در این مورد محمد کفاش پنجهشاهی، مدیرعامل سبدگردان اعتبار در گفتوگو با هفتهنامه اطلاعات بورس گفت: درمورد شرکت های سبدگردان دو چالش میتواند خیلی مشکلزا باشد، اول نوسانات زیاد بازار است.
چالش دیگری هم که در این عرصه وجود دارد، نیروی انسانی است که با توجه به اینکه در دوره کوتاهی، تعداد زیادی مجوز برای تاسیس شرکت های سبدگردانی داده شده، تقاضای زیادی هم برای نیرو در حوزه سبدگردانی، سرمایهگذاری، پشتیبانی صندوق ها و نیروهای مالی در این حوزه بهوجود آمده است. بنابراین چالشها، اقدامات، برنامهها و... سبدگردان اعتبار در گفتوگویی با مدیرعامل این مجموعه بررسی شد.
* بیش از چهار سال است که از عمر سبدگردان اعتبار میگذرد...
دقیقا ولی تا مجوز فعالیت گرفته و شرکت روی ریل بیفتد، میتوان گفت حدود سه سال از فعالیت آن میگذرد. با توجه به اینکه در شرایط خاصی فعالیت خود را شروع کردیم و درواقع به اواخر بازار عجیب و غریب سال ۹۸ و ۹۹ رسیدیم، یعنی فعالیت ما در نقطه اوج بازار شروع شد. این شرایط به ویژه برای شرکتهای سبدگردان از اهمیت ویژهای برخوردار است چون فعالیت و حیات آنها وابسته به شرایط بازار است بنابراین شاید خیلی زود با شرایط سخت و ریرشی بازار مواجه شدیم و انتظاری هم که در مورد بازار داشتیم محقق نشد و ریزش بازار از آنچه که فکر میکردیم بیشتر طول کشید. در فضای سیاسی هم تحولاتی بود که در سطح جهانی و داخلی فعالیتها را تحت تاثیر قرار میداد.
* در این مدت چه اقداماتی در اعتبار انجام دادید؟
در این مدت برخی کارها در حوزه IT انجام دادیم و در سال گذشته توانستیم مجوز سامانه صدور ابطال صندوقهای سرمایهگذاری "اعتبار آنلاین" را از سازمان بورس و اوراق بهادار بگیریم که در این صورت سرمایهگذاران میتوانند با کیفیت خوبی در صندوق صدور ابطال کارهای خود را انجام دهند. همچنین اقدام به راه اندازی صندوقها کردیم که البته به دلیل سختی شرایط این تعداد کمتر از انتظارمان شد ولی در حال ادامه دادن هستیم و صندوق دیگری هم در راه داریم که بتوانیم رتبه خود را تکمیل کنیم.
* پس با چالش های بسیاری همراه بودید.
بله؛ درمورد شرکتهای سبدگردان دو چالش میتواند خیلی مشکلزا باشد، اول نوسانات زیاد بازار است. درواقع این نوسانات و ریزشهایی که در بازار اتفاق میافتد شرکتهای سبدگردان را خیلی اذیت میکند. چالش دیگری هم که وجود دارد، بحث نقدینگی است. برای مثال کارگزاران کارمزد خود را روز به روز میگیرند ولی برای سبدگردانها زودترین موعدی که میتواند کارمزد خود را دریافت کنند سه ماه یکبار است. به گونهای که در سبدها کارمزد ثابت را هر سه ماه یکبار میتوان دریافت کرد که عدد آن نسبت به کارمزد متغیر ناچیز است. کارمزد متغیر ریسک بالایی دارد چون ممکن است زحمت یکسال سبد گردان با چند روز منفی شدن بازار در پایان قرارداد به راحتی از بین برود. به همین دلیل سبدگردانها از التهابات بازار هم آسیب میبینند، ضمن اینکه گاهی اوقات ورود و خروج سریع و با مبالغ بالای سرمایه گذاران میتواند باعث تغییر ناخواسته پرتفوها شود.
همچنین اعتقاد داشتیم که بعد از نزدیک به ۲۰ سال میتوانیم کسب و کار خوبی راه بیندازیم تا مدیریت دارایی کنیم، نقش خود را در بازار ایفا کنیم و هم بتوانیم نفعی به جامعه و سرمایه گذاران برسانیم.
چالش دیگری هم که در این عرصه وجود دارد، نیروی انسانی است که با توجه به اینکه در دوره کوتاهی، تعداد زیادی مجوز برای تاسیس شرکتهای سبدگردانی داده شده، تقاضای زیادی هم برای نیرو در حوزه سبدگردانی، سرمایهگذاری، پشتیبانی صندوقها و نیروهای مالی در این حوزه زیاد به وجود آمده است. همین موضوع باعث شده تا رقابتی بین سبدگردانها به وجود بیاید. در همین بین با وجود شرکتهای سرمایهگذاری و تامین سرمایه که از لحاظ مالی در شرایط بسیار بهتری هستند، بیشتر اوقات سبدگردانها در جذب و حفظ نیروی انسانی ضربه میخورند. برای حل این مشکل مجبوریم نیروهای تازه کار جذب کنیم و آموزش بدهیم که انرژی زیادی از ما میگیرد و بعد از مدتی هم همان افراد با پیشنهادهای مالی بهتری از رقبای بزرگ مواجه می شوند و ما را ترک می کنند. بنابراین چالش سختی است که در واقعیت با آن درگیر هستیم. از طرفی ورود همزمان تعداد زیادی شرکت همکار جدید به این صنعت در کوتاه مدت رقابت را سخت میکند.
* چه برنامههای بلندمدتی در شرکت دارید؟
در حال حاضر سه صندوق فعال داریم. صندوق اعتبار آفرین ایرانیان که ار نوع صدور ابطال است که در ردهبندیهای پرداخت سود سهم و از لحاظ بازدهی جزو چند صندوق اول هستیم. صندوق اعتبار سهام ایرانیان که در رده بندی از لحاظ بازدهی در مقاطع زمانی مختلف معمولاً جزو ۱۰ صندوق اول هستیم که آن هم صندوق سهامی صدور ابطال است. همچنین یک صندوق درآمد ثابت etf یا قابل معامله بدون پرداخت سود با نماد "اعتبار" داریم که از لحاظ بازدهی جزو پنج صندوق اول در رده بندی است که در آذر ۱۴۰۱ پذیره نویسی آن انجام و از اواخر ۱۴۰۱ معاملات آن شروع شده است بنابراین صندوق تازه ولی با بازده بسیار مناسب بوده است. همچنین مجوز مشاور عرضه و مجوز مشاور پذیرش هم داریم که مشاور عرضه یک شرکت بیمهای بودیم و دو پرونده پذیرش در بورس هم داریم.
برنامه بعدی شرکت راه اندازی صندوق نیکوکاری است که موافقت اصولی اخذ شده و در حال حاضر در مرحله تاسیس است. یعنی به زودی پذیره نویسی آن انجام میشود. صندوق بعدی که در شرف راهاندازی است، صندوق بازارگردانی است که در حوزه بازارگردانی هم ورود خواهیم کرد و سپس هم برنامه داریم در خصوص صندوق etf سهام، صندوق کالایی و صندوق اهرمی با فاصله زمانی مناسبی راه اندازی کنیم. در حوزه آی تی هم برنامه داریم که در سامانه صندوقهای قابل معامله خود را بارگذاری کنیم و امکاناتی در سامانه اعتبار آنلاین وجود دارد را توسعه بدهیم. علاوه بر اینها در حال اخذ مجوز فعالیت کارگزاری هم هستیم که می تواند کمک کند تا برنامههای مشترکی برای خدمتدهی بهتر به سرمایهگذاران داشته باشیم.
* به نظر شما صندوقهای سرمایه گذاری چگونه میتوانند به رونق بازار کمک کنند؟
درواقع مهمترین ابزار سرمایهگذاری غیرمستقیم صندوقهای سرمایهگذاری هستند که عمر آنها در کشور ما شاید هنوز به دو دهه هم نرسیده است اما واقعا تاثیر بسیار خوبی در بازار و در جذب سرمایهگذاریهای غیر مستقیم داشتند. حقیقت آنکه در کشور ما فرهنگ اشتباهی در خصوص سرمایه گذاری وجود دارد که فکر میکنیم حتما باید خودمان خرید و فروش کنیم. اما زمانی که تخصص در کاری نداریم چرا باید خود خرید و فروش کنیم و به کسی که تخصص دارد نمیسپاریم. ضمن اینکه برای مثال شخصی کار دیگری دارد ولی همزمان در پرتفوی خود در حال خرید و فروش است که در این صورت هم از شغلی اصلی خود میافتد و هم بازدهی مناسبی را نمیتواند دریافت کند. بر این اساس صندوقها ظرفی هستند که در اختیار سرمایهگذاران است و میتوانند هر زمان در آنها سرمایهگذاری کنند. همچنین صندوقها تنوع زیادی دارند که انواع و اقسام نیازها را برطرف میکنند، صندوق تحت نظر مدیری است که از لحاظ تحصیلی، شغلی و حرفهای واجد شرایط بوده و همه چیز در آن شفاف است. از ویژگیهای دیگر آن اینکه سرمایه گذار درگیر گرفتن سود مجمع و افزایش سرمایه نمیشود بلکه خود صندوق این کارها را انجام داده، سود را دریافت، در افزایش سرمایه شرکت میکند و همچنین وجه حق تقدم فروخته شده یا وجوه حق تقدم استفاده نشده را میگیرد. نکته دیگر اینکه هر زمان سرمایه گذار اراده کند می تواند صدور زده و هر زمان که خواست ابطال کند.
* همچنین سرمایه گذار با سرمایه گذاری در صندوق یک پرتفوی نقد دارد...
درست است؛ برای مثال عده زیادی در تک سهمها سرمایهگذاری میکنند و زمانی که سهم متوقف شود، پول آنها نیز قفل میشود اما در صندوق چنین نیست. برای مثال ممکن است در آن صندوق ۲۰ سهم وجود داشته باشد که چند سهم آن هم بسته باشد ولی چون سهمهای دیگر باز هستند، سهامدار هیچ وقت مشکل نقدینگی پیدا نمیکند. در صندوقهای درآمد ثابت در کوتاه مدت و بلند مدت میتوان بازده خوبی دریافت کرد که ریسک کمتری هم دارند. همچنین میتوان به صندوق مختلط به عنوان یک قلک نگاه کرد. درواقع در صندوقها همواره شخصی وجود دارد که برای سرمایه گذار خرید و فروش کرده و کارمزد او هم در مقابل کاری که انجام میدهد، عدد ناچیز است. مثلا صندوقی که در سال ۱۰۰ درصد سود میکند، سالی یک و نیم درصد هم کارمزد دارد که در مقابل سود عددی حساب نمیشود.
* صندوق هایی هم داریم که کار آنها سرمایهگذاری وجوه نیست بلکه تامین مالی است.
دقیقا؛ مانند صندوق پروژه و صندوق زمین و ساختمان که کار آنها تامین مالی است. ولی این صندوقها در بازار سرمایه ما هنوز جایگاه خود را پیدا نکرده و شکل نگرفتند ضمنا صندوقهای جسورانه و خصوصی هم در حال حاضر در بازار مطرح هستند. این صندوقها ریسک بالاتری دارند و افق سرمایهگذاری در آنها بلندمدت است. یکی از منافعی که وجود آنها در بازار سرمایه دارد تسهیل نقدشوندگی است. به هر حال این صندوقها مدام در حال دریافت پول هستند و ورود و خروج دارند بنابراین مجبور انجام خرید و فروش هستند که به نقدشوندگی بازار کمک میکند. در نهایت اینکه صندوقها ابزار خوبی برای جذب سرمایه هستند که باید فرهنگ آن درست جا بیفتد و به آن کمک شود. درواقع این پول وارد بازار سرمایه میشود و کارکردهای بازار سرمایه بهتر میشود. همچنین یکی از مهمترین کارکردهای بازار سرمایه این است که پول را وارد تولید و خدمات کنید به جای اینکه پول به سمت دلالی برود. یعنی ابزاری است برای جذب وجوه در بازار سرمایه و کمک به ورود پول به تولید و خدمات تا شرکتهایی که میخواهند تامین مالی کنند، بتوانند از طریق بازار سرمایه این صندوقها تامین مالی خود را هم انجام دهند. ضمن اینکه شفافیتی که در صندوقها وجود دارد خیلی مهم است اینکه در هر روز میتوان دید که در صندوق چه اتفاقی در حال رخ دادن است، قابلیت مقایسه با سایر صندوقها وجود دارد و همچنین ابزار ایجاد اعتماد برای سرمایهگذارانی است که به بازار آشنایی ندارند.
* به نظرتان تعداد شرکتهای سبدگردان در بازار سرمایه کشور مناسب است؟
اگر حمل بر تنگ نظری نباشد، در حال حاضر به نظر تعداد آنها کافی است و شاید حتی زیاد هم باشد. با توجه به شرایط فعلی و به ویژه روند چند سال گذشته که تعداد زیادی مجوز داده شد و همچنان هم ادامه دارد، به نظر می رسد بازار فعلا کشش ندارد و اگر مقداری پلکانی مجوز داده میشد تا این شرکتها شکل بگیرند و دوباره با یک فاصله زمانی مجوز میدادند، شاید بهتر بود. چون علاوه بر اینکه مشکلاتی برای خود سبدگردانها ایجاد میشود از طرف دیگر خود سازمان بورس هم به عنوان نهاد ناظر مشکل پیدا میکند. برای مثال هر تعداد سبدگردان زیاد شود، نظارت بر این تعداد سختتر میشود چون هر کدام از اینها چند صندوق هم راهاندازی کنند کار سازمان بورس را بیشتر و سختتر میکنند. البته رقابت بیشتر باعث میشود که تلاش خود را بالا ببریم و بهتر شویم که از این جهت نکته مثبتی هست. از طرف دیگر اما سبدگردانهای بیشتر به بزرگ شدن بازار سرمایه کمک میکنند و به قول معروف کیک بازار سرمایه را بزرگتر می کنند. بنابراین اگر با صبر بیشتر و مدیریت شدهتر وارد بازار شوند، بهتر است. درواقع ورود سبدگردانها کمک میکند به اینکه بازار بزرگتر شود و هر قدر وزن بازار سرمایه بالاتر رود، عمق بازار بیشتر شود و رقبا هم به صورت غیرمستقیم نفع خواهند برد.
از لحاظ کلانتر اگر نگاه کنیم، یک سیستم مالی زمانی کارا تر است که بتواند به بهترین نحو ممکن منابع مازاد در اقتصاد، بازارها و ساختار مالی را به جایی که نیاز مالی دارند هدایت کند. هر زمان که این ساختار درستتر چیده شود، به شرایط اقتصادی و بازار سرمایه کمک میکند. یعنی زمانی که نهادهای تخصصی در بازار زیاد تر شوند، خود به خود به بزرگتر و کاراتر شدن بازار سرمایه کمک می شود.
* سبدگردانی در کشور ما صنعت نوپایی است، بنابراین چه جایگاهی در بازار ما دارند؟
در ساختار سنتی قبلی بازار عملاً نهاد خدمات دهنده در بازار تنها کارگزاریها بودند و کارگزارها همه کارها را انجام میدادند. سپس اتفاق خوبی افتاد و قرار شد خدمات مالی به شکل تخصصیتری ارائه شوند که سبدگردانها، تامین سرمایهها و مشاور سرمایه گذاریها ایجاد شدند. ضمن اینکه در جاهایی هم تضاد منافع از بین رفت. شرکتهای سبدگردانی صنعت و شرکت نوپایی هستند که تا سه چهار سال پیش چند سبدگردان بیشتر نداشتیم. البته این سبدگردانها کوچک بودند که اتفاق خوبی افتاد و آنهایی که قدیمیتر بودند، تقویت شدند. بنابراین صنعتی است که تازه شروع شده و در حال طی کردن مراحل رشد خود است و تا زمانی که بخواهد به ثبات و شرایط نرمال و تعادل برسد کمی زمان میبرد. بنابراین با شرایط تعادلی فاصله داریم ضمن اینکه چند سال سختی را در بازار گذراندیم که خیلی از سبدگردانها به مشکل خوردند. از اتفاقاتی منفی که در چند سال اخیر رخ داد و بر بازار سرمایه هم تاثیر گذار بود اینکه بازارهای موازی مانند طلا، ملک و حتی خودرو خیلی بهتر عمل کردند چون ساختار به گونهای است که هنوز مدیریت درست و کامل ایجاد نشده و با جایگاه واقعی بازار سرمایه خیلی فاصله داریم. در کنار این موضوع تورم وحشتناک چند سال اخیر را هم در نظر بگیرید که هزینهها خصوصاً هزینههای منابع انسانی افزایش چشمگیری پیدا کرد. تورمی که در همه چیز اتفاق افتاده به سبدگردانها ضربه زده است. زمانی که نهادی نو پاست باید آن را تقویت کرد و امید است که با مدیریت درست، برگشت اعتماد و کاهش التهابات شرایط بازار سرمایه بهتر شود و سبدگردانها بتوانند جان گرفته و مرحله ای به توسعه نزدیک شوند.
* بهترین استراتژی سبدگردانی چیست؟
مفهومی را هنوز در فرهنگ سرمایه گذاری خوب جا نیداختهایم آن هم اینکه سرمایه گذار نباید فقط سود را ببیند بلکه باید ریسک را هم در نظر بگیرد یعنی بازدهی در کنار ریسک باید دیده شود. کسی در بلندمدت موفقتر خواهد بود که بتواند این تناسب ریسک و بازده را به بهترین نحوه رعایت کند. یعنی در کمترین ریسک بهترین بازدهی را بگیرد یا در یک سطح بازدهی کمترین ریسک را داشته باشد. سرمایه گذاران گاهی اوقات این عنصر ریسک را در نظر نمیگیرند. انواع مختلف ریسکها را داریم مثلاً یکی از ریسکهایی که خیلی با آن دست و پنجه نرم میکنیم، ریسک نقدشوندگی است. به همین دلیل بهترین استراتژی را تناسب ریسک و بازده میبینم. معمولاً در سهمهایی که نقدشوندگی مناسب نیست و سهمهایی که ابهام در آنها زیاد باشد ورود نمیکنیم و درواقع برای ما سود نقدی مهم است. همچنین نگاه این است که عوامل بنیادی تحلیل در سرمایه گذاری قالب بر انواع فاکتورهای دیگر باشند. ریسک پرتفوی را هم باید ببینیم هم از لحاظ تعداد سهام پرتفوی که متنوع سازی شوند، هم از لحاظ نقدشوندگی و از لحاظ بنیادی پر ریسک نباشد. پس بهترین استراتژی کسب بازدهی متناسب با ریسک است.
* کمی به وضعیت بازار هم بپردازیم...
در کل با توجه به این جهشی که در نرخ دلار افتاد و با توجه به رشد نقدینگی و تورمی که وجود دارد، شرایط بلندمدت بازار خیلی نگران کننده نیست. به هر حال با فاصله زمانی عقب افتادگی که نسبت به سایر بازارها بوده جبران خواهد شد. کما اینکه طبق بررسیهای صورت گرفته در بازه زمانی بلند مدت بازار بورس همیشه جلوتر بوده اما در مقاطع زمانی کوتاه مدت ممکن است که این اتفاق نیفتد. همچنین بعد از ریزش سنگینی که از اواسط ۹۹ شروع شد در حال ورود به فاز خوب بازار بودیم که اتفاقاتی در نیمه دوم ۱۴۰۱ افتاد و بیشتر بازار را ملتهب کرد که خروج پول و سرمایه داشتیم. پس از اینکه مقداری کم شد و افزایش قیمت دلار هم شروع شد، روند بازار بهتر شد و شاهد ورود پول به بازار بودیم اما با اتفاقات اخیر که ریشه بنیادی هم نداشتند چند روزی شاهد ریزشهای سنگین بودیم که نشان میدهد هنوز اعتماد کاملی که سرمایهگذاران باید داشته باشند را ندارند.
* به نظر شما چه صنایعی تا پایان سال پیشتاز خواهند بود؟
به نظر میرسد کماکان صنایع پر پتانسیل صنایع دلار محور خواهند بود. یکی از صنایعی که به نظر از لحاظ بنیادی شاهد شرایط خوبی است و به نظر میرسد میتواند دوباره لیدر شود، صنعت پالایش نفت است. همچنین به نظر میرسد گزارشهای آنها هم گزارشهای خوبی خواهد بود. صنعت بانکداری هم به نظر میرسد با توجه به ترازهای معاملاتی و اتفاقات خوبی که در کارمزدهای آنها افتاده است میتوانند جزء صنایع پیشرو باشند. در خصوص صنایع فلزی و فولادی هم به نظر میرسد فلزیها با توجه به نرخ هایی که در بورس کالا خورد، از لحاظ بنیادی پتانسیل دارند.
- نگین عظیمی - خبرنگار
- شماره ۴۹۳ هفته نامه اطلاعات بورس
نظر شما