این اهداف شامل کسب اطمینان از رعایت قوانین و مقررات توسط کنشگران مالی، حفظ و حراست از اطلاعات و در عین حال کشف قیمت به نحو احسن از طریق مکانیسم عادلانه بازار است. کشف قیمت عادله بدین معنی است که معاملات بر یک محور عادلانه و منطقی صورت گرفته است. برای اینکه کشف قیمت صورت بگیرد سعی نهادهای ناظر بر این است که از اقدامات جهتده به بازار جلوگیری کنند.
از آنجایی که در بازار، عرضهکننده میتواند اقداماتی انجام دهد که بازار را از قیمت تعادلی خارج سازد و همچنین متقاضی هم میتواند این اقدامات را به نحوی دیگر انجام دهد، نهاد ناظر و رگولاتور سعی در پیشگیری و خنثیسازی این اقدامات میکنند.
در اکثر بازارها این اقدامات به راحتی میتوانند صورت پذیرند. مشاهده میشود که بعضا فروشندگان قصد تغییر فضا را از لحاظ ترسیم جو اطلاعاتی دارند که قیمت دارایی بالاتر رود و سعی در پخش اخبار کاذب و مثبت در بازار میکنند تا قیمت افزایش و از تعادل خارج شود. زمانی که قیمت بازار برحسب یک عرضه و تقاضای متعادل و با رقابت متنوع تعیین شود این عرضه و تقاضا، قیمت را مشخص میکند و به یک قیمت عادله میرساند اما اگر به دلیل اطلاعات نادرست، کذب و تایید نشده معاملات صورت پذیرد بازار به اشتباه افتاده و با قیمت نامتعادل و غیرعادلانه معاملات را به ثمر میرساند که در این صورت یک طرف معامله حتما متضرر و مغبون میشود. در صورت مشاهده یک چنین فضای معاملاتی، نهاد ناظر وارد عمل میشود و این اقدامات را خنثی میکند. سقف و کفی که برای نوسانات قیمتها اعمال شده است، نشانگر این است که سازمان ناظر معتقد است نوسانات قیمتها در بازه این سقف و کف طبیعی و نرمال است و قیمت عادله نیز در این بازه مشخص میشود.
سازمانها و نهادهای نظارتی از این ابزار برای ایجاد اعتماد و گرایش به سمت قیمت عادله و ضوابط عرضه و تقاضای منطقی استفاده میکنند و بازه ۷ درصد تعیین شده در حال حاضر عددی غیرعادی نیست و تنها به نسبت گذشته بازتر شده است یعنی اجازه دادهاند نوسان قیمتها مقداری افزایش پیدا کند. هر زمانی که نوسان قیمتها در بازار از این سقف و کفهای تعیین شده فراتر برود، باید دید چه اتفاقی رخ داده است و با پیگیری نهاد ناظر اثرات مخرب این اتفاق باید خنثی شود.
در بازارهایی که عرضه و تقاضاکنندگان متنوع و زیادی وجود داشته باشد همانند بورس نیویورک و یا لندن و... نظریههای بازار میگوید اقدامات و رقابت کنشگران در بازار قیمتها را به سمت تعیین قیمت عادله سوق میدهد. این نظریه در اکثر بازارهای دنیا در حال عمل کردن است و در این زمانها تعیین بازه قیمت زیاد معنا ندارد چرا که به اندازه کافی فروشنده و خریدار در بازار هستند که تعامل و رقابت بین اینها و چانهزنیهای فیمابین، مکانیسم کشف قیمت عادلانه را محقق کند. اما در حالتهای بحرانی حتی در بورسهای بینالمللی جلوی نوسانات شدید گرفته و محدود میشود.
در نهایت، تعیین بازه نوسانات قیمتها بستگی به تکامل، پیشرفتگی، گستردگی و تنوع عرضهکنندگان و متقاضیان در بازار داشته و بنا به سیاستهای بازار مالی هر کشور میتواند متفاوت باشد.
- شاهین شایان آرانی - کارشناس ارشد بازارهای مالی و بینالمللی
- شماره ۴۸۰ هفته نامه اطلاعات بورس
نظر شما