«سرخوشی غیرعقلائی» معادل فارسی irrational exuberance است. این اصطلاحی است که آلن گرین اسپن، رئیس اسبق فدرال رزرو در دهه ۱۹۹۰ و در توصیف وضعیت حباب گونه بازارها به کار برده بود. این کتاب نوشته رابرت شیلر، اقتصاددان رفتاری و استاد دانشگاه ییل است که در سال ۲۰۱۳ موفق به کسب نوبل اقتصاد شد. مطالعات وی در حوزه اقتصاد رفتاری و مالی رفتاری است و کتابهای دیگری مانند اقتصاد روایی و خوی حیوانی پیشتر از وی در ایران ترجمه شده است. کتاب «سرخوشی غیرعقلائی» به بررسی دلایل رشد سهام و تشکیل حبابها از زاویه رفتاری پرداخته است. این کتاب روایی است و با بیانی جذاب، موضوعات پیچیده بازارهای مالی را بررسی میکند. کتاب «سرخوشی غیرعقلائی» توسط نشر چالش در پاییز ۱۴۰۱ با شمارگان ۵۰۰ نسخه به چاپ رسیده است. برای آشنایی با کتاب «سرخوشی غیرعقلائی»، با سید فرهنگ حسینی، مترجم این کتاب گفتوگویی انجام دادیم که در ادامه میخوانید.
* زاویه نگاه کتاب به موضوعات رفتاری چگونه است؟
برخلاف عمده کتابهای مالی رفتاری که در ایران ترجمه شدهاند و متمرکز بر سوگیریهای رفتاری افراد و در سطح خرد هستند، این کتاب در سطح کلان به بررسی عوامل رفتاری بر بازارهای مالی پرداخته است.
* چه حبابهایی در این کتاب مورد بررسی قرار گرفتهاند؟
این کتاب حبابهای هر سه بازار اصلی سرمایهگذاری، یعنی بازار سهام، بازار اوراق با درآمد ثابت و بازار املاک و مستغلات را بررسی کرده است. رفتار بازارها در کشورهای مختلف طی دورههای رونق و رکود بررسی شده است. موضوعی که نشاندهنده همراستایی شدید بازارهای مختلف است. همچنین نویسنده ابزاری برای سنجش سطح ارزانی و گرانی بازار سهام با عنوان قیمت به سود تعدیل شده چرخهای یا CAPE ارائه کرده است که طی یک قرن گذشته توانسته ۴ حباب اصلی بازار سهام را شناسایی کند. در بازار بدهی، رابطه بین نرخ بهره بلندمدت و تورم بلندمدت براساس دادههای تاریخی بررسی شده که نتایج آن برخلاف تئوریهای رایج اثر انتظارات تورمی نرخ بهره بلندمدت بوده و گویای رابطه قوی با تورم گذشته است. در بخش بازار املاک و مستغلات دلایل شکلگیری حبابها بررسی شده است. در عین حال رابطه بین حبابهای مختلف و اثرگذاری هر یک بر دیگری نیز بررسی شده است.
* اشاره کردید که نگاه کتاب به موضوعات رفتاری سوگیریها نیست؛ کتاب چه عواملی را علت رشد بازارها و حبابها میداند؟
کتاب پس از بررسی تاریخی بازارهای مختلف، عوامل را به چهار دسته کلی تقسیم میکند. عوامل ساختاری، عوامل فرهنگی، عوامل روان شناختی و توجیهاتی برای سرخوشی.
* چه عوامل ساختاری در کتاب مورد بررسی قرار گرفته و اثرات آن بر بازارها چگونه است؟
در عوامل ساختاری، عوامل تقویتکننده و مکانیسمهای تقویتکننده بررسی میشوند. قوانین و مقررات، توسعه فناوری، تغییرات فرهنگی جوامع، جنگها از جمله جنگ جهانی و جنگ سرد و دورههای قبل و بعد از آن، انفجار جمعیت، نقش رسانهها و تحولات اساسی در حوزه رسانه و نشر اخبار در کنار رشد صندوقهای سرمایهگذاری مشترک و صندوقهای بازنشستگی خصوصی در کنار دهها عامل دیگر از جمله عواملی به شمار میروند که کتاب به بررسی جزیی و اثربخشی هر یک میپردازد. از نگاههای جالب نویسنده، تحلیل تمایلات بخت آزمایی در بازارهای مالی به خصوص بازار سهام و آثار آن در کشورها و مناطق مختلف بر اساس مجاز یا غیرمجاز بودن آن است. در کنار عوامل تقویتکننده، مکانیسمهای تقویتکننده بررسی شدهاند. همچنین اعتماد سرمایهگذاران به عنوان یکی از مهمترین عوامل در شکلگیری رونق و رکودهای بازار مورد بررسی قرار گرفته است. نویسنده رویکردهای اقتصاد و اقتصاددانان متعارف را در فرض عقلائی بودن سرمایهگذاران به چالش کشیده و با ارائه نتایج مطالعات خود و دیگران، لزوم عقلائی بودن را رد و احساسات را به تحلیل و موضوعات میافزاید. در یکی از جذابترین بخشهای کتاب، تئوری بازخورد حباب مطرح میشود و بر اساس مطالعات بلندمدت صورت گرفته از سرمایهگذاران، ابعاد تئوری توصیف میشود. از نظر نویسنده بازخورد یا فیدبک یکی از عوامل مهم در دورههای رونق و رکورد شناخته میشود.
* چه عوامل فرهنگی و روان شناختی در شکلگیری حبابها و رونق و رکود بازار موثر دانسته شده است؟
در بخش عوامل فرهنگی، اثرات رسانهها و تحولات آنها بر بازارها بررسی شده است. در عین حال، مفهومی به نام عصر جدید در شرایط بهبود سطح زندگی و کاهش ریسکهای اقتصاد مطرح شده است. خوشبینیهایی در ابتدای قرن ۲۰ و ۲۱ در کتاب مطرح میشود که همگی محرکهای حبابهای سالهای ابتدایی قرنهای خود بودهاند. کتاب به بررسی اثرات داستانها بر بازارها و شکلگیری رونق و رکودها پرداخته است. همچنین لنگرهای کمی و کیفی سرمایهگذاران در تصمیمگیری بررسی شده است. همچنین کتاب به بررسی باورهای سنتی سرمایهگذاران در خصوص سهام و درستی آنها پرداخته و معتقد است که یادگیریهای سرمایهگذاران از بازارها با واقعیتهای بازارها لزوما سازگار نیست. نویسنده که رساله دکترای خود را در خصوص بازار کارا نوشته است، به این رویکرد میتازد و استدلالهایی در خصوص عدم کارایی بازارها و عدم حرکت به سمت کارایی را ارائه میکند.
نظر شما