سرمایه ایرانی‌ها چندین شهر دنیا را آبادکرد

بازار ارز چند هفته‌ای است که روزهای کم‌نوسانی را پشت سر می‌گذارد؛ البته این کم‌نوسانی به معنی تعدیل شدن نرخ در بازار غیررسمی و فاصله گرفتن قابل توجه از مرز 50 هزار تومان نیست، اما بازار دیگر التهاب چند ماه گذشته و سقف‌شکنی‌ها را ندارد. دلایل مختلفی درباره کم‌نوسان شدن بازار از سوی فعالان این عرصه اعلام شده است...

به گزارش صدای بورس، مریم میرزائی - بازار ارز چند هفته‌ای است که روزهای کم‌نوسانی را پشت سر می‌گذارد؛ البته این کم‌نوسانی به معنی تعدیل شدن نرخ در بازار غیررسمی و فاصله گرفتن قابل توجه از مرز 50 هزار تومان نیست، اما بازار دیگر التهاب چند ماه گذشته و سقف‌شکنی‌ها را ندارد. دلایل مختلفی درباره کم‌نوسان شدن بازار از سوی فعالان این عرصه اعلام شده است؛ از دستورالعمل‌های بانک مرکزی برای معاملات ارزی و محدود کردن فعالیت صرافان یا به قولی حذف صرافان از معاملات ارزی گرفته تا در نهایت تزریق غیررسمی دلار به بازار آزاد که از سوی فعالان اعلام شده، دلایلی هستند که برای این کم‌نوسانی بیان شده است.
این کم‌نوسانی تا چه زمانی بر بازار ارز حاکم خواهد بود؟ علی سعدوندی، کارشناس اقتصادی، معتقد است، اگر دولتی‌ها دسترسی به منابع ارزی خارجی داشته باشند، ارزپاشی ادامه پیدا خواهد کرد. معمولاً وقتی ارزپاشی انجام می‌شود، قیمت ارز تا نصف نرخ تعادلی هم کاهش پیدا می‌کند. با توجه به روند تورمی که در سال‌های آینده خواهیم داشت اگر دسترسی به منابع ارزی وجود داشته باشد شاید در چند سال آینده هم بتوان قیمت ارز را کنترل کرد اما در نهایت همان جهش ارزی را که بارها شاهد آن بودیم دوباره مشاهده خواهیم کرد.

مدتی است که بازار ارز کم‌نوسان است، البته تا پیش از اینکه خبرهای جدیدی درباره آزادسازی پول‌های بلوکه‌شده ایران شنیده شود. چرا که این خبر باعث شد تا نرخ ارز در بازار نوسان بیشتری را تجربه کند. در ماه‌های اخیر بازار در محدوده کم‌نوسانی قرار گرفته و چندان ملتهب نیست، این کم‌نوسانی ناشی از چه دلایلی است؟

مسائل قبلی دوباره تکرار شده، مسائلی که بارها و بارها در بازار ارز شاهد بوده‌ایم، یعنی باز هم از منابع ارزی برای تثبیت بازار ارز استفاده شده و وقتی این منابع به پایان برسد و به قولی کفگیر به کف دیگ بخورد، التهاب در جامعه افزایش می‌یابد، نااطمینانی اوج می‌گیرد و به‌تبع آن قیمت ارز بالا می‌رود. در این وضعیت، معمولاً وقتی دوباره نرخ ارز ملتهب می‌شود به قیمتی بالاتر از ارزش ذاتی خود و قیمت‌های گذشته می‌رسد و دوران ثبات آغاز می‌شود. در دوران ثبات کسانی که قبلاً ارز خریده بودند، اقدام به فروش ارز می‌کنند که باعث می‌شود نرخ کمی کاهش یابد، اما این موضوع موقتی است.
این روند، سیاستی نادرست است، اینکه مسئولان بانک مرکزی خوشحال باشند که با سیاستی که بیش از 50 سال اجرا شده و همیشه هم مخرب بوده، توانسته‌اند بازار را به ثبات و آرامش برسانند، این خوشحالی بجا نیست. این اتفاقی که در حال حاضر در بازار ارز افتاده موقتی است، شاید حتی یک سال یا یک سال و نیم هم ادامه داشته باشد و بازار ارز ثبات را تجربه کند اما ادامه‌دار نیست.
اگر دولتی‌ها دسترسی به منابع ارزی خارجی داشته باشند، با توجه به اینکه سیاست بانک مرکزی و دولت ارزپاشی است، این ارزپاشی ادامه پیدا خواهد کرد. معمولاً وقتی ارزپاشی انجام می‌شود، قیمت ارز تا نصف نرخ تعادلی هم کاهش پیدا می‌کند. با توجه به روند تورمی که در سال‌های آینده خواهیم داشت اگر دسترسی به منابع ارزی وجود داشته باشد شاید در چند سال آینده هم بتوان قیمت ارز را کنترل کرد، اما در نهایت همان جهش ارزی را که بارها شاهد آن بودیم دوباره مشاهده خواهیم کرد.

در روزهای گذشته شنیدیم که دبیر کانون صرافان (کانون منحل‌شده صرافان پیش از انحلال) اعلام کرده بود که تزریق غیررسمی ارز به بازار در حال انجام است، اما قیمت و سازوکار این عرضه مشخص نیست و فعالان بازار ارز گزارش کرده‌اند که تزریق غیررسمی ارز در بازار در حال رخ‌دادن است.
بله، تزریق ارز در بازار آزاد به صورت غیررسمی و بدون اعلان در حال انجام است. اما سوال این است که چرا اجازه داده‌اند تا این حد قیمت ارز افزایش پیدا کند؟ چرا جلوی افزایش نرخ را در محدوده 40 یا حتی 35 هزار تومان نگرفته‌اند و اجازه داده‌اند نرخ بالا برود؟ قیمت ارز بیش از حد افزایش پیدا کرده بود و در این شرایط طبیعی است که بعد از مدتی یک بازگشتی داشته باشد. البته این‌بار برگشت قیمت محدود بوده، یعنی هربار که قیمت کمی کاهش یافته، یکی، دو روز بعد نرخ ارز دوباره افزایش پیدا کرده است.

می‌شود این‌طور فکر کرد که بانک مرکزی گمان می‌کند با بالا نگه داشتن نرخ ارز می‌تواند ریال بیشتری را از بازار جمع‌آوری کند؟
بله، شاید بتوان گمان کرد که بانک مرکزی تصور می‌کند می‌تواند ریال بیشتری را از بازار جمع کند و این می‌تواند در کوتاه‌مدت شرایط لازم را برای کنترل تورم مهیا کند.
بله، این هست. ولی کلاً این سیاست از ابتدا تا انتها سیاست نادرستی قلمداد می‌شود. توضیح درباره نادرستی این سیاست هم کاملاً مشخص است. اول اینکه نظام چندنرخی ارز، یک وضعیت رانتی به وجود می‌آورد و بسته به اینکه افراد چقدر خودی باشند، دسترسی به ارز ارزان آسان‌تر یا سخت‌تر می‌شود. وقتی ارز با نرخ‌های ارزان‌تر در اختیار گروه‌های ویژه‌خوار قرار می‌گیرد، به دلیل اختلاف نرخ ارز، ارز ارزان‌تر در نهایت از بازار آزاد سر درمی‌آورد و رانتی که بین قیمت ارز دولتی و بازار آزاد وجود دارد، به جیب افرادی که ارتباطات خاص دارند، سرازیر می‌شود. هر چقدر این تفاوت میان ارز دولتی و آزاد بیشتر باشد، این افراد بیشتر منتفع می‌شوند. این افراد با توجه به نفوذی که دارند، اصلاً مایل نیستند نظام چندنرخی ارز متوقف شود. هر وقت هم که به سمت حذف نظام چندنرخی ارز پیش رفته‌ایم جلوی آن را گرفته‌اند و شرایط را برگردانده‌اند.
این موضوع را در گذشته شاهد بوده‌ایم. در دولت‌های اصلاحات و مهرورزی، قیمت ارز در بازار آزاد و بازار رسمی به هم نزدیک شده بود، تقریباً می‌توان گفت که تک‌نرخی بود، اما پاتک زدند و وضعیت را تغییر دادند. در همین دولت وقتی ارز 4200 حذف شد، تمام تلاششان را کردند، تا نظام چندنرخی ارز از بین نرود، از مسیرهای دیگری باعث التهاب بازار ارز شدند، وضعیت تورمی را تشدید کردند و این را به گردن حذف ارز 4200تومانی انداختند و در نهایت موفق شدند این ارز را با نرخ جدید یعنی نرخ 28500 تومان بازگردانند. این سیاست رانت‌خواری است که حدود 50 سال است ادامه پیدا کرده است. در واقع از منابع ارزی برای فرار سرمایه استفاده می‌شود. هزار و 500 میلیارد دلار در 20 سال گذشته درآمد ارزی حاصل از فروش نفت داشته‌ایم. ما برای اینکه از نظر زیرساخت‌ها به سطح کشوری مثل آلمان یا ژاپن برسیم، شاید رقمی حدود 500 میلیارد دلار نیاز داشتیم یعنی برای اینکه در توسعه زیرساخت‌ها به سطح کشورهای اول دنیا برسیم، به 500 میلیارد دلار نیاز بود، اما ما هزار و 500 میلیارد دلار درآمد ارزی داشتیم، این رقم، یعنی این هزار و 500 میلیارد دلار الان کجاست؟ پاسخی برای آن نداریم. قسمتی تبدیل به خوراک مرغ شده و سر سفره‌ها آمده است، ولی بخش عمده‌ای از آن از کشور خارج شده، صرف فرار سرمایه شده است. این رقم چند شهر دنیا را آباد کرده است. در همسایگی خود دوبی و استانبول را آباد کردیم، دورتر کالیفرنیا و تورنتو آباد شدند. شهرهایی را در اروپا آباد کردند. این جریان فرار سرمایه سال‌ها در کشور ادامه داشته، اما کوچک‌ترین خللی در این سیاست‌های مخرب به وجود نمی‌آید. یعنی افرادی به شدت نگران این هستند که نکند زمانی درآمد ارزی صرف ایجاد زیرساخت در کشور مظلوم ایران شود. با توجه به اینکه زیرساخت‌هایی که در گذشته ساخته شده، در حال مستهلک شدن است، آینده می‌تواند نگران‌کننده باشد.

در چند ماه گذشته که بازار ارز رکوردشکنی می‌کرد و مرز 50 هزار تومان را هم رد کرده بود یا به‌طور کلی می‌توان گفت که بازار ملتهب بود، ادبیات مشترکی را از سوی اعضای هیأت دولت شاهد بودیم؛ وزیر اقتصاد و رئیس کل بانک مرکزی می‌گفتند نرخ بازار آزاد را قبول ندارند، چرا که با شرایط اقتصادی کشور هم‌خوانی ندارد. این موضوع از سوی بسیاری از کارشناسان اقتصادی رد می‌شد و آنها معتقد بودند که نرخ ارز با وضعیت اقتصادی کشور هم‌خوانی دارد. نرخ ارزی که در بازار آزاد شاهد آن هستیم ناشی از شرایط اقتصادی کشور است یا مناسبات سیاسی؟
همه این موضوعات هست، یعنی هم شرایط اقتصادی و هم مناسبات سیاسی؛ اما عوامل دیگری هم هستند که تاثیرگذاری بسیاری دارند. افراد انتظاراتی نسبت به آینده دارند، و وقتی می‌بینند دولت در کنترل تورم جدی نیست و هر روز خروج سرمایه و خروج نخبگان تشویق می‌شود، طبیعی است که قیمت ارز در بازار تحت تاثیر قرار می‌گیرد. آنقدر که فرار سرمایه در بازار ارز تاثیرگذار است، مناسبات سیاسی و تحریم تاثیرگذار نیست.

سهم کدام دلیل بیشتر است؟ مسائل سیاسی، فرار سرمایه یا واقعیت اقتصادی کشور؛ سهم کدام در نرخ ارزی که این روزها شاهد آن هستیم، بیشتر است؟
من سهم خروج نخبگان و فرار سرمایه را بالاتر از هر عامل دیگری می‌دانم. مسائل فرهنگی، اجتماعی که نخبگان را ناامید می‌کند نقش جدی در فرار سرمایه دارد. خروج این افراد موجب تضعیف شدید ارز از کشور می‌شود و کمبود ارزی به وجود می‌آورد، در نتیجه، قیمت ارز افزایش پیدا می‌کند.

با توجه به اینکه به نیمه دوم سال نزدیک می‌شویم، وضعیت بازار ارز را در نیمه دوم سال چگونه می‌بینید؟
نمی‌توانیم پیش‌بینی درباره بازار ارز داشته باشیم، ولی به نظر می‌رسد تصمیم‌گیران ارزی، به منابع ارزی دسترسی خواهند داشت و آن‌طور که همواره شاهد آن بوده‌ایم سیاست مسلم سیاستگذار پولی، ارزپاشی و رانت‌پاشی است. وقتی دسترسی به منابع ارزی امکان‌پذیر شود، این منابع به بازار تزریق خواهد شد و در نهایت صرف فرار سرمایه می‌شود. در نیمه دوم سال به نظر می‌رسد که کشور به منابع ارزی دسترسی پیدا خواهد کرد که در این صورت بازار ارز ممکن است باثبات و حتی تا حدی کاهشی باشد.

منبع: ماهنامه بازار و سرمایه شماره۱۳۴

کد خبر 479219

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
8 + 6 =