد، بنابراین، این سهم‌ها ریزش عجیبی داشتند و خیلی از سهامداران خرد متضرر شدند. در یک کلام، این صندوق‌ها به آن اهدافی که ماهیت شکل‌گیری آن را تعیین می‌کرد، نرسیدند. وضعیت شاخص، ضرر و زیان سهامداران خرد و بحث بی‌اعتمادی به بازار سرمایه همه و همه نشان‌دهنده عدم دستیابی به اهداف مورد نظر صندوق تثبیت و توسعه بازار است. ولی اگر در زیرساخت‌های دیگر سرمایه‌گذاری می‌شد و ابزارهای قدرتمندی داشتیم، می‌توانستیم بیشتر به اهدافی که مدنظر داشتیم دست پیدا کنیم و نزدیکتر شویم. به عنوان مثال، اگر بازار از شرایط دو طرفه شدن برخوردار و بستر IT فراهم شود که نبود آن در همه ارکان کاملاً احساس می‌شود، توفیق بیشتری حاصل می‌شد.

* آیا در شرایط موجود با عرضه اولیه شرکت‌ها موافق هستید یا خیر؟ چرا؟
اگر به بازاری که از کمبود نقدینگی رنج می‌برد، فشار بیاوریم و بخواهیم باز هم نقدینگی مضاعفی را از آن طلب کنیم، شرایط مساعدی فراهم نمی‌شود. در حال حاضر می‌توان عرضه‌ها را به زمان دیگری موکول کرد که اعتماد، رونق و جریان مثبت ورود پول در بازار وجود داشته باشد.

* یکی از مباحث مهمی که مطرح است، بحث بازارگردانی اجباری سهام است؛ نظر شما در این خصوص چیست؟
در سیستمی که در حال حاضر بازارگردانی انجام می‌شود باید جریان پولی وجود داشته باشد. بسیاری از شرکت‌ها ملزم به بازارگردانی اجباری شده‌اند و منابعی هم فراهم کرده‌اند اما وقتی بازار در شرایط نزولی قرار دارد، منابع تمام می‌شود، وقتی منابع تمام می‌شود بحث بازارگردانی مغفول واقع می‌شود و دیگر منابعی برای بازارگردانی در دسترس وجود ندارد. موضوعی که در این شرایط می‌تواند به بازار و نقدشوندگی آن کمک کند، این است که ابزارهایی مانند ابزار اختیارمعامله در اختیار بازارگردان‌ها قرار داشته باشد، با این ابزارها می‌توان روند سهم را با هزینه‌ها و منابع بسیار کمتری پیش‌بینی و مدیریت کرد. بازارگردانی خوب است و سهام باید نقدشونده باشد و معاملات روان باشد اما زمانی که رکود عمیق است و روند نزولی تداوم دارد، منابع تمام می‌شود عملیات بازارگردانی قفل می‌شود و بازارگردان فقط در سمت فروش فعال می‌شود که این موضوع به عمیق شدن رکود می‌افزاید. به نظرم به جایی رسیدیم که باید راهکار دیگری را پیدا کنیم.

* کارگزاری بورس بیمه در بخش پذیرش و عرضه سهام شرکت‌های جدید برنامه‌ای دارد و این مسائل ‌می‌تواند به بازار کمک کنند؟
کارگزاری بورس بیمه ایران و مجموعه شرکت سهامی بیمه ایران این دید را دارد که شرکت‌های گروه، با توجه به شرایط پذیرش شوند و سهام آنها در بازار بورس و اوراق بهادار عرضه شود. شرکتی که در جریان عرضه داریم شرکت بیمه اتکایی ایران معین است که کارهای پذیرش آن در جریان می‌باشد. کارگزاری بورس بیمه ایران برنامه پذیرش و عرضه سهام خود در بورس را دارد اما موضوع فعلا از طرف رگولاتور متوقف شده است. یک سری بحث‌های اساسنامه‌ ای وجود دارد که چند سالی است در روند کار وقفه ایجاد کرده است. مطمئنا عمیق‌تر شدن بازار به کارایی آن کمک می‌کند و اگر عرضه‌های اولیه در زمان و شرایط مناسبی صورت بگیرند به عمق بخشیدن و تثبیت بازار کمک می‌کنند. روند پذیرش شرکت‌ها در بورس باعث می‌شود تا سرمایه‌گذاری در بخش مولد انجام شود و این موضوع به اقتصاد ما کمک می‌کند. ما تا جایی که می‌توانیم باید شرکت‌ها را ترغیب کنیم تا به بازار سرمایه وارد شوند و سهام خود را عرضه کنند. با توجه به این نکته که با ورود به بورس، این شرکت‌ها از معافیت‌هایی هم برخوردار شده و امتیازات بسیار خوبی هم به آنها داده می‌شود، در مراودات تجاری هم اعتبار خوبی کسب می‌کنند. مشخص است که هر قدر بازار بزرگتر و عمیق‌تر شود و شرکت‌های بیشتری عرضه شوند، تنوع و انتخاب‌ها نیز بیشتر می‌شود و به شرایط بازار کمک می‌شود. مجموعه شرکت سهامی بیمه ایران در این مسیر قدم بر می‌دارد اما باید در شرایط و فضایی باشد که بازار از شر ایط کمبود نقدینگی رنج نبرد. مدت زیادی است که پولی در بازار نمانده و هر روز شاهد خروج نقدینگی هستیم و اگر عرضه اولیه‌ای صورت بگیرد این مسئله را تشدید می‌کند.

* در شرایط فعلی چطور می‌شود اعتماد را به بازار برگرداند؟
بازار سرمایه یک بازار تخصصی است، اتفاقی که در سال ۹۸ و ۹۹ افتاد، یک دعوت عمومی از مردم صورت گرفت برای ورود به یک بازار تخصصی که زیرساخت‌های آن آماده نبود و فرهنگ‌سازی هم نشده بود، ابزاری هم برای آن نداشتیم، همچنان که ابزارها آنچنان پیشرفت نکرده تا جلوی حبابی شدن بازار را بگیرد و در نتیجه اعتماد از بین رفت. سلسله اتفاقات بعدی مانند قیمت‌گذاری دستوری و پیش‌بینی‌ناپذیری اقتصاد به بازار لطمه وارد کرد و بی‌اعتمادی را تشدید کرد. به هر حال، برای بازگشت اعتماد به بازار سرمایه، در بازارهای مالی باید شرایط و متغیرهای اقتصادی پیش‌بینی‌پذیر باشند. بنابراین بحث مشخص نبودن قیمت ارز، قیمت‌گذاری‌های دستوری و تعرفه‌هایی که بر روی کالا و صادرات وضع می‌شود، اگر این متغیرها پیش‌بینی‌پذیر باشند اعتماد نیز مطمئنا به بازار سرمایه برمی‌گردد و شاهد رونق در بازار خواهیم بود.

* به نظر شما علت خروج نقدینگی از بورس چیست و چگونه امکان جذب اعتماد مردم را می‌توان فراهم کرد؟
‌در خصوص علت خروج نقدینگی باید گفت که ما با شرایط جدیدی روبه‌رو هستیم، بازار سرمایه روند نزولی دارد اما بازارهای موازی هرچند که رونقی در آنها وجود ندارد و در شرایط رکود هستند اما رکود تورمی دارند. اشخاصی که در بازار سرمایه باقی مانده‌اند وقتی می‌بینند قدرت خریدشان روز به روز کمتر می‌شود یعنی هم در بازار سرمایه متضرر می‌شوند و هم در بازارهای موازی قدرتشان کمتر می‌شود، تصمیم می‌گیرند که سرمایه خود را از بازار خارج کنند. این یکی از دلایل خروج نقدینگی است چون بازار سهام به صورت همگام با بازارهای موازی رشد نداشته است پس در این شرایط سرمایه‌گذار سرمایه خود را از بازار خارج می‌کند. این را می‌توان کنار دلایلی همچون قابل پیش‌بینی نبودن متغیرهای اقتصادی قرار داد. پس بی‌اعتمادی به دلایل فوق در بازار شکل گرفته است.

* کدام صنایع تا پایان سال پیشتاز هستند؟
بعد از اینکه ابهامات سیاسی برطرف شود و وضعیت مذاکرات تعیین تکلیف شود صنایع خودرویی، بانکی و حمل‌ونقل می‌توانند تحت تاثیر این گشایش رونق بگیرند، در غیر این صورت و در صورت وجود شرایط تورمی صنایع صادرات محور مانند صنایع پتروشیمی و پالایشگاهی متاثر می‌شوند. اما در شرایط تورمی کلیت بازار رونق می‌گیرد. بنابراین باید تمام توجه‌ ما به جریان نقدینگی باشد. اگر با توجه به شرایط جریان نقدینگی پر قدرتی شکل نگیرد، سهامی که مارکت کوچکی دارند و دچار تغییرات بنیادی و تحول شده اند مورد توجه بازار قرار می‌گیرند. اگر ارزش معاملات بالای ۵۰۰۰ میلیارد تومان در معاملات خرد باشد، می‌توانیم به شرایط بازار امیدوار باشیم، اگر ارزش معاملات زیر ۵۰۰۰ میلیارد تومان باشد، سهام با مارکت‌های کوچک و با شرایط بنیادی مناسب را باید مدنظر داشته باشیم.

کد خبر 460446

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 11 =