بی اعتمادی مشکل اصلی بازار سرمایه

بازار سرمایه همچنان تحت تاثیر اتفاقات اردیبهشت ماه است و سرمایه گذاران اعتمادی که دوباره پس از مدت‌ها به بازار سرمایه به دست آورده بودند را...

بازار سرمایه همچنان تحت تاثیر اتفاقات اردیبهشت ماه است و سرمایه گذاران اعتمادی که دوباره پس از مدت‌ها به بازار سرمایه به دست آورده بودند را از دست داده‌اند، اعتمادی که به تبع آن شاهد جذب سرمایه گذاران و ورود پول به بازار سهام بودیم. این اتفاقات باعث شده است تا بازار برای کسی شفاف و قابل پیش بینی نباشد.
همچنین درز اطلاعات مربوط به افزایش نرخ خوراک که موجب سوء استفاده برخی اشخاص حقیقی و حقوقی رانت‌دار و عدم پیگیری آن تاکنون نیز بر بی‌اعتمادی سهامداران بی تاثیر نبوده است. ضمن این که اظهار نظر افراد مختلف در روزهای رشد بازار و سکوت در روزهای نزول و زیان سهامداران، به فعالان بازار این سیگنال را می‌دهد که بازار در روزهای منفی هیچ متولی و مقام ناظری ندارد و مقام ناظر فقط نگران روزهای مثبت بازار سهام است.
در رابطه با اثر گذاری مسائل سیاسی و ... بر بازار سرمایه باید توجه داشت که تقریبا هیچ یک از اخبار سیاسی و اقتصادی حتی تاثیر یک ساعته بر بازار سرمایه نداشته است. اتفاقاتی مثل جهش قیمت دلار تا 50 هزار تومان و تبادل زندانیان و آزادسازی دارایی‌ها و روابط خارجی که شاهد بودیم تاثیر خاصی بر بازار نداشتند.
مبلغ دارایی‌های بلوکه شده در کره جنوبی که قرار است آزاد شود حدود 6 میلیارد دلار است در حالی که روزانه حدود 1 تا 1.5 میلیارد دلار در بازار سرمایه از دست می‌رود، یعنی هفته ای حداقل 6 تا 7 میلیارد دلار از ارزش بازار کم می‌شود و هیچ اتفاقی رخ نداده و صحبت خاصی درباره آن نمی‌شود ولی از طرف دیگر پروپاگاندای رسانه بر روی آزادسازی 6 میلیارد دلار را بعد از کش و قوس های بسیار و... با بزرگنمایی بسیاری مانور می‌دهد.به نظر می‌رسد بازار سرمایه برای متولیان امر چندان حائز اهمیت نیست چرا که اگر بود از دست رفتن روزی 1.5 میلیارد دلار می‌توانست در تصمیم گیری‌ها بسیار مهم باشد. علاوه بر این شاهد رکود در همه بازارهای موازی مثل طلا، سکه، مسکن و خودرو هستیم. هرچند بازار مسکن و خودرو جای درستی برای سرمایه گذاری نیست و در هیچ کشوری مشابه ندارد و این به دلیل اقتصاد بیمار کشور است که از اساس اشتباه بوده و نباید اتفاق بیفتد.
با توجه به این که کل بازار سرمایه در رکود به سر می‌برد نمی‌توان صنعتی را بر دیگری ارجح دانست، ضمن اینکه در تمام فصول برای همه صنایع مشکلات متعددی اتفاق می‌افتد و صنایع کشور همیشه ریسک و تهدید دارند و با بحث‌های مختلفی مثل نرخ بهره،‌ افزایش نرخ خوراک و حامل‌های انرژی و همچنین با توجه به بحث بودجه مساله بهره مالکانه مطرح می‌شود و آن هم به دلیل کسری بودجه است که علت آن نیز ناتوانی در فروش نفت است اتفاق می‌افتد تا دولت برای تامین آن دست در جیب شرکت‌ها و صنایع کند و در نتیجه این اتفاقات سهامدار زیان می‌کند.هر چیزی در کشور متولی دارد اما در بحث افزایش نرخ خوراک شاهدیم که بخشی از بدنه دولت مخالف با آن است در حالی که بخشی دیگر خود پیشنهاد افزایش نرخ خوراک را برای تصویب به مجلس داده است و این مساله به نظر جنگ زرگری است همچنان با وجود گذشت حدود دو ماه از این مساله اتفاقی نیفتاده است.
همچنین بازار سرمایه علاوه بر زیرساخت‌های مناسب باید ابزارهای معاملاتی کاملتر و فرصت معاملات شرطی و دوطرفه با دسترسی برای عموم را فراهم کند. مراقبت از اظهار نظرهای نسنجیده و تحمیل کننده نگرانی و ریسک در کنار سیاست‌های منجر به آرامش سیاسی و اقتصادی و اجتماعی از سوی مسئولین کشور عوامل مهمی هستند که در ایجاد چشم اندازی امید بخش برای بازار موثر خواهند بود. ایجاد دغدغه واقعی در نگاه متولیان بازار سرمایه از طریق هم اندیشی و توجه به پیشنهادهای عملگرایانه فعالان بازار و نهادهای مالی بخش خصوصی است. اقدامی که شاید کمترین نتیجه آن به پرهیز از هیجان در وضع قوانین مقطعی و دست و پاگیر چه به وقت رشد و چه ریزش‌ قیمت‌ها در بازار منجر شود.
عملا در 5 ماه گذشته بازدهی شاخص یک درصد منفی بوده است. یکی از مهمترین محرک‌های بازار سهام افزایش ارزش معاملات است زیرا نشان دهنده ورود مردم به بازار سرمایه است و تا زمانی که این اتفاق رخ ندهد و افزایش ارزش بازار را نداشته باشیم هر رشد و کاهشی در اصطلاح یک حرکت ساید است یعنی نه می‌توان به مثبت و نه منفی بودن بازار امید داشت. ارزش معاملات زمانی بالا می‌رود که اعتماد سازی در بازار سهام شکل بگیرد که در اثر آن سهامداران برای سرمایه گذاری دوباره وارد بازار سهام خواهند شد.
یکی از مهم‌ترین فرآیندهای اعتماد سازی هم این است که اقتصاد و آینده را برای مردم قابل پیش بینی کنند. اما با توجه به تصمیمات ناگهانی و لحظه‌ای که می‌گیرند و نمی‌توانند اقتصاد و مباحث و مبالغ و نرخ‌ها و ... را برای مردم قابل پیش بینی کنند و مدام آن‌ها را تغییر می‌دهند عملا بحث پیش بینی پذیری بودن و اعتماد سازی را از بین می‌برند که نتیجه آن جز افت بازار سرمایه نخواهد بود.

  • علی بهشتی روی - کارشناس بازار سرمایه
  • شماره ۵۰۶ هفته نامه اطلاعات بورس
کد خبر 477792

برچسب‌ها

اخبار مرتبط

  • دو طرفه شدن بازار سرمایه با توسعه ابزارهای مالی

    دو طرفه شدن بازار سرمایه با توسعه ابزارهای مالی

    توسعه ابزارها بسیار ضروری است، با توجه به وضعیت کسری بودجه و تامین مالی دولت از طریق انتشار اوراق در سال‌های اخیر، به نظر می‌رسد در حوزه اوراق بدهی تنوع‌بخشی نسبتاً خوبی صورت گرفته و ابزارهای بدهی موجود در بازار سرمایه، ابزارهای متنوعی هستند که می‌توانند به تامین مالی شرکت‌ها و دولت کمک کند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =